Perdic | زبان علایم یاعلامتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	symbolic logic U	زبان علایم یاعلامتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	air signal U	علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
	conventional sign U	علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
	datum dan buoy U	علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
	ground signals U	سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
	disassembler U	برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
	civision U	رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
	translator U	برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
	translators U	برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
	languages U	برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
	language U	برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
	language U	استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
	assembly U	زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
	languages U	استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
	host language U	زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
	compiler U	که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
	snobol U	Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
	fog signal U	علایم مه
	targetted U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	targets U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	targeting U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	targeted U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	target U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	linguo dental U	زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
	targetting U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	informative signs U	علایم اخباری
	indication signs U	علایم راهنمایی
	load lines U	علایم بارگیری
	indication of masculinity U	علایم رجولیت
	plimsol mark U	علایم بارگیری
	identification markings U	علایم شناسایی
	sleeve emblem U	علایم سراستین
	morse code U	علایم مورس
	draught marks U	علایم ابخور
	control markings U	علایم کنترل
	fiducial marks U	علایم پوشاننده
	reflecting stud U	علایم شبنما
	qualifying symbols U	علایم توصیفی
	traffic sign U	تابلو علایم
	visual signal U	علایم بصری
	cipher text U	علایم رمز
	hazard signs U	علایم خطر
	author language U	زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
	modula U	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
	bal U	زبان ساده شده زبان اسمبلی
	He is speechless (inarticulate). U	سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
	professional slang U	زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
	mealymouthed U	ادم چرب زبان شیرین زبان
	military symbols U	علایم قراردادی نظامی
	emblems U	با علایم نشان دادن
	base symbol U	علایم قراردادی مبنا
	signal U	علایم مخابراتی مخابرات
	ghost signals U	علایم راداری سرگردان
	legal assistance U	علایم قراردادی نقشه
	accounting symbol U	علایم مشخصه حساب
	signaled U	علایم مخابراتی مخابرات
	signalled U	علایم مخابراتی مخابرات
	hazard signs U	علایم امکان تولیدخطر
	emblem U	با علایم نشان دادن
	signal area U	منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
	break up U	مرز علایم مشخصه هدف
	break up U	حد فاصل علایم مشخصه هدف
	sign off U	علایم ختم مخابرات یامکالمات
	legal assistance U	کمکهای قضایی شرح علایم
	radar echo U	علایم روی صفحه رادار
	r.m.a. color code U	علایم رنگی جامعه رادیوسازان
	descriptive name U	شرح علایم روی نقشه
	grid ticks U	علایم شبکه بندی نقشه
	ghost signals U	علایم راداری بدون منبع
	berne list U	کتاب علایم شناسایی بین المللی
	fiducial marks U	علایم منطبق شونده در صفحه رادار
	regulatory signs U	علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
	contact U	ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
	drift signal U	علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
	contacts U	ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
	contacting U	ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
	contacted U	ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
	service chevron U	علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
	procedure sign U	علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
	languages U	مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
	glib U	چرب زبان زبان دار
	language U	مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
	Arabic U	زبان تازی زبان عربی
	interprets U	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
	interpreting U	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
	interpreted U	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
	interpret U	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
	blinker U	چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
	symbolic form U	علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
	signed route U	جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
	service marking U	علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
	grid ticks U	علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
	compliance index U	شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
	pipped U	هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
	pip U	هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
	pipping U	هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
	pips U	هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
	scottish gaelic U	زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
	meaconing U	گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
	sanitize U	حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
	assembler U	یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
	target echo U	علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
	position light U	علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
	to watch for certain symptoms U	توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
	skin paint U	نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
	dan runner U	کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
	spurious signal U	علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
	apl U	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
	shoulder mark U	نشان سردوشی علایم سردوشی
	oxtongue U	گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
	landmark U	دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
	landmarks U	دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
	radar return U	انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
	flag semaphore U	سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
	language U	زبان
	language lab U	زبان
	two tongued U	زبان
	tongue [language] U	زبان
	glossa U	زبان
	as one man U	با یک زبان
	apt language U	زبان ای پی تی
	apl language U	زبان ای پی ال
	hound's tongue U	سگ زبان
	rpg language U	زبان ار پی جی
	languages U	زبان
	abusers U	بد زبان
	abuser U	بد زبان
	report progarm generator U	زبان ار- پی- جی
	languages U	زبان ها
	grss language U	زبان جی پی اس اس
	tongueless U	بی زبان
	tongues U	زبان
	language U	زبان
	c++ U	زبان ++C
	tongue U	زبان
	body language U	زبان بدن
	high dutch U	زبان المانی
	psycholinguistics U	روانشناسی زبان
	sign languages U	زبان اشاره
	pushtu U	زبان افغانستان
	Chinese U	زبان چینی
	jargon U	زبان فنی
	jargon U	زبان حرفهای
	gaulish U	زبان گال
	written language U	زبان نوشتاری
	zend U	زبان زند
	hibernian U	ایرلندی زبان
	mother tongues U	زبان مادری
	fortran iv U	زبان فرترن 2
	sign language U	زبان اشاره
	sign languages U	زبان علامات
	human language U	زبان بشری
	symbolic language U	زبان نمادی
	Hebrew U	زبان عبری
	cobol U	زبان کوبول
	sign language U	زبان علامات
	idioms U	زبان ویژه
	idiom U	زبان ویژه
	publication language U	زبان نشری
	mother tongue U	زبان مادری
	icelandic U	زبان ایسلندی
	protolanguage U	زبان قدیمی
	fortran U	زبان فرترن
	zibet U	زبان هندی
	tartar U	زبان تاتاری
	Dutch U	زبان هلندی
	language laboratories U	آزمایشگاه زبان
	language laboratory U	آزمایشگاه زبان
	baby-talk U	زبان بچهگانه
	British U	زبان انگلیسی
	halophrastic language U	زبان تک واژهای
	glossal U	مربوط به زبان
	grammer U	دستور زبان
	Latin U	زبان لاتین
	pseudolanguage U	شبه زبان
	philology U	زبان شناسی
	glossitis U	ورم زبان
	gramarey U	دستور زبان
	glossology U	زبان شناسی
	philology U	علم زبان
	tartars U	زبان تاتاری
	tongue-tied U	زبان بسته
	Afrikaans U	زبان آفریکانز
	sweet spoken U	شیرین زبان
	Celtic U	زبان سلتی
	graphic language U	زبان نگارهای
	gestural postural language U	زبان اطواری
	publication language U	زبان انتشارات
	gift of the gab U	روانی زبان
	delphinium U	گل زبان در قفا
	gujarati U	زبان گجراتی
	She has a vicious tongue . U	بد زبان است
	glib tongued U	چرب زبان
	delphiniums U	گل زبان در قفا
	linguistics U	زبان شناسی
	linguistics U	علم زبان
	glibness U	طلاقت زبان
	glottology U	زبان شناسی
	roumanian U	زبان رومانی
	dumb language U	زبان حال
	the persian language U	زبان فارسی