Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tectonic
U
زمین ساخت
tectonics
U
زمین ساخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Hewlett Packard
U
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
Hewlett Packard LaserJet
U
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
hp laserjet
U
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
Other Matches
work in progress
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic
U
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
os/
U
سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
U
موشک زمین به زمین
synthesis
U
ساخت
structuring
U
ساخت
structures
U
ساخت
structure
U
ساخت
syntheses
U
ساخت
workmanship
U
ساخت
designs
U
ساخت
design
U
ساخت
textures
U
ساخت
texture
U
ساخت
manufactory
U
ساخت
form
U
ساخت
invenit
U
ساخت
habitus
U
ساخت
formation
U
ساخت
making
U
ساخت
make-up
U
ساخت
performance
U
ساخت
make up
U
ساخت
manufacture
U
ساخت
manufactured
U
ساخت
manufactures
U
ساخت
unstructured
U
بی ساخت
fabrication
U
ساخت
substandard
U
بد ساخت
forms
U
ساخت
manufacturing
U
ساخت
formed
U
ساخت
composition
U
ساخت
generation
U
ساخت
generations
U
ساخت
fecit
U
ساخت
construction
U
ساخت
performances
U
ساخت
built
U
ساخت
conformation
U
ساخت
constructions
U
ساخت
compositions
U
ساخت
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall.
U
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade
U
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
assembly
U
نصب ساخت
manufacture cost
U
ارزش ساخت
makes
U
رسیدن به ساخت
covin
U
ساخت وپاخت
elaborated
U
ساخت استاد
manufacture process
U
فرایند ساخت
manufacturing cost
U
هزینه ساخت
elaborates
U
ساخت استاد
elaborate
U
ساخت استاد
elaborating
U
ساخت استاد
manufacturing process
U
فرایند ساخت
manufacturing process
U
پویش ساخت
makes
U
ساختمان ساخت
market structure
U
ساخت بازار
mental structure
U
ساخت ذهنی
manufacture process
U
فراگرد ساخت
manufacturing
U
صنعت ساخت
block structure
U
ساخت کندهای
confections
U
ترکیب ساخت
homemade
U
ساخت میهن
confection
U
ترکیب ساخت
american make
U
ساخت امریکایی
class structure
U
ساخت طبقاتی
capital structure
U
ساخت سرمایه
home made
U
ساخت بومی
building blocks
U
کنده ساخت
building block
U
کنده ساخت
block structured
U
با ساخت کندهای
graft
U
ساخت وپاخت
grafted
U
ساخت وپاخت
infra structure
U
زیر ساخت
group structure
U
ساخت گروهی
reconstituting
U
تجدید ساخت
reconstitutes
U
تجدید ساخت
reconstituted
U
تجدید ساخت
control structure
U
ساخت کنترل
machine made
U
ساخت ماشین
home made
U
ساخت داخلی
latent structure
U
ساخت نهفته
reconstitute
U
تجدید ساخت
affect structure
U
ساخت عاطفه
agro industry
U
کشت و ساخت
make
U
رسیدن به ساخت
make
U
ساختمان ساخت
design and construction
U
طراحی و ساخت
make
U
ساخت ترکیب
grafts
U
ساخت وپاخت
new built
U
تازه ساخت
simple structure
U
ساخت ساده
file structure
U
ساخت پرونده
field strcture
U
ساخت میدانی
structure
U
ساختار ساخت
unstructured interview
U
مصاحبه بی ساخت
structures
U
ساختار ساخت
factory order
U
سفارش ساخت
collusion
U
ساخت وپاخت
structuring
U
ساختار ساخت
rebuild
U
تجدید ساخت
collusion
U
ساخت و پاخت
population structure
U
ساخت جمعیت
power structure
U
ساخت قدرت
production process
U
روند ساخت
well made
U
خوش ساخت
brand names
U
علامت ساخت
social strcture
U
ساخت اجتماعی
man made
U
ساخت بشر
reticular formation
U
ساخت شبکهای
man-made
U
ساخت بشر
productions
U
ارائه ساخت
family structure
U
ساخت خانواده
formatio reticularis
U
ساخت شبکهای
production
U
ارائه ساخت
prototyping
U
ساخت یک نمونه
program structure
U
ساخت برنامه
production time
U
زمان ساخت
production cost
U
ارزش ساخت
rebuilds
U
تجدید ساخت
phrase structure
U
با ساخت عبارتی
deep structure
U
ژرف ساخت
forbade
U
نا مقدور ساخت
covinous
U
ساخت وپاختی
structuralists
U
ساخت گرای
static structure
U
ساخت ایستا
data structure
U
ساخت داده ها
makes
U
ساخت ترکیب
brand name
U
علامت ساخت
structured
U
ساخت یافته
structured
U
دارای ساخت
dynamic structure
U
ساخت پویا
tree structure
U
ساخت درختی
structuralist
U
ساخت گرای
workmanship
U
کار ساخت
structuralism
U
ساخت گرایی
newmade
U
تازه ساخت
shopped
U
محل ساخت
new buit
U
تازه ساخت
shops
U
محل ساخت
personality structure
U
ساخت شخصیت
home-made
U
ساخت میهن
perceptual structure
U
ساخت ادراکی
shop
U
محل ساخت
production
U
سرعت ساخت محصول
productions
U
کنترل ساخت یک محصول
structured interview
U
مصاحبه ساخت دار
colluding
U
ساخت وپاخت کردن
colludes
U
ساخت وپاخت کردن
productions
U
عمل اوری ساخت
productions
U
سرعت ساخت محصول
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com