English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bunkhouse U ساختمان خوابگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
bedrooms U خوابگاه
cubicles U خوابگاه
garderobe U خوابگاه
bedchamber U خوابگاه
doss U خوابگاه
cabin U خوابگاه
chambers U خوابگاه
chamber U خوابگاه
garde robe U خوابگاه
sleeping room U خوابگاه
bed chamber U خوابگاه
dorm U خوابگاه
dorms U خوابگاه
cabins U خوابگاه
cubicle U خوابگاه
bedroom U خوابگاه
youth hostel U خوابگاه جوانان
boarding house U خوابگاه و خوراک
accommodation for the night U خوابگاه برای یک شب
refugee hostel U خوابگاه پناهندگان
boarding houses U خوابگاه و خوراک
berthing U خوابگاه کشتی
berthed U خوابگاه کشتی
excubitorium U خوابگاه رومی
dormitory-suburb U خوابگاه کارگران
driver's dormitory U خوابگاه رانندگان
sleeping carriage U خوابگاه قطار
berth U خوابگاه کشتی
berths U خوابگاه کشتی
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
statem room U خوابگاه افسران ناو
chambers U اتاق خواب خوابگاه
chamber U اتاق خواب خوابگاه
lucarne U پنجره عمودی خوابگاه
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
wagon lit U اطاق ترن دارای خوابگاه
accommodation date U تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
bunk U حرف توخالی وبی معنی خوابگاه
bunks U حرف توخالی وبی معنی خوابگاه
board and lodging U خوابگاه با پذیرایی غذا [در مهمانسرا یا هتل]
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
mafrash U مفرش [واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
type U ساختمان
typed U ساختمان
types U ساختمان
homoplastic U هم ساختمان
stance U ساختمان
mechanism U ساختمان
making U ساختمان
mechanisms U ساختمان
substructures U پی ساختمان
structureless U بی ساختمان
structure of an animal U ساختمان
structure U ساختمان
frame U ساختمان
stances U ساختمان
structures U ساختمان
substructure U پی ساختمان
carbody U ساختمان
constructions U ساختمان
construction U ساختمان
foundation U پی ساختمان
structuring U ساختمان
building line U بر ساختمان
building U ساختمان
built up U پر از ساختمان
built-up U پر از ساختمان
erections U ساختمان
erection U ساختمان
soil structure U ساختمان خاک
crane construction U ساختمان جرثقیل
front U نمای ساختمان
cost of construction U هزینه ساختمان
building costs U هزینههای ساختمان
building connection U انشعاب ساختمان
data structure U ساختمان داده ها
fleuron U [آراستن ساختمان با گل]
building component U اجزای ساختمان
steel construction U ساختمان فولادی
blindage U صافکاری ساختمان
dentition U ساختمان دندانها
cost of construction U بهای ساختمان
building material U مصالح ساختمان
situation of a building U موقعیت ساختمان
site engineering U مدیر ساختمان
constructional dimension U ابعاد ساختمان
constructional dimension U بعد ساختمان
building trade worker U تعمیرکار ساختمان
built in U جزو ساختمان
sandwitch construction U ساختمان لایهای
capital construction U ساختمان سرمایه
building system U سیستم ساختمان
constructional feature U طرح ساختمان
building trade joinery U نجاری ساختمان
building official U بازرسان ساختمان
contractors pump U پمپ ساختمان
contracting industry U صنعت ساختمان
constructiveness U قوه ساختمان
building permit U پروانه ساختمان
component part U جزء ساختمان
building plant U وسایل ساختمان
columnar structure U ساختمان ستونی
propylaeum U در بزرگ ساختمان
length overall U طول ساختمان
tower building U ساختمان برجی
laminated structure U ساختمان متورق
laminated structure U ساختمان لایهای
laminated construction U ساختمان ورقهای
intermediate structure U ساختمان داخلی
integral construction U ساختمان یکپارچه
inhouse work U توکار ساختمان
local building inspector U پلیس ساختمان
low loss construction U ساختمان کم تلفات
trisyly U ساختمان سه ستونی
overall width U عرض ساختمان
turn out U ساختمان اب پخش
under construction U دردست ساختمان
on the stocks U در دست ساختمان
office building U ساختمان اداری
zonation U ساختمان غشایی
City Hall U ساختمان شهرداری
high-rise U ساختمان بلند
apartment house U ساختمان آپارتمانی
main building U ساختمان اصلی
industrial building U ساختمان صنعتی
imperfect structural U ساختمان ناتمام
building line U خط کناری ساختمان
chapter-house U ساختمان جلسات
primary structure U ساختمان اصلی
primary structure U ساختمان اولیه
exhibition building U ساختمان نمایشگاه
cone U ساختمان مخروطی
height overall U ارتفاع ساختمان
pygidium U ساختمان دم و کفل
structuralize U ساختمان کردن
fabric U ساختار ساختمان
structuralization U ایجاد ساختمان
system's design U ساختمان سیستم
annexe U ساختمان فرعی
hydraulic construction U ساختمان ابی
house building U ساختمان مسکونی
home building U ساختمان مسکونی
high rise block U ساختمان بلند
height of building U بلندی ساختمان
gross area U پهنه ساختمان
tectonics U ساختمان شناسی
plant construction U ساختمان کارخانه
foundation soil U پی ریزی ساختمان
steel framed structured U ساختمان فولادی
shells U بدنه ساختمان
frontage U نمای ساختمان
shelling U بدنه ساختمان
shell U بدنه ساختمان
facility U مکان ساختمان
handrails U نرده ساختمان
handrail U نرده ساختمان
civil engineering U مهندسی ساختمان
headroom U ارتفاع ساختمان
smokestacks U دودکش ساختمان
smokestack U دودکش ساختمان
stonework U ساختمان سنگی
civil engineers U مهندس ساختمان
block U یک دستگاه ساختمان
formation U ساختمان تشکیلات
materials U مصالح ساختمان
material U مصالح ساختمان
real estate U املاک و ساختمان
entrance door U در جلویی [ساختمان]
entrance U در جلویی [ساختمان]
entry door U در جلویی [ساختمان]
front door [of house] U در جلویی [ساختمان]
superstructures U ساختمان فوقانی
superstructure U ساختمان فوقانی
fronting U نمای ساختمان
front U نمای ساختمان
blocked U یک دستگاه ساختمان
blocks U یک دستگاه ساختمان
civil engineer U مهندس ساختمان
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com