English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mean time between failures U زمان میانگین بین دو خرابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
mtbf U زمان میانگین بین دو خرابی Failures Between eanTime
Other Matches
mean time to failure U زمان میانگین تاخرابی
mean time to repair U زمان میانگین تعمیر
electrode current averaging time U زمان میانگین شدن
mean repair time U زمان میانگین تعمیر
meanest U مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
mean U مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
meaner U مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
bombs U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombed out U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombed U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bomb U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
time U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
times U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
posts U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posted U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
present U زمان حاضر زمان حال
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
presented U زمان حاضر زمان حال
presenting U زمان حاضر زمان حال
presents U زمان حاضر زمان حال
seek time U زمان جستجو زمان طلب
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
average U میانگین
averaged U در میانگین
averaging U میانگین
averaged U میانگین
mean high water U مد میانگین
median U میانگین
averages U میانگین
average value U میانگین
meaner U میانگین
arithmetic mean U میانگین
meanest U میانگین
on average [on av.] U در میانگین
mean U میانگین
mean value U میانگین
average value U ارزش میانگین
average value U مقدار میانگین
average discharge U بده میانگین
mean absolute deviation U انحراف میانگین
average deviation U انحراف میانگین
average cost U میانگین هزینه
geometric mean U میانگین هندسی
average flow U بده میانگین
average price U میانگین قیمت
harmonic mean U میانگین همساز
averaging U ایجاد میانگین
average life U عمر میانگین
density mean U میانگین چگالی
weighted mean U میانگین وزنی
working mean U میانگین مفروض
weighted average U میانگین موزون
weighted average U میانگین وزنی
average error U خطای میانگین
assumed mean U میانگین فرضی
batting average U میانگین توپزنی
mean deviation U انحراف میانگین
logarithmic mean U میانگین لگاریتمی
mean error U خطای میانگین
medium U وسط یا میانگین
mediums U وسط یا میانگین
arithmetic mean U میانگین حسابی
mean low water U اب پایین میانگین
mean low water U جزر میانگین
mean life U عمر میانگین
simple average U میانگین ساده
simple mean U میانگین حسابی
mean high water U اب بالای میانگین
simple mean U میانگین ساده
true mean U میانگین حقیقی
mean depth U ژرفای میانگین
averaging U معدل میانگین
averaged U معدل میانگین
mean value U مقدار میانگین
moving average U میانگین متحرک
mean velocity U تندی میانگین
average U ایجاد میانگین
meanest U مقدار میانگین
average U میانگین موفقیت
moving average U میانگین غلتان
mean U مقدار میانگین
averaged U ایجاد میانگین
averages U معدل میانگین
averages U میانگین موفقیت
averaging U میانگین موفقیت
meaner U مقدار میانگین
mean squares U میانگین مجذورات
average U معدل میانگین
averaged U میانگین موفقیت
averages U ایجاد میانگین
mean time between failures U میانگین عمر
ruin U خرابی
disrepair U خرابی
desolation U خرابی
eversion U خرابی
smashes U خرابی
ruins U خرابی
malfunctioned U خرابی
havoc U خرابی
dilapidation U خرابی
devastation U خرابی
faults U خرابی
faulted U خرابی
malfunction U خرابی
fault U خرابی
ruining U خرابی
smash U خرابی
godsend U خرابی
wreck U خرابی
failure U خرابی
wrecking U خرابی
wrecks U خرابی
demolitions U خرابی
demolition U خرابی
wreckage U خرابی
ruination U خرابی
destruction U خرابی
malfunctions U خرابی
failures U خرابی
rottenness U خرابی
breakdowns U خرابی
breakdown U خرابی
mean free path U مسافت ازاد میانگین
time average symmetry U تقارن میانگین زمانی
mean value of periodic quantity U میانگین کمیت دورهای
average U درجه عادی میانگین
mean sea level U میانگین سطح دریا
average out U میانگین در نظر گرفتن
averaged U درجه عادی میانگین
mean U معنی دادن میانگین
averaging U درجه عادی میانگین
mean range of the tide U میانگین ارتفاع کشند
averages U درجه عادی میانگین
meaner U معنی دادن میانگین
effective U خروجی میانگین پردازنده
meanest U معنی دادن میانگین
sm U خطای معیار میانگین
standard error of mean U خطای معیار میانگین
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
transient failure U خرابی گذرا
failure rate U نرخ خرابی
insulation fault U خرابی نارسانا
catastrophic failure U خرابی فجیع
failure rate U میزان خرابی
car breakdown U خرابی اتومبیل
page fault U خرابی صفحه
power failure U خرابی برق
fail-safe U با خرابی امن
equipment failure U خرابی تجهیزاتی
collapse mechanism U مکانیزم خرابی
fail safe U با خرابی امن
power failures U خرابی برق
to do execution U خرابی وارداوردن
disk crash U خرابی دیسک
wrack U خرابی بدبختی
the mischief of it is that' U خرابی ان اینست که
decay U خرابی تنزل
fail softly U با خرابی تدریجی
fail soft U با خرابی تدریجی
fail soft U با خرابی ملایم
fail softly U با خرابی ملایم
crashed U شکستگی خرابی
error description U توضیح خرابی
description of error U توضیح خرابی
crashes U شکستگی خرابی
crashingly U شکستگی خرابی
failure free U بدون خرابی
decays U خرابی تنزل
decayed U خرابی تنزل
fault description U توضیح خرابی
defect description U توضیح خرابی
crash U شکستگی خرابی
decaying U خرابی تنزل
crashing U شکستگی خرابی
root mean square error U جذر میانگین مجذور خطا
number average degree of polymerization U میانگین عددی درجه بسپارش
number average molecular weight U میانگین عددی وزن مولکولی
bowling average U میانگین امتیازهای توپ انداز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com