English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hexonal zinc sulfide structure U ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wurtzite U ساختار شش گوشهای روی سولفید
to niche oneself U خود را در گوشهای جا دادن در گوشهای پنهان شدن
sulphide U سولفید
hierarchies U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hydrogen sulphide U سولفید هیدروژن
sodium sulfide U سولفید سدیم
hydrodisulfide U هیدرو دی سولفید
pyrite U سولفید اهن
greenockite U سولفید کادمیوم طبیعی
pyritic U وابسته به سولفید اهن
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
polysulfide U سولفید مرکب از چند اتم گوگرددر ذره خود
angulate U گوشهای
hexagonal U شش گوشهای
angular U گوشهای
septangular U هفت گوشهای
hexagonal system U دستگاه شش گوشهای
make way <idiom> U به گوشهای رفتن
corner solution U راه حل گوشهای
skew correction U تصحیح گوشهای
pentagonal U پنج گوشهای
pentadecagon U پانزده گوشهای
corner assembling U بست گوشهای
corner reflector U بازتاباننده گوشهای
tetragonal distortion U واپیچش چهار گوشهای
tetragonal system U دستگاه چهار گوشهای
dogfights U کتک کاری در گوشهای
dogfight U کتک کاری در گوشهای
lopeared U دارای گوشهای اویخته
to p one's cap over one's ear U کلاه خودراروی گوشهای خودکشیدن
trigonometer U اسبابی که با ان سه گوشهای راست گوشه رامیسنجند
jackrabbit U نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
structure ساختار
architecture U ساختار
structures U ساختار
structuring U ساختار
pyramidal structure U ساختار هرمی
kekule structure U ساختار ککوله
control structure U ساختار کنترلی
age structure U ساختار سنی
crane construction U ساختار جرثقیل
crystal structure U ساختار بلور
crystalline structure U ساختار بلوری
nuclear structure U ساختار هستهای
close packed structure U ساختار تنگچین
cellular structure U ساختار شبکهای
sequence structure U ساختار ترتیبی
network structure U ساختار شبکهای
atomic structure U ساختار اتمی
selection structure U ساختار گزینشی
ring structure U ساختار حلقهای
relational structure U ساختار رابطهای
tree structure U ساختار درخت
band structure U ساختار نواری
block structure U ساختار بلوکی
data structure U ساختار داده ها
fine structure U ساختار فریف
molecular structure U ساختار مولکولی
grain structure U ساختار بلوری
internal structure U ساختار داخلی
helical structure U ساختار مارپیچی
institutional structure U ساختار نهادی
loop structure U ساختار حلقهای
shell structure U ساختار لایهای
structure chart U نمودار ساختار
lewis structure U ساختار لوویس
list structure U ساختار لیست
nested structure U ساختار لانهای
inverted structure U ساختار معکوس
decision structure U ساختار تصمیم
network stracture U ساختار شبکه
diamond structure U ساختار الماس
economic structure U ساختار اقتصادی
electronic structure U ساختار الکترونی
factor structure U ساختار عاملی
file structure U ساختار فایل
linear structure U ساختار خطی
structure factor U عامل ساختار
fabric U ساختار ساختمان
superstructures U ساختار بالا
superstructure U ساختار بالا
structure U ساختار ساخت
structures U ساختار ساخت
structure [first order] U ساختار [ریاضی]
ingots structure U ساختار شمش
structuring U ساختار ساخت
tertiary structure of protein U ساختار سوم پروتئین
hyperfine structure U ساختار فوق فریف
straight chain structure U ساختار راست زنجیر
hydrogen depleted structure U ساختار هیدروژن زدوده
structure U پی ریزی کردن ساختار
loop control structure U ساختار کنترل حلقه
graphic data structure U ساختار داده گرافیکی
structuring U پی ریزی کردن ساختار
structured design U طراحی ساختار یافته
structures U پی ریزی کردن ساختار
database structure U ساختار پایگاه داده ها
hierachical structure U ساختار سلسله مراتبی
centralized network configuration U ساختار شبکهای متمرکز
sequence control structure U ساختار کنترل ترتیبی
branch control structure U ساختار کنترل انشعاب
structuralists U وابسته به ساختار گرایی
sequential data structure U ساختار ترتیبی داده
structuralist U وابسته به ساختار گرایی
work breakdown structure U ساختار تفکیک کار
valence bond structure U ساختار پیوند والانسی
infrastructure U ساختار یا سرویس ابتدایی
contiguous data structure U ساختار دادههای همجوار
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
cubic closed packed structure U ساختار مکعبی تنگچین
algebraic structure U ساختار جبری [ریاضی]
implication U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
hierarchies U ساختار دادهای سلسله مراتبی
hierarchy U ساختار دادهای سلسله مراتبی
leaf U گره آخر در ساختار درختی
inclusion U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
pawn structure U ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
branched chain structure U ساختار زنجیری شاخه دار
nodes U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
node U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
definitions U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
definition U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
implications U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
skeletal code U برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
reconfiguration U تغییر دادن ساختار داده در سیستم
h.f.s U structure hyperfine ساختار فوق فریف
externals U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
forests U تعداد درختهای ساختار داده متصل
forest U تعداد درختهای ساختار داده متصل
external U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
broch U [ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
queue U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
High Victorian U [سبک احیای گوتیک با ساختار چند رگه]
logic U ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
DNA double helix U [یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
backsteingotit U [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
queueing U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queued U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queues U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
schemata U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schema U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
variables U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
arrays U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
scripts U ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
variable U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
hierarchical communications system U پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
array U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
plex structure U ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
abutment U [ساختار جامدی که فشار قوس یا شمع بر آن است.] [معماری]
chimney-cricket U [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
physical U سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
bandolite U ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
one address computer U ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
random U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
randomly U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
locals U که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
cartesian structure U ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
local U که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
structures U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
flowchart U دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
structure U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
rung U [تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود]
sparse array U ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
structuring U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
flow diagram U دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
roots U گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
root U گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
local U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
locals U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
dynamic U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamically U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
globally U متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
global U متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
if/then/else U یک نوع ساختار کنترل شاخهای است که متغیر یا داده راازمایش میکند تا ببیند
free U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freed U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freeing U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
CDs U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
columnar and trabeated U [نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
electrographic architecture U [واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
CD U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
frees U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
gallium arsenide U ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
kinematics U فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
flow diagram U دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flowchart U دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
array U ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
arrays U ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
forward pointer U اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
tree U سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
ddl U بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
onion skin language U زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
plex database U ساختار پایگاه داده ها که داده ها بهم متصل می شوند
derivation graph U ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
V format U ساختار داده که درآن دکوردهای با طول مختلف ذخیره شده اند با یک مشخصات ابتدایی که طول آنها را نوشته است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com