Perdic | روشی برای کم کردن خطاهای یک فرایند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (36 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	minimax U	روشی برای کم کردن خطاهای یک فرایند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cat U	استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
	cats U	استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
	clocking U	روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
	preventative U	بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
	preventive U	بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
	color code U	روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
	unidirectional soldification U	روشی برای رسیدن به موادتک بلوری
	dry plasma etching U	روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص
	padding U	روشی برای پرکردن بلوکی از اطلاعات باکاراکترها
	deep cycling U	روشی برای نگهداری باطریهای نیکل- کادمیم
	alpha beta technique U	روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
	p code U	روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
	backwards U	روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
	backward U	روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
	deletion U	روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
	fault U	یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
	faulted U	یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
	faults U	یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
	backward chaining U	روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
	frequency shift keying U	روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود
	stair stepping U	روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
	sam U	Access Sequential روشی برای ذخیره و بازیابی داده روی یک فایل دیسک روش دستیابی ترتیبی ethod
	rounding errors U	خطاهای ناشی از سرراست کردن
	reset U	برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
	resets U	برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
	kinematics U	فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
	baseband transmission U	روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
	to try something completely new <idiom> U	چیزی [روشی ] کاملا متفاوت امتحان کردن
	cmos U	روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
	statitizing U	فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
	warehousing system U	روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
	sifting U	روشی از مرتی کردن داخلی که بوسیله ان رکوردهاحرکت داده می شوند تا ورودرکوردهای دیگر را مجازسازند
	systems analysis U	1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
	vat dyeing U	رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
	personal error U	خطاهای شخص
	slips in youth U	خطاهای جوانی
	incidental errors U	خطاهای اتفاقی
	technical infringement U	خطاهای فنی
	tean foul U	خطاهای فنی
	compensating errors U	خطاهای خنثی کننده
	bursts U	گروهی از خطاهای پیاپی .
	personal error U	خطاهای انفرادی افراد
	burst U	گروهی از خطاهای پیاپی .
	monitor U	1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
	monitored U	1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
	monitors U	1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
	monitors U	سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
	monitor U	سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
	monitored U	سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
	job to job transition U	فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
	corruption U	خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
	indexing U	استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
	abuse U	[خطاهای داده شده در شکل های معماری کلاسیک]
	diagnostic U	نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
	good manners U	نیک روشی
	nonoverlap processing U	روشی که به وسیله ان خواندن
	troubleshoot U	1-رفع اشکال نرم افزار کامپیوتری .2-محل دادن ترمیم خطاهای سخت افزاری
	the way of doing something U	به روشی کاری را انجام دادن
	ripple through effect U	نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
	graphics U	روشی که داده شرح تصویر ذخیره میشود
	addressing U	روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
	papers U	روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
	paper U	روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
	papering U	روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
	organizational U	مربوط به روشی که چیزی مرتب شده است
	papered U	روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
	to scramble for something U	هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
	autos U	توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
	auto U	توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
	liberal education U	اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
	personal U	متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
	bread and point U	سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
	potatoes and point U	سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
	intubation U	فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
	diagnostics U	اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
	turnaround time U	زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
	cuts U	روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
	cut U	روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
	weight belt U	کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
	debugger U	نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند
	conferencing U	اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
	diagnostics U	تعوابع یا آزمایشاتی که به کاربر کمک میکند خطاهای سخت افزاری یا نرم افزاری را پیداکند
	die casting U	روشی که در ان فلز مذاب بافشار هیدرولیکی به داخل قالبهایی رانده میشود
	The way the robbery was committed speaks of inside knowledge. U	روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
	dialectic U	روش مبتنی بر مباحثه و مکالمه روشی است که فلاسفهای نظیر سقراط
	skimming U	محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
	cycle stealing U	روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
	matrixes U	روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
	matrix U	روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
	redundant information U	یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
	safety nets U	وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
	safety net U	وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
	processes U	فرایند
	process U	فرایند
	lins donawitz process U	فرایند ال دی
	dragging U	روشی که باعث میشودتصویر گرافیکی نمایش داده شده با مکان نما حرکت کند
	just in time U	روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
	hook U	روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
	hooks U	روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
	detecting U	سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
	detect U	سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
	detects U	سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
	detected U	سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
	oxidizing process U	فرایند اکسیداسیون
	historical process U	فرایند تاریخی
	refining process U	فرایند پالایش
	cyclic process U	فرایند چرخهای
	adiabatic process U	فرایند بی دررو
	annealing process U	فرایند تابکاری
	manufacturing process U	فرایند ساخت
	markov process U	فرایند مارکف
	solidifying process U	فرایند انجماد
	mond process U	فرایند موند
	mental process U	فرایند ذهنی
	ziegler process U	فرایند زیگلر
	budget process U	فرایند بودجه
	iterative process U	فرایند تکراری
	isentropic process U	فرایند هم انتروپی
	gosseneck process U	فرایند دوخمی
	steelmaking process U	فرایند فولادسازی
	cleaning process U	فرایند شستشو
	cladding process U	فرایند پوشش
	stochastic process U	فرایند اتفاقی
	manufacture process U	فرایند ساخت
	converting process U	فرایند بیرنه
	roll piercing process U	فرایند نوردمایل
	output process U	فرایند خروجی
	process control U	کنترل فرایند
	associative process U	فرایند تجمعی
	salpeter process U	فرایند سالپیتر
	unionmelt process U	فرایند الیرا
	duplexing process U	فرایند دوپلکس
	batch process U	فرایند پیمانهای
	selective process U	فرایند گزینشی
	sequential process U	فرایند ترتیبی
	continuous process U	فرایند پیوسته
	interative process U	فرایند تکراری
	fusion process U	فرایند ذوب
	nuclear reaction U	فرایند هستهای
	bessemer process U	فرایند بسمر
	bench scale process U	فرایند کارگاهی
	dissipative process U	فرایند اتلافی
	discriminal process U	فرایند افتراقی
	fixation process U	فرایند تثبیت
	process control U	بررسی فرایند
	acid process U	فرایند اسیدی
	decision process U	فرایند تصمیم
	hot dipping process U	فرایند اندودکاری
	process conversion U	تبدیل فرایند
	production process U	فرایند تولید
	direct process U	فرایند مستقیم
	simulation U	روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
	simulations U	روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
	data diddling U	روشی که در ان داده قبل واردشدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس میباشد اصلاح میشود
	ikon U	نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
	time U	1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
	times U	1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
	timed U	1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
	lead chamber process U	فرایند اتاق سربی
	master file maintenance U	فرایند بروز دراوردن
	fortran translation process U	فرایند ترجمه فرترن
	ecological process U	فرایند بوم شناختی
	spark cutting process U	فرایند برشکاری شعلهای
	direct absorption process U	فرایند جذب مستقیم
	air refining process U	فرایند تصفیه با هوا
	oxygen steelmaking process U	فرایند فولادسازی اکسیژنی
	metal spraying process U	فرایند پاشش فلز
	remelting process U	فرایند ذوب مجدد
	extrusion process U	فرایند چکش کاری
	process of industrialization U	فرایند صنعتی شدن
	electro spark process U	فرایند قوس الکتریکی
	electrolytic oxidation process U	فرایند اکسیداسیون الکترولیتی
	investment castings process U	فرایند ریخته گی بسته
	procedure U	رویه طریقه فرایند
	electro erosion process U	فرایند فرسایش الکتریکی
	process control computer U	کامپیوتر کنترل فرایند
	basic bessemer process U	فرایند مقدماتی بسمر
	primary process thinking U	اندیشیدن در فرایند نخستین
	scrubbing process U	فرایند شستشو و تصفیه
	deceleration U	فرایند برگشت پذیر
	pultrusion process U	فرایند کشش رانی
	starting procese U	فرایند راه اندازی
	refinery process U	فرایند کوره پالایش
	lost wax process U	فرایند مدلهای مومی
	irreversible process U	فرایند برگشت ناپذیر
	tunneling process U	فرایند تونل زنی
	InterNIC U	سازمانی که روشی که نام میدان ها و آدرس یکتای شبکه به کامپیوتر انتساب شده است را مدیریت میکند
	wild card U	روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
	cards U	روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
	card U	روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
	hot mold centrifugal casting process U	فرایند ریخته گی گریز از مرکزگرم
	pig iron scrap process U	فرایند قراضه اهن خام
	edge U	فرایند یا مداری که با تغییر سطح
	predefined process U	فرایند از پیش تعریف شده
	edges U	فرایند یا مداری که با تغییر سطح
	addressing U	فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
	die casting process U	فرایند ریخته گری حدیدهای
	acetate rayon process U	فرایند تهیه الیاف استاتی
	low voltage operation U	فرایند کار فشار ضعیف
	croning molding process U	فرایند قالب گیری کرونینگ