English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
skirting armor U زره دامنه تانک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
on U فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
subalpine U ساکن دامنه کوهستان الپ مربوط به دامنه کوه
bazooka U ضد تانک
tanker U تانک
tankers U تانک
reservoir U تانک
reservoirs U تانک
tank U تانک
panzer U تانک
antitank U ضد تانک
anti-tank U ضد تانک
bazookas U ضد تانک
water tower U تانک اب
water towers U تانک اب
antiarmor U ضد تانک
stalled tank U تانک ایستاده
drop tank U تانک موقت
flail tank U تانک ضد مین
main battle tank U تانک اصلی
antitank obstacle U مانع ضد تانک
intermediate frequency tank circuit U مدار تانک
tank deck U شاسی تانک
amphibious tank U تانک اب خاکی
antitank artillery U توپخانه ضد تانک
caterpillar tracks U وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
tank destroyer U توپ ضد تانک
cupola U برجک فرماندهی تانک
hull defilade U سنگر گرفتن تانک
antitank launcher U موشک انداز ضد تانک
fuel tank vent U هواکش تانک سوخت
cupolas U برجک فرماندهی تانک
control vehicle U تانک نافم حرکت
armor group U گروه زره تانک
bulkheads U دهلیزداخلی دهلیز تانک
bulkhead U دهلیزداخلی دهلیز تانک
landing craft tank U ناو تانک پیاده کن
track tension U تنظیم شنی تانک
turret U برجک توپ یا تانک
turrets U برجک توپ یا تانک
decked U سکوی جلوی تانک
deck U سکوی جلوی تانک
decks U سکوی جلوی تانک
stalled tank U تانک از کار افتاده
tankage U گنجایش تانک یا مخزن
high explosive antitank U گلوله سوختار شدید ضد تانک
flail tank U تانک غلطک دار ضد مین
scorpion U نوعی تانک سبک شناسایی
main battle tank U قوی ترین تانک رزمی
scorpions U نوعی تانک سبک شناسایی
ullage U حجم بالای سطح مایع تانک
tank recovery vehicle U خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
hull U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
entac U موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
intercom U سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
intercoms U سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
compass course U مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
whippets U سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
whippet U سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
skirting armor U ضخیم ترین قسمت زره تانک
scorpions U تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
gunnery U توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
scorpion U تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
main armament U جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
hull down U قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
haul defilade U قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
knock down U زدن با تانک یا توپ هواپیما از کار انداختن
secondary armament U جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
sprocket U دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
skirts U دامنه
brae U دامنه
skirted U دامنه
talus U دامنه
amplitude U دامنه
ranged U دامنه
sloped U دامنه
tails U دامنه
range U دامنه
scope U دامنه
slopes U دامنه
tail U دامنه
tailed U دامنه
ranges U دامنه
slope U دامنه
skirt U دامنه
magnitude U دامنه
foot دامنه
hillsides U دامنه
hillside دامنه
mountainside U دامنه
mountainsides U دامنه
wet wing U بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
integral tank U تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
midrange U میان دامنه
range of motion U دامنه حرکت
range expression U عبارت دامنه
range name U نام دامنه
ranged U دامنه تغییرات
range format U قالب دامنه
interval confidence U دامنه اطمینان
pulse amplitude U دامنه تپش
maximum amplitude U دامنه حداکثر
one tailed test U ازمون یک دامنه
range of stress U دامنه تنش
response amplitude U دامنه پاسخ
restriction of range U محدودیت دامنه
vibration amplitude U دامنه ارتعاش
wave amplitude U دامنه موج
flank U دامنه جناح
talus meterial U واریزه دامنه
flanked U دامنه جناح
two tailed test U ازمون دو دامنه
tropic range U دامنه استوایی
range U دامنه تغییرات
tolerances U دامنه تغییرات
tolerance U دامنه تغییرات
talus U دامنه تالیوز
talus U دامنه سنگلاخی
scope U دامنه رسیدگی
tooth flank U دامنه دندانه
total amplitude of oscillation U دامنه کل نوسان
flanking U دامنه جناح
range U دامنه [ریاضی]
hillsides U دامنه کوه
frequency response U خم دامنه- بسامد
colluvial U دامنه کوهی
combe U دامنه تپه
am U مدولاسیون دامنه
amplitude modulation U مدولاسیون دامنه
f.of mountain U دامنه کوه
amplitude of vibration U دامنه ارتعاش
double amplitude U دامنه دوبل
discriminating range U دامنه افتراق
criteria range U دامنه ملاک
amplitude of oscillation U دامنه نوسان
feet U پایین دامنه
ranges U دامنه تغییرات
impluse amplitude U دامنه ایمپولز
audibility range U دامنه شنودپذیری
hill side دامنه تپه
amplitude U دامنه بزرگی
class interval U دامنه طبقه
hillside U دامنه کوه
audio frequency U دامنه شنودپذیری
domain of a function U دامنه یک تابع [ریاضی]
tidal range U دامنه جذر و مد دریایی
The matter assumed significant proportions. U دامنه کار با لاگرفت
lifted U بالارو دامنه بالابری
lifting U بالارو دامنه بالابری
lift U بالارو دامنه بالابری
cylinder skirt U حاشیه یا دامنه سیلندر
lifts U بالارو دامنه بالابری
impluse amplitude U دامنه ضربه جریان
interquartile range U دامنه میان چالاکی
modular range U دامنه تغییرات مدول
foothill تپه دامنه کوه
purview U دامنه شمول قانون
double apron fence U سیم خاردار دو دامنه
magnitude of alternating current U دامنه جریان متناوب
domain of definition U دامنه تعریف [ریاضی]
semi interquartile range U دامنه نیمه چارکی
hunting U حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
sponson U جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
biocidal action U عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
skirt U دامنه کوه حومه شهر
ridge U پشته تپههای دامنه کوه
skirts U دامنه کوه حومه شهر
sidehill U واقع در کنار تپه دامنه
skirted U دامنه کوه حومه شهر
neap range U دامنه نوسان جزر و مدضعیف
foot hill تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
ridges U پشته تپههای دامنه کوه
metal deactivator U مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
foehn U باد خشک وگرم دامنه کوه
daily range of soil temperature U دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
coves U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
damping factor U نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
cove U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
infrasound U صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
fumarole U شکاف دامنه اتش فشان که از ان دود وبخارمتصاعد است
stepping U قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
step U قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
bog U توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
bogs U توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
hook's law U تغییر شکل یک جسم الاستیک در دامنه الاستیسیته با تنش وارده متناسب است
wave trough U نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
omni axial nozzle U نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود
freeware U نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
continuous wave U امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
wobbulator U تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
compensating port U مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
spring tide U جذر و مد با دامنه زیاد حداکثر جذر و مد نهایی دریایی
lithosol U خاک کم عمق دامنه کوه ودشت که مرکب از سنگریزه وسنگهای نیمه خاک شده میباشد
slope of cutting U دامنه برش یا سینه برش شیروانی کند
damped wave U موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
bqm U سیستم هدف کش فایربی سیستم هدف کش ضد هوایی یا ضد تانک
slope of bankment U دامنه خاکریز یا سینه خاکریز
spall U تکههای جدا شده از زره تانک بعلت انفجار تکههای پرتاب شده از زره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com