English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fabric U ساختار ساختمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
Other Matches
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
hierarchy U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
structuring U ساختار
structure ساختار
structures U ساختار
architecture U ساختار
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
structuring U ساختار ساخت
institutional structure U ساختار نهادی
helical structure U ساختار مارپیچی
structures U ساختار ساخت
ingots structure U ساختار شمش
band structure U ساختار نواری
grain structure U ساختار بلوری
atomic structure U ساختار اتمی
block structure U ساختار بلوکی
cellular structure U ساختار شبکهای
close packed structure U ساختار تنگچین
control structure U ساختار کنترلی
crane construction U ساختار جرثقیل
crystal structure U ساختار بلور
crystalline structure U ساختار بلوری
data structure U ساختار داده ها
decision structure U ساختار تصمیم
diamond structure U ساختار الماس
economic structure U ساختار اقتصادی
electronic structure U ساختار الکترونی
factor structure U ساختار عاملی
file structure U ساختار فایل
fine structure U ساختار فریف
age structure U ساختار سنی
internal structure U ساختار داخلی
network stracture U ساختار شبکه
relational structure U ساختار رابطهای
superstructure U ساختار بالا
superstructures U ساختار بالا
structure chart U نمودار ساختار
molecular structure U ساختار مولکولی
structure factor U عامل ساختار
pyramidal structure U ساختار هرمی
tree structure U ساختار درخت
structure [first order] U ساختار [ریاضی]
nuclear structure U ساختار هستهای
nested structure U ساختار لانهای
network structure U ساختار شبکهای
loop structure U ساختار حلقهای
list structure U ساختار لیست
sequence structure U ساختار ترتیبی
linear structure U ساختار خطی
selection structure U ساختار گزینشی
lewis structure U ساختار لوویس
structure U ساختار ساخت
kekule structure U ساختار ککوله
inverted structure U ساختار معکوس
ring structure U ساختار حلقهای
shell structure U ساختار لایهای
database structure U ساختار پایگاه داده ها
sequence control structure U ساختار کنترل ترتیبی
structures U پی ریزی کردن ساختار
branch control structure U ساختار کنترل انشعاب
cubic closed packed structure U ساختار مکعبی تنگچین
straight chain structure U ساختار راست زنجیر
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
centralized network configuration U ساختار شبکهای متمرکز
infrastructure U ساختار یا سرویس ابتدایی
sequential data structure U ساختار ترتیبی داده
contiguous data structure U ساختار دادههای همجوار
structured design U طراحی ساختار یافته
tertiary structure of protein U ساختار سوم پروتئین
hydrogen depleted structure U ساختار هیدروژن زدوده
valence bond structure U ساختار پیوند والانسی
work breakdown structure U ساختار تفکیک کار
structure U پی ریزی کردن ساختار
structuralist U وابسته به ساختار گرایی
graphic data structure U ساختار داده گرافیکی
loop control structure U ساختار کنترل حلقه
structuring U پی ریزی کردن ساختار
hierachical structure U ساختار سلسله مراتبی
structuralists U وابسته به ساختار گرایی
algebraic structure U ساختار جبری [ریاضی]
hyperfine structure U ساختار فوق فریف
leaf U گره آخر در ساختار درختی
implications U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
implication U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
nodes U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
node U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
branched chain structure U ساختار زنجیری شاخه دار
definition U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
wurtzite U ساختار شش گوشهای روی سولفید
pawn structure U ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
hierarchies U ساختار دادهای سلسله مراتبی
hierarchy U ساختار دادهای سلسله مراتبی
definitions U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
inclusion U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
forest U تعداد درختهای ساختار داده متصل
forests U تعداد درختهای ساختار داده متصل
reconfiguration U تغییر دادن ساختار داده در سیستم
broch U [ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
skeletal code U برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
external U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
externals U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
hexonal zinc sulfide structure U ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
h.f.s U structure hyperfine ساختار فوق فریف
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
queue U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
High Victorian U [سبک احیای گوتیک با ساختار چند رگه]
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
schema U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
backsteingotit U [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
schemata U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
logic U ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
queues U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
DNA double helix U [یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
queued U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
queueing U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
variable U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
variables U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
scripts U ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
physical U سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
arrays U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
abutment U [ساختار جامدی که فشار قوس یا شمع بر آن است.] [معماری]
array U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
hierarchical communications system U پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
chimney-cricket U [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
plex structure U ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
one address computer U ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
randomly U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
random U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
bandolite U ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
flowchart U دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flow diagram U دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
locals U که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
local U که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
cartesian structure U ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
sparse array U ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
structures U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structuring U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structure U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
rung U [تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود]
roots U گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
root U گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
dynamic U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
locals U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
globally U متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
dynamically U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
global U متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
local U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
if/then/else U یک نوع ساختار کنترل شاخهای است که متغیر یا داده راازمایش میکند تا ببیند
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
electrographic architecture U [واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
columnar and trabeated U [نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
free U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freed U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freeing U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
frees U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
gallium arsenide U ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
CD U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
CDs U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
kinematics U فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
flowchart U دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flow diagram U دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
arrays U ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
array U ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
forward pointer U اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
ddl U بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
tree U سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
onion skin language U زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
plex database U ساختار پایگاه داده ها که داده ها بهم متصل می شوند
derivation graph U ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
structure U ساختمان
construction U ساختمان
carbody U ساختمان
building line U بر ساختمان
constructions U ساختمان
erections U ساختمان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com