English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
afterborn U زاییده شده پس ازمرگ پدر بعدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to die a violent death U مردن ناشی ازمرگ غیر طبیعی
survivorship U زنده ماندن پس ازمرگ دیگری و حقوق ناشیه از ان
projecting U تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
paraphernalia U دارایی شخصی زن که بعد ازمرگ شوهر علاوه بر جهیزیه و منضمات ان به وی می رسد
parous U زاییده
brainchild U زاییده افکار
internal conception U زاییده افکار
to s e the light U زاییده شدن
biogenic U زیست زاییده
born U زاییده شده
sextipara U زن شش شکم زاییده
parous U بچه زاییده
conception U زاییده افکار
concept U زاییده افکار
idea U زاییده افکار
multiparous U چند شکم زاییده
multipara U زن چند شکم زاییده
newborn U تازه زاییده شده
still born U مرده زاییده شده
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
natimortality U امار مرده زاییده شدگان
new born U زاییده شده تازه تولد یافته
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
preemptive multitasking U حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
joint tenants U در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
farrowing U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrows U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrow U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrowed U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
two dimensional U دو بعدی
furthers U بعدی
subsequent U بعدی
succeeding U بعدی
ulterior U بعدی
second thoughts U بعدی
furthering U بعدی
furthered U بعدی
tridimensional U سه بعدی
further U بعدی
spatial U سه بعدی
solids U سه بعدی
cubical U سه بعدی
solid U سه بعدی
three dimentional U سه بعدی
three dimensional U سه بعدی
future U بعدی
unidimensional U تک بعدی
unidimensional U یک بعدی
one dimentional U تک بعدی
three-dimensional U سه بعدی
two-dimensional U دو بعدی
puisne U بعدی
serotine U بعدی
one dimentional U یک بعدی
deep space U فضای سه بعدی
two demensional chromatography U کروماتوگرافی دو بعدی
stereoscope U سه بعدی نما
feeder report U گزارشات بعدی
tother U بعدی دیگر
tridimensionality U حالت سه بعدی
follow up U اماد بعدی
triaxial test U ازمایش سه بعدی
dosseret U بلوک سه بعدی
after-effect U تاثیر بعدی
aftertastes U لذت بعدی
after-effects U تاثیر بعدی
aftereffect U اثر بعدی
unidimensionality U یک بعدی بودن
three dimensional polymer U بسپار سه بعدی
three dimensional lattice U شبکه سه بعدی
3D analysis U بررسی سه بعدی
three dimentional array U ارایه سه بعدی
3D analysis U آنالیز سه بعدی
tother U نفر بعدی
two dimensional lattice U شبکه دو بعدی
two dimensional array U ارایه دو بعدی
aftermath U عواقب بعدی
follow up U اقدامات بعدی
holographic image U نمایی از شی سه بعدی
immediate destination U مقصد بعدی
succeeding generation U نسل بعدی
latter day U روز بعدی
subsere U توالی بعدی
multidimensional U چند بعدی
aftertaste U لذت بعدی
multidimentional U چند بعدی
one dimensional array U ارایه یک بعدی
space frame U قاب سه بعدی
n cube U مکعب N بعدی
illusiansm U نقاشی سه بعدی
stereognosis U ادراک سه بعدی
versatile U چند بعدی
stereoscopic vision U دید سه بعدی
hologram U تصویر سه بعدی
solid geometry U هندسه سه بعدی
follow up supply U اماد بعدی
t' other U نفر بعدی
t' other U بعدی دیگر
holograms U تصویر سه بعدی
four dimensional U چهار بعدی
second best U نفر بعدی درجه دو
second-best U نفر بعدی درجه دو
flat U فایل دو بعدی از داده ها
isometric Projection U [نقشه هم اندازه سه بعدی]
space time U دستگاه چهار بعدی
ulterior plans U تدابیر اجل بعدی
three dimentional spreadsheet U صفحه گسترده سه بعدی
next state function U تابع حالت بعدی
increment U حرکت به محل بعدی
increments U حرکت به محل بعدی
perspective space U نمایش فضای سه بعدی
depth quening U سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
post indexing U فهرست سازی بعدی
Turn left at the next corner. سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
bins U بلوک سه بعدی الکترونیکی
bin U بلوک سه بعدی الکترونیکی
color solid U سه بعدی رنگ نما
flattest U فایل دو بعدی از داده ها
post indexing U شاخص گذاری بعدی
afterimage U تصویر بعدی چیزی
aftereffect U اثر بعدی داور
z axis U بردار عمق در گراف سه بعدی
three-dimensional space U فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
solid angle U زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
perspectives U دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
four address instruction U نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
her next was a merchant U شوهر بعدی وی بازرگان بود
multidimensional U دارای خصوصیت چند بعدی
reticulated U دارای شبکه سه بعدی فریف
epiphenomenon U علائم بعدی و ثانوی مرض
cartesian coordinates U سیستم مختصات سه بعدی فضایی
generic U نوع بعدی یک کالا یا دستگاه
perspective U دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
rain check U نوید یا قول دعوت بعدی
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به راست بپیچید.
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
fogging U برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
soft return U فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
damping factor U نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
photogene U انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
posthypnotic U ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
contour template U مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
on U گویی که هدف ضربه بعدی است
stereophotography U عکس برداری برجسته نماوسه بعدی
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به دست راست بپیچید.
to take a rain check [ raincheck] on an offer [American E] U رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
operation U دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
solids U سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
solid U سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
umlaut U ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
fetches U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetch U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetched U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
avalanche U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
avalanches U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
I'm looking forward to your next email. U من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
arrays U آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
marker U کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
shift forward U انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
geometry and rendering U مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
markers U کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
array U آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
dispatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
line flyback U اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
dispatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
chaining U ذخیره سازی یک رکورد که آدرس بعدی در لیست را دارد
model geometric U نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
despatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
multiple U نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
dispatch U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
When is the next train to Oxford? U چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
despatching U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
paraboloid U شکل سه بعدی حاصل ازدوران یک سهمی حول محورکانونی
hidden U فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
ball is in your court <idiom> U [نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
link U لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
new U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new- U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
countered U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
forms U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
formed U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
newest U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
newer U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
countering U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
counter U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
fields U کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fielded U کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
peremptory undertaking U تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
registers U ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
shift U کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shifts U کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
fetches U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
fetched U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
fetch U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
shifted U کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
register U ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
registering U ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com