English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
short haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
short-haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
sortie U یک کاروان دریایی یاحرکت یک کاروان دریائی
sorties U یک کاروان دریایی یاحرکت یک کاروان دریائی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
mardi gras U سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
evacuation convoy U کاروان اخراجات دریایی
convoys U کاروان دریایی ستون موتوری
convoy U کاروان دریایی ستون موتوری
sortie number U شماره پرواز یا کاروان دریایی
escort ship U ناو محافظ کاروان دریایی
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
position buoy U بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
main body U عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
sailing date U تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
floating base U ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
train U کاروان
trained U کاروان
convoys U کاروان
caravan U کاروان
trains U کاروان
orion hound U کاروان کش
caravans U کاروان
convoy U کاروان
kafila U کاروان
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
caravanning U گذراندنتعطیلیدر کاروان
motorcade U کاروان موتوری
for a caravan U برای هر کاروان
motorcades U کاروان موتوری
carnivals U کاروان شادی جشن
carnival U کاروان شادی جشن
ocean convoy U کاروان اقیانوس پیما
sortie U شروع حرکت
sorties U شروع حرکت
sirius U ستاره کاروان کش درکلب اکبر
underway U شروع حرکت قایق در اب باکنترل
send-offs U حرکت اسبها از دروازه شروع
send off U حرکت اسبها از دروازه شروع
send-off U حرکت اسبها از دروازه شروع
mount U شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
mounts U شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
break U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
wraparound U حرکت نشانه گر در صفحه تصویری کامپیوتر از انتهای یک خط یا شروع خط بعد
breaks U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
catch U نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
word wrap U حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی
block time U زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
indents U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indenting U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indent U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
dog star U ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
administrative wheeled vehicle fleet U کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
voyage repairs U تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
closure minefield U میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
progressed U حرکت
motion U حرکت
oi U در حرکت
traverse U حرکت
as you were U حرکت از نو
gestured U حرکت
moved U حرکت
gesture U حرکت
move U حرکت
square move U حرکت
gesturing U حرکت
motions U حرکت
traversing U حرکت
otiose U بی حرکت
on the move U در حرکت
traversed U حرکت
motioned U حرکت
traverses U حرکت
motioning U حرکت
stirs U حرکت
behavior U حرکت
departure U حرکت
patted U بی حرکت
patting U بی حرکت
hold still <idiom> U بی حرکت
locomotion U حرکت
vapid U بی حرکت
stock-still U بی حرکت
moveless U بی حرکت
motionless U بی حرکت
behaviuor U حرکت
departures U حرکت
stock still U بی حرکت
sedentary U بی حرکت
frozen U بی حرکت
stirabout U حرکت
pat U بی حرکت
progressing U حرکت
progresses U حرکت
progress U حرکت
pats U بی حرکت
maneuver U حرکت
afloat U در حرکت
agog U در حرکت
movement U حرکت
circulation U حرکت
statist U بی حرکت
circulations U حرکت
running U در حرکت
moves U حرکت
stationary U بی حرکت
shifts U حرکت
shifted U حرکت
shift U حرکت
demeanour U حرکت
demeanor U حرکت
behaviour U حرکت
travels U حرکت
traveled U حرکت
travel U حرکت
animations U حرکت
animation U حرکت
inert U بی حرکت
stirrings U حرکت
animal U حس و حرکت
scrolling U حرکت
stillest U بی حرکت
agoing U در حرکت
still U بی حرکت
stills U بی حرکت
gest U حرکت
immobile U بی حرکت
animals U حس و حرکت
ambulation U حرکت
vowel point U حرکت
geste U حرکت
haviour U حرکت
stir U حرکت
stirred U حرکت
stiller U بی حرکت
motion analysis U تجزیه حرکت
pin down <idiom> U از حرکت بازداشتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com