English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hinterland U زمین پشت ساحل
hinterlands U زمین پشت ساحل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
ship to shore U حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
shore to shore movement U عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
onshore U روی ساحل متوجه بطرف ساحل
inshore U بطرف ساحل جلو ساحل
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
littoral U ساحل
coasts U ساحل
brae U ساحل
shore U ساحل
shores U ساحل
beached U ساحل
beaches U ساحل
beach U ساحل
ashore U به ساحل
causey U ساحل
bank U ساحل
sea shore U ساحل
coast U ساحل
banks U ساحل
landside U ساحل
rivage U ساحل
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
riparian U ساحل رودخانه زی
hard beach U ساحل مستحکم
bank protection U ساحل داری
near shore U نزدیک به ساحل
beaches U زدن به ساحل
land combat U نبرد در ساحل
bank revetment U پوشش ساحل
beaches U ساحل شنی
backshore U ساحل جزرو مد
in- U نزدیک ساحل
seacoast U ساحل دریا
shore U ساحل دریا
beach U ساحل شنی
shoreline U خط ساحل یا خط ساحلی
shorelines U خط ساحل یا خط ساحلی
coast guardsman U ساحل بان
sandbank U ساحل شنی
in U نزدیک ساحل
beached U زدن به ساحل
backshore beach U ساحل جزرو مد
beached U ساحل شنی
shore U کرانه ساحل
sandbanks U ساحل شنی
sea coast U ساحل دریا
beach U زدن به ساحل
bankside U شیب ساحل
stethe U ساحل رودخانه
coastwards U بطرف ساحل
river line U خط ساحل رودخانه
coastwards U درامتداد ساحل
attack group U گروه تک به ساحل
coastward U بطرف ساحل
coastwise U درطول ساحل
river bank U ساحل رودخانه
shores U ساحل دریا
river banks U ساحل رودخانه
low lander U ساحل نشین
beach party U تیم ساحل
shores U کرانه ساحل
coastward U درامتداد ساحل
basegram U پیام از ساحل
back beach U ساحل جزرو مد
onshore U واقع در ساحل
on shore U روی ساحل
seashore U ساحل دریا
seashores U ساحل دریا
shore duty U خدمت ساحل
coral reef U ساحل مرجانی
offshore U دور از ساحل
inshore U به طرف ساحل
offshore U از جانب ساحل
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
bank line U نخ ماهیگیری وصل به ساحل
riverain U ساکن ساحل رودخانه
retract U دور شدن از ساحل
retracted U دور شدن از ساحل
retracting U دور شدن از ساحل
ashore U بکنار بطرف ساحل
retracts U دور شدن از ساحل
landing beach U ساحل پیاده شدن
lee shore U ساحل در معرض باد
Ivory Coast U کشور ساحل عاج
insides U موج نزدیک ساحل
inside U موج نزدیک ساحل
shoring U پیاده شدن در ساحل
bars U خور پیشرفتگی اب به ساحل
roadstead U لنگرگاه دور از ساحل
coast defence U سازمان پدافنداز ساحل
waterside U متعلق به کناردریا ساحل
put out U از ساحل عازم شدن
coast in point U نقطه ورود به ساحل
bank angle U زاویه شیب ساحل
shelf U سراشیب ساحل دریا
near bank U ساحل نزدیک رودخانه
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
the wares beat the shore U خوردن امواج به ساحل
seebreeze U باد از دریا به ساحل
bar U خور پیشرفتگی اب به ساحل
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
banks U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
offshore winds U بادخشکی بادهای دور از ساحل
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
bank U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
debarkation net U پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
beaching gear U وسایل به ساحل کشیدن ناو
skate boat U قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
foreshores U لبه جلوی ساحل دریا
foreshore U لبه جلوی ساحل دریا
cay U ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
to wash something up U بکنار ساحل شستن چیزی
to wash something ashore U بکنار ساحل شستن چیزی
surf cast U قلاب اندازی از ساحل در موج
coasting U کشتی رانی در طول ساحل
shore break U موجهاییکه نزدیک ساحل می شکنند
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
mooring U نقطه مهار کردن قایق به ساحل
coast in point U نقطه نزدیک شدن کشتی به ساحل
beachheads U پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
barrier reef U صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
beachhead U پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
offshore U دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
point break U موجهاییکه با زاویه به ساحل نزدیک می شوند
liberty man U ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
shore duty U ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
council of entent U ساحل عاج نیجریه و ولتای علیا
landings U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
straight off U مستقیما درجلو موج روبه ساحل
alighting area U نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
wharfs U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
jolly boat U قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
soups U موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
dune U خاکریز یاتپه شنی ساحل که بادانها را جابجامیکند
wharf U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
soup U موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
mooring line U طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
coastal refraction U تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
landing party U گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
camp-shedding U [پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
approach line U خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
wharves U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
bank protection U حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
hard-up U جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
painters U طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
hard up U جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
bollards U تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
barrier light U نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
bollard U تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
scylla U صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
painter U طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
transfer area U در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer berth U دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
touchdown U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdowns U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com