English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aport U روبه بندر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cabotage U کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
terminal port U بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
cabotage U کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
north U روبه شمال
pronely U روبه زمین
downward U روبه پایین
heavenward U روبه اسمان
foxiness U روبه صفتی
faces U نما روبه
face U نما روبه
alow U روبه پایین
one foot in the grave <idiom> U روبه موت
point blank U روبه نشان مستقیم
point-blank U روبه نشان مستقیم
degenerate U روبه انحطاط گذاردن
degenerated U روبه انحطاط گذاردن
degenerates U روبه انحطاط گذاردن
degenerating U روبه انحطاط گذاردن
decrescent U روبه نقصان گذارنده
face up U ورق روبه بالا
to lay prostrate U روبه زمین خواباندن
landside U طرف روبه خشکی
in the wired eye U روبه روی باد
to lie prostrate U روبه زمین خوابیدن
hypaethral U بی پوشش روبه اسمان
slyness U روبه بازی شیطنت
gray U روبه سفیدی رونده
to be on the increase U روبه افزایش گذاشتن
snail's pace <idiom> U حرکت آهسته روبه جلو
extrorse U روبه بیرون پشت بمادگی
moribund U در سکرات موت روبه مرگ
fowling U روبه بازی یادوروئی کردن
straight off U مستقیما درجلو موج روبه ساحل
so far, so good <idiom> U تا حالاهمه چیز روبه راه است
english toy spaniel U نوعی سگ پشمالوی دارای پیشانی برامده وبینی روبه بالا
harboured U بندر
harbors U بندر
harbour U بندر
harbouring U بندر
harbours U بندر
cril U سد بندر
harbourless U بی بندر
harboring U بندر
port U بندر
seaport U بندر
seaports U بندر
harbored U بندر
wayside U بندر
treaty port U بندر پیمانی
bar U پیش بندر
Bissau U بندر بیسائو
harbor master U رئیس بندر
harbor master U راهنمای بندر
seaport U بندر دریایی
inner harbor U بندر داخلی
seaport U دریا بندر
harbour dues U حقوق بندر
harbour master U رئیس بندر
harbour master U متصدی بندر
seaports U بندر دریایی
main port U بندر اصلی
malaga U بندر مالاگا
minor port U بندر کوچک
registered port U بندر مشخص
port watch U نگهبان بندر
port of entry U بندر مقصد
secondary port U بندر فرعی
port of embarkation U بندر عزیمت
port of destination U بندر مقصد
free ports U بندر ازاد
outer harbor U پیش بندر
terminal port U بندر مقصد
on berth U در داخل بندر
naval port U بندر دریایی
free port U بندر ازاد
bars U پیش بندر
wharfmaster U رئیس بندر
seaports U دریا بندر
ports of call U بندر توقف
Sydney U بندر سیدنی
aport U بسوی بندر
longshoreman U باربرلنگرگاه بندر
port U بندر گاه
longshoremen U باربرلنگرگاه بندر
port of call U بندر لنگراندازی
port of call U بندر توقف
ports of call U بندر لنگراندازی
jetties U اسکله بندر
Tel Aviv U بندر تلآویو
Abidjan U بندر ابیجان
Plymouth U بندر پلیموت
Douala U بندر دوالا
Yangon U بندر یانگون
Calcutta U بندر کلکته
destination port U بندر مقصد
jetty U اسکله بندر
port U بندر ورودی
way port U بندر سر راه
jetties U موج شکن بندر
put into port U وارد بندر شدن
Cape Town U بندر کیپ تاون
jetty U موج شکن بندر
embargoes U توقیف کشتی در بندر
George Town U بندر جرج تاون
Georgetown U بندر جرج تاون
out port U بندر دور از مقصد
lay an embargo on U در بندر توقیف کردن
harbourage U پهلو گرفتن در بندر
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
harbor control tower U برج مراقبت بندر
cril U مانع دهانه بندر
embargo U توقیف کشتی در بندر
destination port U بندر تحویل کالا
ex quay U تحویل در بندر مقصد
entry plan U طرح ورود به بندر
lay day U روز معطلی در بندر
named port of destination U بندر مقصد مشخص
bender gestalt test U ازمون طرحهای بندر
captain of the port U افسر انتظامات بندر
port watch U پست نگهبانی بندر
to lay one on a ship U کشتی را در بندر توقیف کردن
afloat support U لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
portcall U زمان رسیدن وسایل به بندر
fast cruise U ازمایش سریع ناو در بندر
roustabout U کارگر اسکله یا بندر گاه
Free pree (trade,port). U مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
clearance papers U اسناد خروج کشتی از بندر
controlled port U بندر نظامی کنترل شده
harbour master U مسئول بندر متصدی لنگرگاه
water bailiffs U مامور تفتیش کشتیها در بندر
port of debarkation U بندر مقصد حمل کالا
out bound U عازم بیرون رفتن از بندر
named port of shipment U بندر مشخص برای حمل
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
bender visual motor gestalt test U ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
visual bender motor gestalt test U ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
port of embarkation U بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
yhis port is not yet peopled U این بندر هنوز اباد نشده است
portcapacity U فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
sandbar U جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
prize of war U کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
free on quay U قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
portmark U علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
transients U پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transient U پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
captain a protest U افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com