Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
telecommunications access method
U
روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tcam
U
TelecommunicationsAccessروش دستیابی ارتباطات دورethod
basic telecommunications access method
U
روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
btam
U
BasicTelecommunicationsAccess روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی ethod
voice grade channel
U
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
instantaneous access
U
زمان دستیابی کوتاه به رسانه با دستیابی تصادفی
rams
U
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
rammed
U
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
ram
U
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
thin
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
pervertible
U
ازراه در رو
algebraically
U
ازراه جبر
gymnastically
U
ازراه ورزش
heretically
U
ازراه رفض
intuitively
U
ازراه انتقال
intuitively
U
ازراه کشف
demonstratively
U
ازراه اثبات
inferentially
U
ازراه استنباط
paraphrastically
U
ازراه تفسیر
intuitively
U
ازراه برهانی
interposingly
U
ازراه مداخله
interrogatively
U
ازراه پرسش
introspectively
U
ازراه خودنگری
encouragingly
U
ازراه تشویق
foully
U
ازراه خیانت
by ear
U
ازراه گوش
by indirection
U
ازراه تقلب
controversially
U
ازراه مباحثه
offensively
U
ازراه تهاجم
conjugally
U
ازراه زناشویی
catechist
U
ازراه پرسش
by sea
U
ازراه دریا
inquiringly
U
ازراه استفسار
by courtesy
U
ازراه التفات
inquiringly
U
ازراه بازجویی
exegetically
U
ازراه تفسیر
posteriori
U
ازراه استقرار
diagnostically
U
ازراه تشخیص
isam
U
Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
glozingly
U
ازراه عیب پوشی
foully
U
ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
philosophically
U
ازراه حکمت دوستی
ingratiatingly
U
ازراه خود شیرینی
catechization
U
ازراه سئوال وجواب
professionally
U
ازراه پیشه یاکسب
basophobia
U
هراس ازراه رفتن
inferentially
U
ازراه نتیجه گیری
to break a way
U
موانع را ازراه خودبرداشتن
hieroglyphically
U
ازراه تصویرنگاری بطورمرموزیاغیرخوانا
endermic
U
ازراه پوستی از ورا پوست
air movements
U
حرکت دادن ازراه هوا
concretionary
U
تشکیل شده ازراه تحجریاانجماد
gnosticize
U
ازراه عرفان تشریح کردن
debaueh
U
ازراه درکردن گمراه کردن
withdrawals
U
تخلیه مواضع ازراه هوا
withdrawal
U
تخلیه مواضع ازراه هوا
rje
U
ورود برنامه ازراه دورEntry ob
long-distance
U
ازراه دور تلفن کردن
long distance
U
ازراه دور تلفن کردن
polemically
U
ازراه مجادله یا سیتزه بطورمباحثه
gamogenesis
U
زاد و ولد ازراه جفت گیری
demonstratively
U
با اقامه دلیل ازراه نشان دادن
refutation
U
اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
intriguingly
U
با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
patronizingly
U
ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
random access memory
U
حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم
telecommunication
U
ارتباطات
communication
U
ارتباطات
comms
U
ارتباطات
communications
U
ارتباطات
parasyntheton
U
واژهای که ازراه اشتقاق وترکیب درست شود
catechetical
U
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
impo
U
کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
parrotry
U
بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
bobs
U
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bob
U
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bobbing
U
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
caches
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
communications program
U
برنامه ارتباطات
comunications parameters
U
پارامترهای ارتباطات
communications protocol
U
پروتکل ارتباطات
optical communications
U
ارتباطات نوری
telecommunications
U
ارتباطات از دور
voice communications
U
ارتباطات صوتی
communication theory
U
نظریه ارتباطات
communication chief
U
رئیس ارتباطات
avionics
U
ارتباطات هوایی
agency of communications
U
شعبه ارتباطات
communication
U
ارتباطات مواصلات
digital communications
U
ارتباطات دیجیتالی
telecommunication engineer
U
مهندس ارتباطات
telecommunication installation
U
تاسیسات ارتباطات
signal communications
U
ارتباطات مخابراتی
telecommunication network
U
پبکه ارتباطات
telecommunication technique
U
تکنیک ارتباطات
telecommunication tower
U
برج ارتباطات
telecommunication traffic
U
ترافیک ارتباطات
avionics
U
ارتباطات فضایی
electrical communications
U
ارتباطات الکترونیکی
break the bank
<idiom>
U
بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
telecommunication
U
ارتباطات از راه دور
communications
U
خطوط مواصلاتی ارتباطات
data communication system
U
سیستم ارتباطات داده
binary synchronous communication
U
ارتباطات همزمان دودویی
main center office
U
مرکز اصلی ارتباطات
communications controller
U
کنترل کننده ارتباطات
telecommunications
U
ارتباطات راه دور
data communications processor
U
پردازنده ارتباطات داده ها
data communications equipment
U
تجهیزات ارتباطات داده ها
logic
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات
sand crack
U
ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
optophone
U
الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
logical
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
telecommunications specialist
U
متخصص ارتباطات راه دور
telemedicine
U
استفاده از ارتباطات راه دور
signal security
U
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
dce
U
CommunicationsEquipment Dataتجهیزات ارتباطات داده
adccp
U
پروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات داده
combined communication board
U
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
We are living in the age of mass communication.
U
ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
tariffs
U
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariff
U
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
structuralism
U
بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
microcomputer
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
micros
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
micro
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
advanced
U
Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات
office of the future
U
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
frameworks
U
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
ack
U
علامتی در ارتباطات و بی سیم و تلفن که بجای حرف A بکارمیرود
EDAC
U
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
Ergonomics
U
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
fcc
U
CommunicationCommision Federalسازمان امریکایی مسئول منظم کردن ارتباطات
framework
U
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
chart
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charting
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charted
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
Manchester coding
U
روش کدگذاری داده و سیگنالهای زمانی که در ارتباطات به کار می رود
transborder
U
ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند
integral controller
U
واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
charts
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
basic
U
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
teleinformatic services
U
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
basics
U
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
pact
U
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
pacts
U
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
ccitt v.
U
در ارتباطات داده سری ای ازاستانداردها است که خصوصیات رابط را توصیف میکند
architecture
U
فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
bytes
U
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
down line processor
U
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
byte
U
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
coalitions
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalition
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
clusters
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bombs
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
multimedia
U
قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
sna
U
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
internal telecommunications unions
U
یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
dual
U
حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
db/dc
U
DataCommunication/Base Data پایگاه داده- ارتباطات داده
MMX
U
قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
systems network architecture
U
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
data scope
U
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
regenerator
U
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
axis of signal communication
U
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
access code
U
کد دستیابی
access
U
دستیابی
accessed
U
دستیابی
accesses
U
دستیابی
accessing
U
دستیابی
Intel
U
محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
immediate access
U
دستیابی صریح
btam
U
روش دستیابی به
accessible
U
دستیابی پذیر
random access
U
دستیابی مستقیم
keyed access
U
دستیابی کلیدی
access well
U
چاه دستیابی
adit
U
تونل دستیابی
multiple access
U
دستیابی چندگانه
random access
U
دستیابی تصادفی
near random
U
دستیابی تقریباتصادفی
parallel access
U
دستیابی موازی
serial access
U
دستیابی پیاپی
rapid access
U
با دستیابی سریع
access gallery
U
راه رو دستیابی
access code
U
رمز دستیابی
access arm
U
بازوی دستیابی
access gallery
U
دالان دستیابی
access hole
U
شکاف دستیابی
access method
U
روش دستیابی
direct access
U
دستیابی مسقیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com