English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
methods of economic study U روشهای مطالعه علم اقتصاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
econometrics U استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
input output analysis U تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
feasability study U مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
normative economics U اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
reaganomics U اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
planned economies U اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه
planned economy U اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه
expanding economy U اقتصاد در حال توسعه اقتصاد در حال گسترش
statistical methods U روشهای اماری
recovery procedures U روشهای اخراجات
recovery procedures U روشهای بازیابی
metric methods U روشهای کمی
quantitative methods U روشهای مقداری
nonparmetric methods U روشهای ناپارامتری
quantitative methods U روشهای کمی
indirect methods U روشهای غیر مستقیم
forecasting methods U روشهای پیش بینی
programming methods U روشهای برنامه ریزی
belly series U مجموعهای از روشهای حمله
halts U معمولا با روشهای خارجی
halted U معمولا با روشهای خارجی
halt U معمولا با روشهای خارجی
cryptanalysis U مط العه و روشهای رمزگشایی
bessemer U یکی از روشهای تهیه فولاد
recovery procedures U روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
numerical U مط العه روشهای حل مساله ریاضی
restrictive trade practices U روشهای محدود کردن تجارت
rules of engagement U روشهای درگیری پدافند هوایی
oceanshipping U روشهای کشتی رانی دراقیانوس
electronic U یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
electronically U مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
cmos U طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت
market economy U اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
free enterprise U اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
market economies U اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
fixed point notation = U قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
radio procedures U روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
field expedient U روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
informatics U دانش و مط العه روشهای پردازش اطلاعات و ارسال
reprographics U ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
permutations U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
permutation U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
compacts U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacted U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
multidimensional U زبان برنامه نویسی که به روشهای مختلف نمایش داده میشود
compact U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
multiple U حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
paint U پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
paints U پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
compacting U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
mixed economy U سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود
mixed economies U سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود
string U زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
snobol U زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
geochronometry U اندازه گیری زمان گذشته توسط روشهای باستانشناسی ودیرینه شناسی زمین
readings U مطالعه
studies U مطالعه
studying U مطالعه
study U مطالعه
reading U مطالعه
perusal U مطالعه
off hand U بی مطالعه
offhanded U بی مطالعه
offhandedly U بی مطالعه
extemporarily U بی مطالعه
extemporal U بی مطالعه
etude U مطالعه
marketing U بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
analyze [American] U مطالعه کردن
analyse [British] U مطالعه کردن
motion study U مطالعه ی حرکت
system study U مطالعه سیستم
unstudied U مطالعه نشده
study habits U عادتهای مطالعه
portable standard U چراغ مطالعه
lucubration U مطالعه سخت
praxeology U مطالعه رفتارانسان
feasibility study U مطالعه امکانپذیری
at sight U بی مطالعه قبلی
survey U مطالعه کردن
studied U از روی مطالعه
assay U مطالعه کردن
dissect [analyse] U مطالعه کردن
evaluate U مطالعه کردن
enquire into U مطالعه کردن
check U مطالعه کردن
inspect U مطالعه کردن
bolt [examine] U مطالعه کردن
look into U مطالعه کردن
explore U مطالعه کردن
survey U مطالعه مجمل
surveyed U مطالعه مجمل
investigate U مطالعه کردن
examine U مطالعه کردن
scrutinize U مطالعه کردن
studio U اطاق مطالعه
studios U اطاق مطالعه
surveys U مطالعه مجمل
impromptu U بی مطالعه تصنیف
determine U مطالعه کردن
study U مطالعه کردن
fuzzy logic U نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
fuzzy theory U نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
allocation U تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
allocations U تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
self study U مطالعه پیش خود
analyzing U جزئیات را مطالعه کردن
analyzes U جزئیات را مطالعه کردن
criminology U مطالعه علمی جرم
feasibility study U مطالعه امکان سنجی
teppetology U مطالعه ریشه ای فرش
to study out U با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
teleology U مطالعه حکمت غایی
well read U اهل مطالعه و تحقیق
well-read U اهل مطالعه و تحقیق
geologic survey U مطالعه زمین شناسی
thought-out U سنجیده مطالعه شده
thought out U سنجیده مطالعه شده
psychognosy U مطالعه عمیق روانی
sub judice U مورد مطالعه دادگاه
psychognosis U مطالعه عمیق روانی
to pore [over; on] U به مطالعه دقیق پرداختن
ethnography U مطالعه علمی نژادها
demography U مطالعه مهاجرت جمعیت
subjects U مبحث موضوع مطالعه
subjected U مبحث موضوع مطالعه
subject U مبحث موضوع مطالعه
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
analyse U جزئیات را مطالعه کردن
metallography U مطالعه الیاژهای فلزی
analysing U جزئیات را مطالعه کردن
analyzed U جزئیات را مطالعه کردن
analysed U جزئیات را مطالعه کردن
analyses U جزئیات را مطالعه کردن
cella U [اتاق مطالعه ی راهبها]
algol U زبان برنامه نویسی سطح بالا با استفاده از روشهای الگوریتمی برای برنامههای کاربردی ریاضی و تکنیکی
aliasing U اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
sight-read U بدون مطالعه قبلی خواندن
reconsiders U مجددا درامری مطالعه کردن
optics U علم مطالعه در خواص نور
flexible arm lamp U چراغ مطالعه قابل انعطاف
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
articulated machine lamp U چراغ مطالعه با گردن تاشو
sinology U مطالعه ادبیات ورسوم چین
sight-reading U بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-reads U بدون مطالعه قبلی خواندن
adjustable lamp چراغ مطالعه قابل تنظیم
consumer research U مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
capability study U مطالعه امکان انجام کار
reconsider U مجددا درامری مطالعه کردن
angiology U مطالعه عروق خونی و لنفی
toponymy U مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
reconsidered U مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidering U مجددا درامری مطالعه کردن
gastroenterology U مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
to make a study of something U چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
geophysical survey U مطالعه خواص فیزیکی زمین
extemporised U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizes U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
study U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
extemporises U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporising U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
extemporize U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
ethnology U علم مطالعه نژادها و اقوام
extemporized U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
studying U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
sight read U بدون مطالعه قبلی خواندن
rheological <adj.> U علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
income and expenditure approach U مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
studies U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
geopolitics U مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
extemporizing U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
humanist U مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
sna U روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
theogony U مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
symbology U مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
commodity approach U بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
endocrinology U علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
to poreone's eyes out U چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن
Ekistics U [دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
skimmer U الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
semitics U مطالعه زبان وادبیات وتاریخ سامی
geologize U مطالعه علم زمین شناسی کردن
protohistory U مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
microchip U مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
microchips U مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
integrated circuit U مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
bookworms U کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
speleology U مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
dysgenics U مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
helminthology U مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
crystallography U کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
bookworm U کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
theogonic U وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
glottochronology U مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
She laid the book aside . U کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com