English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
recreation U روحیه و رفاه
recreations U روحیه و رفاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pareto optimality U حد مطلوب پاراتو وضعیتی که در ان نتوان رفاه یک فرد را افزایش داد مگر به قیمت کاهش دادن رفاه دیگری
demoralised U از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralising U از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralizes U از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralizing U از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralize U از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralises U از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralized U از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
well-being U رفاه
prosperity U رفاه
on easy street <idiom> U در رفاه
welfare U رفاه
quiet U رفاه
quietest U رفاه
improvement U رفاه
comfort U رفاه
prosperous U در رفاه
leisure U در رفاه
economic welfare U رفاه اقتصادی
affluent society U جامعه رفاه
social welfare U رفاه اجتماعی
welfare economics U اقتصاد رفاه
general welfare U رفاه عمومی
public welfare U رفاه عمومی
respublica U رفاه عمومی
welfare criteria U معیارهای رفاه
golden age U دوران رونق و رفاه
hedonism U مکتب رفاه طلبی
common wealth U رفاه عمومی جمهوری
well being U در رفاه بسر بردن
social welfare function U تابع رفاه اجتماعی
social welfare program U برنامه رفاه اجتماعی
social welfare U موسسه رفاه اجتماعی
golden ages U دوران رونق و رفاه
euthenics U علم سعادت و رفاه زندگی بشر
welfare state U کشوردارای تشکیلات رفاه اجتماعی دستگیری از بینوایان
euthenics U مبجث رفاه و زندگی برای فعالیت صحیح
gei U روحیه
moral U روحیه
morale U روحیه
spiriting U روحیه
spirit U روحیه
mentalities U روحیه
mentality U روحیه
high moral U روحیه عالی
spirit U رمق روحیه
demoralization U تضعیف روحیه
psychs U تضعیف روحیه
espirit de corps U روحیه گروهی
high moral U روحیه قوی
party spirit U روحیه تحزب
low-spirited U دارای روحیه بد
low spirited U دارای روحیه بد
spirit de corps U روحیه قسمتی
morale U روحیه جنگجویان
spiriting U رمق روحیه
esprit U غرور روحیه
psych U تضعیف روحیه
spirituality U روحیه مذهبی
esprit de corps U روحیه قسمتی
tucks U نیرو روحیه
psyched U تضعیف روحیه
tucking U نیرو روحیه
psyches U تضعیف روحیه
psyching U تضعیف روحیه
tuck U نیرو روحیه
demoralized U تضعیف روحیه کردن
morale U روحیه افراد مردم
demoralization U تخریب روحیه کردن
weak minded U دارای روحیه ضعیف
demoralization U از بین بردن روحیه
disspirit U روحیه راتضعیف کردن
brace U تجدید واحیای روحیه
demoralises U تضعیف روحیه کردن
flattens U روحیه خودرا باختن
flatten U روحیه خودرا باختن
demoralizing U تضعیف روحیه کردن
demoralizes U تضعیف روحیه کردن
demoralize U تضعیف روحیه کردن
demoralising U تضعیف روحیه کردن
dispirit U دلسردکردن روحیه راباختن
braced U تجدید واحیای روحیه
poor spirited U دارای روحیه ضعیف
public spirited U دارای روحیه اجتماعی
demoralised U تضعیف روحیه کردن
zeitgeist U روحیه یا طرزفکر یک عصر یادوره
cow U ترساندن تضعیف روحیه کردن
fey U دارای روحیه خراب واشفته
cows U ترساندن تضعیف روحیه کردن
cowing U ترساندن تضعیف روحیه کردن
cowed U ترساندن تضعیف روحیه کردن
bravura U افهار شجاعت و دلاوری روحیه مطمئن وامرانه
welfare funds U اعتبارات رفاهی یا بهزیستی اعتبار مربوط به روحیه ورفاه
normative economics U اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
rah rah U دارای روحیه دانشجویی شعار دهنده برای دانشکده هورا هورا گفتن
pareto criterion U ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
buck up U پیشرفت کردن روحیه کسی را درک کردن تهییج کردن
buddy system U سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com