English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (8603 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
look-in U روش پاس تهاجمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dash U کشتی تهاجمی
dashed U کشتی تهاجمی
dashes U کشتی تهاجمی
scrappier U بازی تهاجمی سریع
scrappiest U بازی تهاجمی سریع
scrappy U بازی تهاجمی سریع
offensive U تهاجم تهاجمی حمله عمومی
offensive U اهانت امیز تهاجمی
offensives U تهاجم تهاجمی حمله عمومی
offensives U اهانت امیز تهاجمی
aggressive U تهاجمی
skate U بازی تهاجمی
skated U بازی تهاجمی
skates U بازی تهاجمی
slant U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slanted U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slants U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
attack aircraft carrier U ناو هواپیمابر تهاجمی
attack cargo ship U ناو باربری تهاجمی
end run U بازی تهاجمی با دور زدن دفاع
flying wedge U نوعی مانور تهاجمی قدیمی
furor U خشم تهاجمی
hard advertising U تبلیغات تهاجمی
incursive U تهاجمی
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
leg theory U روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
offensive alliance U پیمان تهاجمی
offensive block U دفاع تهاجمی
offensive league U اتحادیه تهاجمی
offensive movement U حرکت تهاجمی شمشیرباز
offensive war U جنگ تهاجمی
offensive weapon U سلاح تهاجمی
play marking U حرکات تهاجمی
power play U نقشه تهاجمی
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
quick opener U بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
shock troops U گروه تهاجمی
simple wing U طرح تهاجمی با خط نامتعادل
slot formation U نوعی طرح تهاجمی
slot t U نوعی طرح تهاجمی
split t U نوعی طرح تهاجمی شبیه به جبهه تی
statue of liberty play U بازی تهاجمی از بازیگر گوش که با بلندکردن دست خودحریف را گول می زند
strong side U سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
triple option U بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
power struggle U نقشه تهاجمی
attacking [style of play, player] <adj.> U تهاجمی
offensive <adj.> U تهاجمی
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com