English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
structure U ساختار ساخت
structures U ساختار ساخت
structuring U ساختار ساخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
array U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
arrays U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
Other Matches
hierarchy U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
os/ U سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
architecture U ساختار
structure ساختار
structures U ساختار
structuring U ساختار
list structure U ساختار لیست
pyramidal structure U ساختار هرمی
loop structure U ساختار حلقهای
control structure U ساختار کنترلی
molecular structure U ساختار مولکولی
nested structure U ساختار لانهای
nuclear structure U ساختار هستهای
network stracture U ساختار شبکه
network structure U ساختار شبکهای
ingots structure U ساختار شمش
linear structure U ساختار خطی
economic structure U ساختار اقتصادی
diamond structure U ساختار الماس
decision structure U ساختار تصمیم
data structure U ساختار داده ها
crystalline structure U ساختار بلوری
crystal structure U ساختار بلور
crane construction U ساختار جرثقیل
close packed structure U ساختار تنگچین
cellular structure U ساختار شبکهای
block structure U ساختار بلوکی
band structure U ساختار نواری
atomic structure U ساختار اتمی
electronic structure U ساختار الکترونی
factor structure U ساختار عاملی
lewis structure U ساختار لوویس
kekule structure U ساختار ککوله
inverted structure U ساختار معکوس
internal structure U ساختار داخلی
fabric U ساختار ساختمان
institutional structure U ساختار نهادی
helical structure U ساختار مارپیچی
grain structure U ساختار بلوری
fine structure U ساختار فریف
file structure U ساختار فایل
age structure U ساختار سنی
relational structure U ساختار رابطهای
sequence structure U ساختار ترتیبی
structure chart U نمودار ساختار
selection structure U ساختار گزینشی
structure factor U عامل ساختار
ring structure U ساختار حلقهای
shell structure U ساختار لایهای
superstructures U ساختار بالا
superstructure U ساختار بالا
structure [first order] U ساختار [ریاضی]
tree structure U ساختار درخت
centralized network configuration U ساختار شبکهای متمرکز
hydrogen depleted structure U ساختار هیدروژن زدوده
hyperfine structure U ساختار فوق فریف
loop control structure U ساختار کنترل حلقه
infrastructure U ساختار یا سرویس ابتدایی
structuralists U وابسته به ساختار گرایی
hierachical structure U ساختار سلسله مراتبی
straight chain structure U ساختار راست زنجیر
graphic data structure U ساختار داده گرافیکی
structuralist U وابسته به ساختار گرایی
structured design U طراحی ساختار یافته
tertiary structure of protein U ساختار سوم پروتئین
cubic closed packed structure U ساختار مکعبی تنگچین
branch control structure U ساختار کنترل انشعاب
contiguous data structure U ساختار دادههای همجوار
work breakdown structure U ساختار تفکیک کار
database structure U ساختار پایگاه داده ها
sequence control structure U ساختار کنترل ترتیبی
structure U پی ریزی کردن ساختار
valence bond structure U ساختار پیوند والانسی
sequential data structure U ساختار ترتیبی داده
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
structures U پی ریزی کردن ساختار
structuring U پی ریزی کردن ساختار
algebraic structure U ساختار جبری [ریاضی]
wurtzite U ساختار شش گوشهای روی سولفید
leaf U گره آخر در ساختار درختی
hierarchies U ساختار دادهای سلسله مراتبی
definitions U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
definition U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
hierarchy U ساختار دادهای سلسله مراتبی
pawn structure U ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
implications U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
implication U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
inclusion U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
branched chain structure U ساختار زنجیری شاخه دار
node U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
nodes U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
external U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
skeletal code U برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
h.f.s U structure hyperfine ساختار فوق فریف
broch U [ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
externals U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
hexonal zinc sulfide structure U ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
forest U تعداد درختهای ساختار داده متصل
forests U تعداد درختهای ساختار داده متصل
reconfiguration U تغییر دادن ساختار داده در سیستم
DNA double helix U [یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
logic U ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
High Victorian U [سبک احیای گوتیک با ساختار چند رگه]
backsteingotit U [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
queueing U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
queued U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queue U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queues U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
schema U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schemata U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
abutment U [ساختار جامدی که فشار قوس یا شمع بر آن است.] [معماری]
variables U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
plex structure U ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
randomly U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
random U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
one address computer U ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
bandolite U ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
scripts U ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
chimney-cricket U [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
physical U سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
variable U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
hierarchical communications system U پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
cartesian structure U ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
structuring U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
rung U [تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود]
structures U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
locals U که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
flowchart U دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
sparse array U ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
structure U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
local U که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
flow diagram U دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
dynamic U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
root U گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
dynamically U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
global U متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
roots U گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
globally U متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
locals U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
local U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
if/then/else U یک نوع ساختار کنترل شاخهای است که متغیر یا داده راازمایش میکند تا ببیند
making U ساخت
forms U ساخت
make-up U ساخت
substandard U بد ساخت
formed U ساخت
form U ساخت
habitus U ساخت
manufactory U ساخت
make up U ساخت
invenit U ساخت
conformation U ساخت
compositions U ساخت
composition U ساخت
fecit U ساخت
unstructured U بی ساخت
construction U ساخت
formation U ساخت
texture U ساخت
workmanship U ساخت
textures U ساخت
constructions U ساخت
fabrication U ساخت
manufactures U ساخت
generations U ساخت
manufactured U ساخت
manufacture U ساخت
structuring U ساخت
structures U ساخت
performances U ساخت
built U ساخت
manufacturing U ساخت
performance U ساخت
structure U ساخت
design U ساخت
synthesis U ساخت
syntheses U ساخت
designs U ساخت
generation U ساخت
CD U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
CDs U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
electrographic architecture U [واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
gallium arsenide U ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
columnar and trabeated U [نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
freed U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freeing U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
frees U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
formatio reticularis U ساخت شبکهای
structuralists U ساخت گرای
home made U ساخت داخلی
home made U ساخت بومی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com