English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cricket field U زمین کریکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
field U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fielded U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fields U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
off U خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
crease U قسمتی از زمین کریکت
creased U قسمتی از زمین کریکت
creases U قسمتی از زمین کریکت
creasing U قسمتی از زمین کریکت
leg U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
legs U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
infield U محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
infield U نقاط توپگیری در زمین کریکت
leg side U قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
outfield U محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
put the ball on the floor U به زمین انداختن توپ کریکت بجای بل گرفتن
sightscreen U دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
Other Matches
wickets U میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wicket U میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
field U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fielded U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fields U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
willows U چوب کریکت
cricketer U بازیگر کریکت
cricketers U بازیگر کریکت
willow U چوب کریکت
stumps U سوزاندن توپزن کریکت
stump U سوزاندن توپزن کریکت
stumping U سوزاندن توپزن کریکت
bats U چوب کریکت ضربه
stumped U سوزاندن توپزن کریکت
take a wicket U سوزاندن توپزن کریکت
bat U چوب کریکت ضربه
batted U چوب کریکت ضربه
night-watchmen U توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman U توپزن پایان مسابقه کریکت
night watchman U توپزن پایان مسابقه کریکت
stumps U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
Test matches U مسابقه بین المللی کریکت
short leg U توپگیر بین دو میله کریکت
stumped U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
wicketkeeper U توپگیر مدافع میلههای کریکت
Test match U مسابقه بین المللی کریکت
stump U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumping U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
centurian U بازیگر 001 امتیازی کریکت
outfield U موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
century U 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
centuries U 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
follow on U شروع دور دوم بازی کریکت
cricket U بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
opener U هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
wrong un U پرتاب توپ پیچ دار کریکت
crickets U بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
all out U پایان بازی توپزنان یک تیم کریکت
follow-on U شروع دور دوم بازی کریکت
batting average U میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
follow-ons U شروع دور دوم بازی کریکت
square out U ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
throw out U سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
maiden over U بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
third man U محل توپگیر دور از توپزن کریکت
half century U 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
yorked U توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
Test matches U مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Test match U مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
stick U هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
back lift U حرکت چوب کریکت به عقب پیش از ضربه
ashes U جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
attacks U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
jerked U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerks U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
pull shot U ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
first class cricket U مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
wider U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wide U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
widest U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
floor U کف زمین
floored U کف زمین
floors U کف زمین
land U زمین
earths U زمین
terrain U زمین
rooter U زمین کن
soiling U زمین
soil U زمین
lackland U بی زمین
land n U زمین
ground surface U کف زمین
norland U زمین
grazes U زمین
grazed U زمین
graze U زمین
soils U زمین
acres U زمین
acre U زمین
earthing U زمین
extra terrestrial U زمین
geodetically U زمین
ground line U خط زمین
grass roots U کف زمین
ground U : زمین
cinder track U زمین دو
domains U زمین
domain U زمین
cinder tracks U زمین دو
ground [British] [floor] U کف زمین
floor U کف زمین
ground U زمین
aerospace U جو زمین
real estate U زمین
ground U کف زمین
globe U زمین
fields U زمین
globes U زمین
field U زمین
fielded U زمین
earth U زمین
tellus U زمین
this earthly round U زمین
drill harrow U زمین صاف کن
downfield U زمین حریف
difficult terrain U زمین دو عارضه
earth socket پریز زمین
earth crust U پوسته زمین
earth science U زمین شناسی
earth excavating U حفاری زمین
change court U تعویض زمین
earth electrode U الکترد زمین
earth current U برق زمین
demesne U تملک زمین
circumnavigate U زمین رادورزدن
cohesive soil U زمین چسبناک
ground connection U اتصال زمین
contour line U خط برجستگی زمین
core of the earth U هسته زمین
continous earth U زمین دائمی
collective land U زمین مشاع
courtside U کنارههای زمین
compartments of terrain U قسمتهایی از زمین
compartments of terrain U دهلیزهای زمین
cultivated land U زمین محیات
dead group U زمین بیروح
dead earth U اتصال زمین
collctive land U زمین مشاع
deer lick U زمین شوره
banquet U زمین بلند
geodesy U زمین سنجی
geochemistry U زمین شیمی
landslide U واریز زمین
foreland U زمین جلوامده
flat ground U زمین مسطح
flat ground U زمین تخت
field of play U زمین بازی
feature line U خط عوارض زمین
geolatry U زمین پرستی
isogeotherm U همدمای زمین
geotherm U همدمای زمین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com