Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
satellization
U
زیر امرقراردادن یکانهای غیرمشابه ازنظر رستهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dissimilar
U
بی شباهت غیرمشابه
careering
U
تخصص رستهای
careered
U
تخصص رستهای
career
U
تخصص رستهای
careers
U
تخصص رستهای
branch depot
U
امادگاه رستهای
branch immaterial position
U
شغل همه رستهای
branch qualified officer
U
افسر متخصص رستهای
arms material position
U
شغل همه رستهای
branch material curriculum
U
برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
gateway
U
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateways
U
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
buries
U
ازنظر پوشاندن
burying
U
ازنظر پوشاندن
bury
U
ازنظر پوشاندن
security cognizance
U
شناخت ازنظر صلاحیت
not operationally ready
U
غیر اماده ازنظر عملیاتی
tax havens
U
محل امن ازنظر مالیات
tax haven
U
محل امن ازنظر مالیات
To bring something to someones attention .
U
چیزی را ازنظر کسی گذراندن
armed services
U
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
geologize
U
ازنظر زمین شناسی بازرسی کردن
developed market economy countries
U
کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
road capacity
U
کشش جاده ازنظر حداکثر ترافیک
play second fiddle to someone
<idiom>
U
ازنظر مهم بودن مقام دوم داشتن
beam test
U
ازمایش اندازه گیری تیر ازنظر مقاومت
economic section
U
انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
tailors
U
برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
tailor
U
برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
individual units
U
یکانهای مستقل
covering troops
U
یکانهای پوششی
special troops
U
یکانهای مخصوص
field commands
U
یکانهای رزمی
mountain troops
U
یکانهای کوهستانی
tactical troops
U
یکانهای تاکتیکی
subunits
U
یکانهای وابسته
subunits
U
یکانهای جزء
corps troops
U
یکانهای سپاه
chopline
U
خط حد یکانهای دریایی
combat , elements
U
یکانهای رزمی
panorama
U
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
first world
U
کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
panoramas
U
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
individual units
U
یکانهای منفرد یا مجزا
advancing units
U
یکانهای پیشروی کننده
inactive installation
U
تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
army troops
U
یکانهای رده ارتش
force basis
U
یکانهای مبنای هر قسمت
practical system
U
دستگاه یکانهای عملی
combat support troops
U
یکانهای پشتیبانی رزمی
covering troops
U
یکانهای پوشش کننده
sea tail
U
دنباله دریایی یکانهای هوارو
subordinates
U
تحت امر یکانهای تابعه
subordinating
U
تحت امر یکانهای تابعه
subordinate
U
تحت امر یکانهای تابعه
field commands
U
یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
subordinated
U
تحت امر یکانهای تابعه
form utility
U
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
special troops
U
یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
supporting range
U
شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
supply arms
U
یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
combined communication board
U
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
army troops
U
عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
freight
U
وسیله حملی که ازنظر قیمت مناسب است ولی کند عمل میکند
army training and evaluation program
U
برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
mounting area
U
منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
smoke screen
U
پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
overwatch
U
مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
sea tail
U
بنه دریایی یکانهای هواروکه با کشتی حمل میشود
garrison forces
U
قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
technical observer
U
بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
He has feathered his nest. He has lined his pocket.
U
اودیگر بارش را بسته است ( ازنظر مالی تأمین است )
reciprocal agreement
U
قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
unified command
U
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
component forces
U
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
army training test
U
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
isogamete
U
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
field services
U
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
army forces
U
نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
kaldor criterion
U
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
von neuman morgensterm utility index
U
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
fire capabilities
U
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com