Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
romanesque
U
رومی وابسته به تمدن رومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
neronian
U
وابسته به NEROامپراطورستمکار رومی
popish
U
وابسته بکاتولیک رومی
praetorian
U
وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
Romans
U
رومی
ogive
U
رومی
Roman
U
رومی
carcer
U
آماجگاه رومی ها
romanesque
U
ازنژاد رومی
arm roll and grapevine
U
بغل رومی
mountian spinach
U
اسفناج رومی
legion
U
سپاه رومی
Latin cross
U
صلیب رومی
Roman numerals
U
ارقام رومی
legions
U
سپاه رومی
cavy
U
ارنب رومی
celtic nard
U
سنبل رومی
excubitorium
U
خوابگاه رومی
acrus
U
طاق رومی
hart wort
U
انجدان رومی
romanesque
U
بسبک رومی
ogive
U
طاق رومی
romanesque vault
U
طاق رومی
pimpernel
U
بادیان رومی
Roman numeral
U
اعداد رومی
romanic
U
زبان رومی
romish
U
رومی وار
mastic
U
کندر رومی
oilstone
U
سنگ رومی
steelyard
U
قپان رومی
lovage
U
انجدان رومی
lyrae
U
چنگ رومی
domus
U
سرای رومی
lyra
U
چنگ رومی
Romans
U
لاتین حروف رومی
false ogive
U
سپر رومی گلوله
colonica
U
خانه های رومی
colonia
U
خانه های رومی
castrum
U
[کمپ نیروهای رومی]
romanic
U
متکلم بزبان رومی
leg ride and far leg hook
U
بغل رومی بااستفاده از پا
anise
U
بادیان رومی انیسون
Roman
U
لاتین حروف رومی
greek catholic
U
عضوکلیسای کاتولیک رومی
caldarium
U
گرمخانه در حمام رومی
neo romanesque
U
رومی وار نوین
Roman numeral
U
عدد رومی
[ریاضی]
hollow square
U
[گچ بری هرمی رومی]
ogive arch
U
طاق رومی قوس جناغی
protasis
U
نخستین قسمت درام قدیم رومی
romih variation
U
واریاسیون رومی دردفاع شبه مران
hypaethrum
U
[پنجره نیم گرد کوچک رومی]
cavaedium
U
[پیش حیاط در خانه های رومی]
double cone
U
[ابزار بند رومی مخروطی شکل]
Golden House
U
[سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
Hirsau style
U
[نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
knotted shaft
U
[ستون منحنی رومی وار شبیه قبه]
vesta
U
الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
Frigi darium
U
[تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
gregorian chant
U
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
lavage
U
انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
aniseed
U
تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
lararium
U
[اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
ides
U
روز پانزدهم مارس و مه وژوئیه و اکتبر وسیزدهم ماههای رومی
municipium
U
شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
ogive
U
طاق رومی
[این طرح در فرش های محرابی بیشتر بکار می رود.]
fasces
U
یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
Roman law
U
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
blocage
U
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
fasces
U
[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
papalize
U
پاپ ماب کردن رومی کردن
ogive
U
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
lattice design
U
طرح شبکه ای
[این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
uncivilly
U
بی تمدن
uncivil
U
بی تمدن
civilizations
U
تمدن
kultur
U
تمدن
civilization
U
تمدن
cultures
U
تمدن
culture
U
تمدن
culturing
U
تمدن
civilisations
U
تمدن
rugged
U
بی تمدن
civilizable
U
تمدن پذیر
westernizes
U
تمدن غربی را پذیرفتن
westernised
U
تمدن غربی را پذیرفتن
westernized
U
تمدن غربی را پذیرفتن
white civilization
U
تمدن نژاد سفید
westernising
U
تمدن غربی را پذیرفتن
westernises
U
تمدن غربی را پذیرفتن
westernizing
U
تمدن غربی را پذیرفتن
hun
U
مخرب تمدن المانی
florescence
U
حد اعلای تمدن یک قوم
westernize
U
تمدن غربی را پذیرفتن
decivilize
U
از تمدن خارج کردن
occidentalism
U
پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
westernization
U
فرنگی مابی پیروی از تمدن مغرب زمین
minoan
U
مربوط به تمدن باستان عصرمفرغ جزیره کرت
colony
U
موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم
[مانند زندان]
shamanism
U
پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
federated
U
وابسته
akin
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
adjectives
U
وابسته
adjective
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
interdependent
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
commissarial
U
وابسته به
comprador
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
federate
U
وابسته
federates
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
federating
U
وابسته
germane
U
وابسته
of kin
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
congenerous
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
pertinent
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
levitical
U
وابسته به
syncop
U
وابسته به غش
pertaining
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
elfin
U
وابسته به جن
attached
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
thereof
U
وابسته به ان
dependent
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
affiliating
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
plantar
U
وابسته به کف پا
attache
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
appurtenant
U
وابسته
pyrexial
U
وابسته به تب
attributable
U
وابسته به
thereof=of that
U
وابسته به ان
related
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
relative
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
wedded
U
وابسته
attendants
U
وابسته
relevant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
attendant
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
dependant
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
contingents
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
contingent
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com