Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
head in the clouds
<idiom>
U
رویا پردازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dreams
U
رویا
vision
U
رویا
visions
U
رویا
dreaming
U
رویا
dreamed
U
رویا
dream
U
رویا
dreamed
U
رویا دیدن
illusionist
U
بیننده رویا
castles in the air
<idiom>
U
رویا پرداز
dreamworld
U
عالم رویا
dream work
U
عمل رویا
dream censorship
U
سانسور رویا
dream interpretation
U
تعبیر رویا
dream instigators
U
فراخوانهای رویا
dream
U
رویا دیدن
dream symbolism
U
نمادگری رویا
dreams
U
رویا دیدن
dreaming
U
رویا دیدن
visionary
U
الهامی رویا گرای
twilight state
U
حالت شبه رویا
dreamlike state
U
حالت شبه رویا
dream land
U
عالم خواب و رویا
disjection
U
دو شخصیتی بودن در رویا
visionaries
U
الهامی رویا گرای
latent dream content
U
محتوای نهفته رویا
brown study
U
عالم رویا و هپروت
dream determinant
U
تعیین کننده رویا
manifest dream content
U
محتوای اشکار رویا
post processing
U
پس پردازی
supererogation
U
بس پردازی
dp
U
داده پردازی
symbolization
U
نماد پردازی
document processing
U
متن پردازی
preprocessing
U
پیش پردازی
list processing
U
لیست پردازی
exocathection
U
برون پردازی
supererogatory
U
وابسته به بس پردازی
priority processing
U
اولویت پردازی
image processing
U
تصویر پردازی
rhythmization
U
نواخت پردازی
file processing
U
پرونده پردازی
ideation
U
اندیشه پردازی
endocathection
U
به خود پردازی
multiprocessing
U
چند پردازی
data processing center
U
مرکزداده پردازی
reminiscence
U
خاطره پردازی
symbolism
U
نشان پردازی
teleprocessing
U
دور پردازی
Verbosity. Rhetoric.
U
عبارت پردازی
phraseology
U
عبارت پردازی
reminiscences
U
خاطره پردازی
circumstantiality
U
حاشیه پردازی
naturalism
U
طبیعت پردازی
crystal pulling
U
بلور پردازی
call processing
U
فراخوان پردازی
theorization
U
نظریه پردازی
batch processing
U
دسته پردازی
pseudologia fantastica
U
دروغ پردازی
Synectics
U
بدیعه پردازی
data processing
U
داده پردازی
wordprocessing program
U
برنامه واژه پردازی
fantasized
U
وهم پردازی کردن
versification
U
شاعری قافیه پردازی
fantasised
U
وهم پردازی کردن
fantasises
U
وهم پردازی کردن
fantasising
U
وهم پردازی کردن
fantasize
U
وهم پردازی کردن
fantasizes
U
وهم پردازی کردن
fantasizing
U
وهم پردازی کردن
scientific data processing
U
داده پردازی علمی
multiprocessing system
U
سیستم چند پردازی
settings
U
گیرش صحنه پردازی
locutions
U
سبک عبارت پردازی
locution
U
سبک عبارت پردازی
businedd data processing
U
داده پردازی تجاری
business data processing
U
داده پردازی تجاری
data processing center
U
مرکز داده پردازی
distributed data processing
U
داده پردازی توزیعی
dp manager
U
مدیر داده پردازی
setting
U
گیرش صحنه پردازی
edp manager
U
مدیرداده پردازی الکترونیکی
hypergnosia
U
نکته پردازی بیمارگون
yarns
U
افسانه پردازی کردن
yarn
U
افسانه پردازی کردن
hypergnosis
U
نکته پردازی بیمارگون
oratory
U
فن خطابه سخن پردازی
list processing langauge
U
زبان لیست پردازی
logomachy
U
بازی واژه پردازی
verbiage
U
درازگویی سخن پردازی
bribe
U
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribed
U
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribes
U
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribing
U
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
indemnification
U
تاوان پردازی جبران زیان
She takes great care of her appearance
U
خیلی بسرو وضع خود می پردازی
rated through put
U
ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی
fullwrite professional
U
یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
symbolises
U
نشان پردازی کردن نماپردازی کردن
symbolising
U
نشان پردازی کردن نماپردازی کردن
symbolize
U
نشان پردازی کردن نماپردازی کردن
symbolized
U
نشان پردازی کردن نماپردازی کردن
symbolizes
U
نشان پردازی کردن نماپردازی کردن
symbolizing
U
نشان پردازی کردن نماپردازی کردن
symbolised
U
نشان پردازی کردن نماپردازی کردن
phraseologically
U
ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
remote batch processing
U
پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com