Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
leading string
U
ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
go cart
U
چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
walking chair
U
چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
cordy
U
ریسمانی
ropy lava
U
گدازه ریسمانی
to fret a passage
U
راهی رابوسیله سایش بازکردن
towline
U
طناب یا ریسمانی که بوسیله ان چیزی را می کشند
postmarks
U
تمبر رابوسیله مهر باطل کردن
postmark
U
تمبر رابوسیله مهر باطل کردن
of yon
U
پیشتر
aforetime
U
پیشتر
forrarder
U
پیشتر
forrader
U
پیشتر
beforetime
U
پیشتر
before
U
پیشتر
heretofore
U
پیشتر
whilom
U
پیشتر
formerly
U
پیشتر
wh lom
U
پیشتر سابقا
it is like that .i had before
U
مانند ان است که پیشتر داشتم
give two months notice
U
دو ماه پیشتر اخطار دادن
groschen
U
سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
play fellow
U
همبازی کودکان
disadvantaged children
U
کودکان محروم
touch wood
U
یکجوربازی کودکان
biddy basketball
U
بسکتبال کودکان
pediatrics
U
پزشکی کودکان
wading pool
U
استخر کودکان
child's play
U
بازی کودکان
matron
U
سرپرست کودکان
disturbed children
U
کودکان پریشان
infantile paralysis
U
فلج کودکان
exceptional children
U
کودکان استثنایی
pediatrics
U
امراض کودکان
pedobaptism
U
تعمید کودکان
institutionalized children
U
کودکان پناهگاهی
puds
U
دست در زبان کودکان
playrooms
U
اتاق بازی کودکان
playroom
U
اتاق بازی کودکان
undies
U
زیر پوش کودکان
pud
U
دست در زبان کودکان
school age children
U
کودکان واجب التعلیم
baby farm
U
محل نگهداری کودکان
playground ball
U
توپ پلاستیکی کودکان
pediatrician
U
ویژه گر بیماریهای کودکان
doggie
U
سگ بزبان کودکان سگ کوچک
pedology
U
مبحث بهداشت کودکان
pemphigus
U
تاول کوفتی کودکان
piadology
U
شناسایی حالات کودکان
infant mortality
U
مرگ و میر کودکان
paedophilia
U
میل جنسی به کودکان
nursery rhyme
U
اشعار مخصوص کودکان
pediatric
U
مربوط به امراض کودکان
children's apperception test
U
ازمون اندریافت کودکان
child labor laws
U
قوانین کار کودکان
nursery rhymes
U
اشعار مخصوص کودکان
puerile breathing
U
تنفس خرخری کودکان
PO
U
پبشاب دان بزبان کودکان
little pitchers have long ears
U
کودکان غالبا گوششان تیزاست
child death rate
U
نرخ مرگ و میر کودکان
poliomyelitic
U
وابسته به بیماری فلج کودکان
poliomyelitic
U
مبتلا به بیماری فلج کودکان
floor hockey
U
هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
unicef (= united nations international
U
یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
hornbook
U
کاغذی که در ان الفباء برای کودکان دبستان می نوشتند
nursery governess
U
بانویی که کودکان را هم پرستاروهم اموزگاراست پرستار اموزگار
Mentally retarded children.
U
کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
pediatrics or pae
U
شاخهای از علم طب که ازبهداشت و ناخوشیهای کودکان گفتگو میکند
stockinette
U
پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
stockinet
U
پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
scaramouche
U
دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
scaramouch
U
دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
Guilt for poorly behaved children usually lies with the parents.
U
بد رفتاری کودکان معمولا اشتباه از پدر و مادر است.
pussyfoot
U
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
roller-coasters
U
راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
Santa Claus
U
شخص موهومی که کودکان گمان میبرند درشب عیدمیلادمسیح میاید
roller-coaster
U
راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
minor league
U
دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
wppsi
U
مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان پیش اموزشگاهی ودبستانی
roller coaster
U
راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
goose step
U
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
sand man
U
لولویی که خاک درچشم کودکان پاشیده انهارا خواب الود میکند
you have no option but to go
U
چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
oedipal
U
وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
mouch
U
راه رفتن دولادولاراه رفتن
night gown
U
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
trotting
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
parade
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
receding
U
پس رفتن
short-changing
U
کش رفتن
recedes
U
پس رفتن
short-changes
U
کش رفتن
niggle
U
ور رفتن
pilfer
U
کش رفتن
short-changed
U
کش رفتن
short-change
U
کش رفتن
niggled
U
ور رفتن
admit
U
رفتن
recede
U
پس رفتن
goes
U
رفتن
go
U
رفتن
swiping
U
کش رفتن
swipe
U
کش رفتن
sinks
U
ته رفتن
sink
U
ته رفتن
receded
U
پس رفتن
retrograde
U
پس رفتن
snitching
U
کش رفتن
snitches
U
کش رفتن
snitched
U
کش رفتن
snitch
U
کش رفتن
pilfers
U
کش رفتن
pilfering
U
کش رفتن
pilfered
U
کش رفتن
crawls
U
رفتن
crawled
U
رفتن
crawl
U
رفتن
swiped
U
کش رفتن
jauk
U
ور رفتن
shrink
U
اب رفتن
to boil over
U
سر رفتن
retires
U
پس رفتن
retire
U
پس رفتن
to d.deep in to
U
فر رفتن در
to do a guy
U
در رفتن
to do out of
U
کش رفتن
going
U
رفتن
to fall away
U
رفتن
to fall short
U
کم رفتن
filching
U
کش رفتن
filches
U
کش رفتن
filched
U
کش رفتن
filch
U
کش رفتن
gangs
U
رفتن
gang
U
رفتن
shrinking
U
اب رفتن
shrinks
U
اب رفتن
make off
U
در رفتن
hang around
U
ور رفتن
go over
U
به ان سو رفتن
go off
U
در رفتن
glom on to
U
کش رفتن
mog
U
رفتن
nim
U
کش رفتن
fribble
U
ور رفتن
to fall away
U
پس رفتن
fall into a rage
U
از جا در رفتن
pullback
U
پس رفتن
to break loose
U
در رفتن
break loose
U
در رفتن
bleneh
U
پس رفتن
betake
U
رفتن
snook
U
کش رفتن
to flow over
U
سر رفتن
to fly off
U
در رفتن
regresses
U
پس رفتن
regressed
U
پس رفتن
regress
U
پس رفتن
admitting
U
رفتن
admits
U
رفتن
to make ones getaway
U
در رفتن
to pair off
U
رفتن
retracts
U
تو رفتن
retracting
U
تو رفتن
retracted
U
تو رفتن
retract
U
تو رفتن
to run off
U
در رفتن
to skirt along the coast
U
رفتن
to sleep fast
U
رفتن
to take to ones heels
U
در رفتن
to whisk away or off
U
رفتن
regressing
U
پس رفتن
meddle
U
ور رفتن
to foot it
U
رفتن
to get away
U
رفتن
to get one's monkey up
U
از جا در رفتن
to get over
U
رفتن از
to go back ward
U
پس رفتن
to go backward
U
پس رفتن
to go bang
U
در رفتن
to go to mess
U
رفتن
to go to the bottom
U
ته رفتن
to hang back
U
پس رفتن
twiddling
U
ور رفتن
twiddles
U
ور رفتن
twiddled
U
ور رفتن
twiddle
U
ور رفتن
meddles
U
ور رفتن
meddled
U
ور رفتن
niggles
U
ور رفتن
departure
U
رفتن
putters
U
ور رفتن
hedges
U
در رفتن
snipping
U
کش رفتن
abstracting
U
کش رفتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com