English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
low key posture U رویه محافظه کارانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
conservatives U محافظه کارانه
conservative U محافظه کارانه
low key <adj.> U محافظه کارانه
conservative estimate U براورد محافظه کارانه
sit on a lead U بازی محافظه کارانه
protect a lead U بازی محافظه کارانه
sit on the ball U بازی محافظه کارانه
conservatism U عقیده معتقدین به حفظ وضع موجود روش فکری احزاب " توری " درانگلستان که محتوای عقایدشان محافظه کارانه بوده است
circumspectly U ملاحظه کارانه
nonchalantly U مسامحه کارانه
criminally U جنایت کارانه
cut-throat U جنایت کارانه
floniously U تبه کارانه
flagitiously U تبه کارانه
felonious U تبه کارانه
outrageously U تجاوز کارانه بیحد
overly U به طور مفرط فزون کارانه
stuffy U محافظه کار
stick in the mud U محافظه کار
stick-in-the-mud U محافظه کار
stick-in-the-muds U محافظه کار
conservatism U محافظه کاری
conservatism U محافظه گرائی
Tory U محافظه کار
conservative U محافظه کار
conservatives U محافظه کار
unprogressive U محافظه کار
Tories U محافظه کار
conservativeness U محافظه کاری
hunkerism U محافظه کاری
old line U محافظه کار
toryism U محافظه کاری
standpat U محافظه کار
conservatism U سیاست محافظه کاری
Conservative Party U حزب محافظه کار
guardedly U از روی محافظه کاری
conservatively U از روی محافظه کاری
old guard U محافظه کار سیاسی
ultraconservative U بیش از حد محافظه کار
exoskeleton U پوشش محافظه خارجی حیوان
Tory U عضو حزب محافظه کارانگلیس
old fashioned U کهنه پرست محافظه کار
nervous nellie U ادم محافظه کار و بی خاصیت
Tories U عضو حزب محافظه کارانگلیس
Tories U وابسته به حزب محافظه کار
Tory U وابسته به حزب محافظه کار
mossback U ادم کهنه پرست یا محافظه کار
mossyback U ادم کهنه پرست یا محافظه کار
toryism U اصول وعقاید حزب محافظه کار
lowboy U عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
coax U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxing U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxed U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
co axial cable U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxes U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
procedure U رویه
comportment U رویه
ism U رویه
immethodical U بی رویه
metiers U رویه
mTtiers U رویه
upper U رویه
uppers U رویه
praxis U رویه
facet U رویه
facets U رویه
outsides U رویه
metier U رویه
outside U رویه
vamp U رویه
insteps U رویه
water surface U رویه اب
tactics U رویه
encrustation U رویه
instep U رویه
irregular U بی رویه
encrustations U رویه
tenors U رویه
policies U رویه
policy U رویه
tenor U رویه
upper crust U رویه
surface U رویه
surfaces U رویه
facings U رویه
facing U رویه
practice U رویه
surfaced U رویه
these t. were not U رویه
hard soil U رویه محکم
rubbed surface U رویه صاف
recovery procedure U رویه ترمیمی
impolicy U رویه غلط
judicial precedent U رویه قضایی
in stream procedure U رویه با مسیل
ism U اعتقاد رویه
surface-to-air U رویه به هوا
scheme of life U رویه زندگی
smooth surface U رویه صاف
rough surface U رویه زبر
road surface U رویه راه
recursive procedure U رویه بازگشتی
the policy of the government U رویه دولت
top milk U رویه شیر
pure procedure U رویه جامع
encrustation U رویه بندی
procedure declaration U اعلان رویه
encrustations U رویه بندی
procedure oriented U رویه گرا
planimeter U رویه پیما
pillow case U رویه بالش
pentahedral U پنج رویه
ostrich policy U رویه کبک
single sided disk U دیسک یک رویه
top U رویه عالی
surfaced U رویه فاهر
scheme U ترتیب رویه
schemed U ترتیب رویه
systems U قاعده رویه
schemes U ترتیب رویه
surfaces U رویه دادن
triacontahedral U سی رویه سی طرفی
cant U رویه اریب
tacks U پونز رویه
surfaced U رویه دادن
tacked U پونز رویه
surface U رویه فاهر
surfaces U رویه فاهر
covers U رویه لفاف
surface U رویه دادن
sandal U کفش بی رویه
sandals U کفش بی رویه
tack U پونز رویه
coverings U رویه لفاف
planing U رویه هموار
planes U رویه هموار
precedents U رویه قضایی
cover U رویه لفاف
dummy module U رویه ساختگی
exfoliation U رویه سابی
tacking U پونز رویه
system U قاعده رویه
facet theory U نظریه رویه ها
finishing coat U اندود رویه
line U حدود رویه
flippy U فلاپی دو رویه
practice U رویه پیشه
card face U رویه کارت
cross section U رویه برش
planed U رویه هموار
code page U رویه رمز
precedent U رویه قضایی
control procedure U رویه کنترل
plane U رویه هموار
lines U حدود رویه
surface treatment U عملیات سطح رویه
bristled U رویه تجاوزکارانه داشتن
overgrown U دارای رشد بی رویه
revamp U دوباره رویه انداختن
revamped U دوباره رویه انداختن
to explain oneself U رویه یاقصدخودراشرح دادن
revamping U دوباره رویه انداختن
impolitic U مخالف رویه صحیح
revamps U دوباره رویه انداختن
to change the tack U تغییر رویه دادن
slope weir U بندسرریز با رویه شیبدار
procedure U رویه طریقه فرایند
procedure oriented language U زبان رویه گرا
new departure U اغاز رویه تازه
irregular act U عمل خلاف رویه
bristle U رویه تجاوزکارانه داشتن
international practice U رویه بین المللی
input output procedure U رویه ورودی- خروجی
slope weir U شادروان با رویه شیبدار
binder course U قشر زیرین رویه
deck board U کف یا رویه پالت حمل مهمات
cataloged procedure U رویه فهرست بندی شده
one time pad U صفحات کلید رمز یک رویه
one time tape U نوار یک رویه کلید رمز
flippy diskette U دیسکت با دو رویه قابل ضبط
altar-stone U [سنگ رویه فوقانی محراب]
tambour U رویه یادیواره متحرک چوبی
the old p should be continued U رویه پیش بایدادامه یابد
frosting U رویه خامهای کیک یا شیرینی
to change one's course U خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
altar-slad U [سنگ رویه فوقانی محراب]
to pull in U دست از کار یا رویه خودکشیدن
to take a course U رویه ایی را اتخاذ کردن
honesty is the best policy U راستی ودرستی بهترین رویه
sop U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
sops U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
rolltop desk U میز تحریر دارای رویه کشودار
resurfacing U شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
to mark out one's course U طرحی برای رویه خود ریختن
spas U Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
spa U Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
planometer U صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
scrap heap policy U رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
moquette U پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
hol U Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com