Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
anti-
U
روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aliasing
U
روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
blacked
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacker
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
monochrome
U
در یک رنگ با سایههای خاکستری و سیاه و سفید
grey scale
U
سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
compression
U
روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
jaggies
U
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
information hiding
U
یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
antialiasing
U
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
wimps
U
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp
U
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
aliasing
U
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی دار روی صفحه نمایش کامپیوتر فاهر می شوند که به علت اندازه هر پیکسل است
palette
U
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
palettes
U
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
aliasing
U
اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
ferrous sulfate
U
دندانه آهن
[جهت تولید رنگ های تیره تر و کاهش تردی و شکنندگی الیاف پشم]
texture mapping
U
1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید.
cloud chamber effect
U
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
text
U
کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
texts
U
کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
rack and pinion
U
میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
thermal shadow
U
سایههای حرارتی
slingshots
U
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot
U
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
log wood
U
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
grizzlies
U
خاکستری یا مایل به خاکستری
grizzly
U
خاکستری یا مایل به خاکستری
tax friction
U
کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
kerning
U
کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
serrate leaves
U
برگهای ارهای یا دندانه دندانه
saw edged
U
دارای لبه دندانه دندانه
interactive graphics
U
نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
feed
U
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds
U
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
decrease
U
کاهش یافتن کم شدن کاهش
decreased
U
کاهش یافتن کم شدن کاهش
decreases
U
کاهش یافتن کم شدن کاهش
raise edges
U
لبههای برامده
nicks
U
دندانه دندانه کردن
nicking
U
دندانه دندانه کردن
jaggy
U
دندانه دندانه ناهمواری
dentate
U
دندانه دندانه مضرس
nicked
U
دندانه دندانه کردن
cut gears
U
دندانه دندانه کردن
nick
U
دندانه دندانه کردن
bead
U
برگرداندن لبههای ورق
beads
U
برگرداندن لبههای ورق
ragged
U
ناصاف یا با لبههای تورفته
curb
U
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
bead tire
U
لاستیک با لبههای گرد شده
curbing
U
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
edge set
U
فشار برروی لبههای اسکی
curbs
U
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curbed
U
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
shoaling effect
U
اثرات کم عمق
technological spillover
U
اثرات فنی
secondary effects
U
اثرات ثانوی
range effects
U
اثرات برد
externalities
U
اثرات خارجی
range effects
U
اثرات بردی
spread effects
U
اثرات نشر
thermal effects
U
اثرات حرارتی
comulative action
U
اثرات کلی
side effects
U
اثرات جنبی
side effects
U
اثرات فرعی
spread effects
U
اثرات پراکندگی
spillover effects
U
اثرات خارجی
chain effects
U
اثرات زنجیری
linkage effects
U
اثرات زنجیری
broaches
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
fanned
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanning
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fan
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fans
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
blade
U
قسمت برنده لبههای تیغ دار
saw tooth
U
دندانه اره ای
[گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
desired effects
U
اثرات مورد نظر
controlled effects
U
اثرات کنترل شده
emergent
U
مضر اثرات ناشیه
equipotent
U
دارای اثرات برابر
plate edge planer
U
دستگاه تراش ویژه لبههای ورقهای فلزی
wind load
U
سربار ناشی از اثرات باد
contingent effects
U
اثرات احتمالی انفجار هستهای
accidentalism
U
اثرات تابش نورمصنوعی براشیاء
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
Band-Aids
U
نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
Band-Aid
U
نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
controlled effects
U
جنگ افزارهای با اثرات کنترل شده
posthypnotic
U
ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
failure
U
خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
failures
U
خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
indegree
U
تعداد لبههای جهت دار که به سمت یک گره اشاره میکند
decreases
U
کاهش دادن کاهش
decreased
U
کاهش دادن کاهش
decrease
U
کاهش دادن کاهش
troop safety
U
حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
letter card
U
کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
keystone distortion
U
تغییر شکل تصویر که خط وط عمودی در لبههای افقی صفحه نمایش خم می شوند
bioastronautics
U
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
trapezoidal distortion
U
اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
economic of scale
U
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
stochastic model
U
نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
estrogen
U
ماده که بطورطبیعی درگیاهان وجوددارد ودارای اثرات حیاتی مشابه است
accelerationists
U
شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
grayer
U
خاکستری
grayest
U
خاکستری
ash coloured
U
خاکستری
drab
U
خاکستری
greyer
U
خاکستری
greyest
U
خاکستری
pewter
U
خاکستری
grizzle
U
خاکستری
grizzling
U
خاکستری
ashen
U
خاکستری
grizzles
U
خاکستری
cinerary
U
خاکستری
cinerarium
U
خاکستری
cinderous
U
خاکستری
drabbest
U
خاکستری
drabber
U
خاکستری
grey
U
خاکستری
gray
U
خاکستری
salt-and-pepper
U
خاکستری
cindery
U
خاکستری
ashy
U
خاکستری
grizzled
U
خاکستری
grayness
U
خاکستری بودن
gray scale
U
اندازه خاکستری
cinereous
U
خاکستری رنگ
grayly
U
بطور خاکستری
greyness
U
خاکستری بودن
median gray
U
خاکستری متوسط
gray bearded
U
رنگ خاکستری
gray or mercurial unguent
U
روغن خاکستری
livid
U
خاکستری رنگ
gray matter
U
ماده خاکستری
gray cast iron
U
چدن خاکستری
mercurial unguent
U
روغن خاکستری
grey unguent
U
روغن خاکستری
neapolitan ointment
U
روغن خاکستری
gray ramus
U
شاخه خاکستری
grayish
U
متمایل به خاکستری
grayness
U
رنگ خاکستری
ash gray
U
خاکستری رنگ
He (his hair) turned grey.
U
مویش خاکستری شد
grey tin
U
قلع خاکستری
mottled pig iron
U
چدن خاکستری
greyness
U
رنگ خاکستری
greyly
U
بارنگ خاکستری
grizzly bear
U
خرس خاکستری
greyish
U
مایل به خاکستری
grey cast iron
U
چدن خاکستری
earth shine
U
روشنایی خاکستری
earth light
U
روشنایی خاکستری
grey propaganda
U
تبلیغات خاکستری
graphics
U
گرافیک
graphics, business
U
گرافیک
graphic
U
گرافیک
bow wave
U
موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
grizzle
U
نالیدن خاکستری کردن
ashen
U
دارای رنگ خاکستری
grizzle
U
خرس خاکستری امریکا
hoary
U
سفید مایل به خاکستری
gray-white
U
رنگ سفید-خاکستری
grizzles
U
خرس خاکستری امریکا
grizzles
U
نالیدن خاکستری کردن
grege
U
اردهای مایل به خاکستری
grizzling
U
خرس خاکستری امریکا
grizzling
U
نالیدن خاکستری کردن
griseous
U
خاکستری مایل به ابی
dark grey
U
رنگ خاکستری تیره
krimmer
U
پوست گوسفند خاکستری
grey iron foundry
U
ریخته گری خاکستری
grey iron scrap
U
قراضه اهن خاکستری
isabella
U
زرد مایل به خاکستری
isabel
U
زرد مایل به خاکستری
image contrast
U
درجه خاکستری تصویر
high test grey iron
U
چدن خاکستری پرارزش
color graphics
U
گرافیک رنگی
calligraphic graphics
U
گرافیک خطاطی
road movement graph
U
گرافیک راهپیمایی
management graphics
U
مدیریت گرافیک
analytical graphics
U
گرافیک تحلیلی
passive graphics
U
گرافیک منفعل
flattest
U
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flat
U
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flattest
U
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flat
U
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
euro
U
کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
slate
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان آبی و خاکستری
Euro-
U
کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
teal blue
U
رنگ ابی مایل به خاکستری
slate blue
U
رنگ ابی مایل به خاکستری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com