Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
coking period
U
زمان کک سازی
coking time
U
زمان کک سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
cache
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
read
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
reads
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
cull
U
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
culled
U
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
culling
U
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
culls
U
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
access time
U
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
major cycle
U
کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
resource leveling
U
زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
Other Matches
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
realtime
U
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuit
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time
U
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
U
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
IAM
U
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
seek time
U
زمان جستجو زمان طلب
presenting
U
زمان حاضر زمان حال
presented
U
زمان حاضر زمان حال
arrival
U
زمان حضور زمان رسیدن
arrivals
U
زمان حضور زمان رسیدن
response time
U
زمان جواب زمان پاسخگویی
present
U
زمان حاضر زمان حال
presents
U
زمان حاضر زمان حال
read time
U
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty
U
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
timed
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
time
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible
U
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
unemployment compensation
U
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
execution
U
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
loom time
U
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequency
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
splits
U
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
short cycle annealing
U
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
early time
U
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
cryptoperiod
U
زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
tenser
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tense
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensing
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
angular velocity sight
U
زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
stroke
U
زمان
zeitgeist
U
زمان
stroked
U
زمان
strokes
U
زمان
stroking
U
زمان
termed
U
زمان
terming
U
زمان
contemporaneous
U
هم زمان
coinstantaneous
U
هم زمان
whene'er
U
هر زمان
times
U
زمان
thence
U
از ان زمان
term
U
زمان
timed
U
زمان
cycle time
U
زمان
tempos
U
زمان
period
U
زمان
yet
U
تا ان زمان
cotemporaneous
U
هم زمان
date
U
زمان
periods
U
زمان
thitherto
U
تا ان زمان
dates
U
زمان
time consuming
U
زمان بر
time of blowing
U
زمان دم
time-consuming
U
زمان بر
synchronous
U
هم زمان
away
U
از ان زمان
clock
U
زمان
tempo
U
زمان
clocks
U
زمان ها
time
U
زمان
simultaneously
U
در یک زمان
timepiece
U
زمان
ticker
[colloquial]
[watch]
U
زمان
synchrone
U
هم زمان
time-piece
U
زمان
prescription
U
مرور زمان
system time
U
زمان سیستم
solar time
U
زمان شمسی
retention time
U
زمان بازداری
solar time
U
زمان خورشیدی
timers
U
زمان بند
incidentals time
U
زمان اتفاقی
the fullness of time
U
زمان کامل
lead time
U
زمان پیشگیری
pt
U
زمان گذشته
timer
U
زمان گیر
testing time
U
زمان ازمایش
slack time
U
زمان سکون
decay time
U
زمان تباهی
PR
U
زمان حال
lost time
U
زمان گمگشته
whenever
U
هر زمان که هرگاه
prescriptions
U
مرور زمان
the past tense
U
زمان گذشته
incidentals time
U
زمان ضمنی
time of one's life
<idiom>
U
زمان عالی
base period
U
زمان مبنا
response time
U
زمان واگنش
response time
U
زمان پاسخ
space
U
زمان کوتاه
timer
U
زمان بند
timers
U
زمان سنج
lapse of time
U
مرور زمان
licensing hours
زمان مجاز
reference time
U
زمان مرجع
reflex time
U
زمان بازتاب
lapse time
U
زمان کاهش
timing
U
زمان سنجی
regression time
U
زمان برگشت
relaxation time
U
زمان اسایش
With passage of time .
U
با گذشت زمان
relief time
U
زمان استراحت
statute of limitation
U
مرور زمان
spaces
U
زمان کوتاه
past tense
U
زمان گذشته
presenting
U
زمان حال
timer
U
زمان سنج
presented
U
زمان حال
present
U
زمان حال
kill time
U
زمان خطر
latency
U
زمان بیکاری
standard time
U
زمان رسمی
development time
U
زمان توسعه
presents
U
زمان حال
wartime
U
زمان جنگ
timers
U
زمان گیر
in process of time
U
بمرور زمان
standby time
U
زمان جانشینی
inactive time
U
زمان غیرفعال
response time
U
زمان واکنش
kill time
U
زمان کشندگی
standard time
U
زمان استانده
training time
U
زمان تمرین
time slice
U
قطعه زمان
searching time
U
زمان جستجو
time perception
U
ادراک زمان
instruction time
U
زمان دستورالعمل
installation time
U
زمان نصب
turn around time
U
زمان برگشت
setup time
U
زمان برپایی
turnaround time
U
زمان گردش
turnaround time
U
زمان برگشت
scheduling
U
زمان بندی
universal time
U
زمان عام
scheduling queue
U
صف زمان بندی
input time
U
زمان اولیه
variable time
U
زمان متغیر
scheduler
U
زمان بند
chronometer
U
زمان سنج
chronograph
U
زمان نگار
seek time
U
زمان پیگرد
light load period
U
زمان بار کم
length of time
U
طول زمان
leisure time
U
زمان اسودگی
transfer time
U
زمان انتقال
intervalometer
U
زمان سنج
transit time
U
زمان گذار
transit time
U
زمان عبور
transition time
U
زمان تحول
transition time
U
زمان انتقال
blue moon
U
زمان دراز
chromometer
U
زمان سنج
seek time
U
زمان پیگردی
timming
U
زمان گیری
timeer
U
زمان سنج
olden
U
زمان پیش
time utility
U
استفاده از زمان
setting time
U
زمان گیرش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com