English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dark grey U رنگ خاکستری تیره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blacks U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacker U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
grizzly U خاکستری یا مایل به خاکستری
grizzlies U خاکستری یا مایل به خاکستری
ash coloured U خاکستری
ashen U خاکستری
ashy U خاکستری
grayest U خاکستری
drabbest U خاکستری
grayer U خاکستری
grey U خاکستری
greyer U خاکستری
gray U خاکستری
greyest U خاکستری
drab U خاکستری
cindery U خاکستری
grizzled U خاکستری
cinderous U خاکستری
pewter U خاکستری
cinerary U خاکستری
cinerarium U خاکستری
grizzle U خاکستری
grizzles U خاکستری
drabber U خاکستری
grizzling U خاکستری
salt-and-pepper U خاکستری
grayly U بطور خاکستری
gray bearded U رنگ خاکستری
cinereous U خاکستری رنگ
gray cast iron U چدن خاکستری
grey propaganda U تبلیغات خاکستری
neapolitan ointment U روغن خاکستری
mercurial unguent U روغن خاکستری
grey unguent U روغن خاکستری
greyish U مایل به خاکستری
ash gray U خاکستری رنگ
gray ramus U شاخه خاکستری
gray or mercurial unguent U روغن خاکستری
gray matter U ماده خاکستری
greyness U رنگ خاکستری
greyness U خاکستری بودن
earth light U روشنایی خاکستری
grayness U رنگ خاکستری
grayness U خاکستری بودن
greyly U بارنگ خاکستری
median gray U خاکستری متوسط
livid U خاکستری رنگ
gray scale U اندازه خاکستری
mottled pig iron U چدن خاکستری
earth shine U روشنایی خاکستری
grizzly bear U خرس خاکستری
grey cast iron U چدن خاکستری
grayish U متمایل به خاکستری
grey tin U قلع خاکستری
He (his hair) turned grey. U مویش خاکستری شد
ashen U دارای رنگ خاکستری
griseous U خاکستری مایل به ابی
grizzles U خرس خاکستری امریکا
grege U اردهای مایل به خاکستری
grey iron scrap U قراضه اهن خاکستری
grizzle U نالیدن خاکستری کردن
isabel U زرد مایل به خاکستری
isabella U زرد مایل به خاکستری
krimmer U پوست گوسفند خاکستری
grizzling U نالیدن خاکستری کردن
grizzling U خرس خاکستری امریکا
grizzles U نالیدن خاکستری کردن
gray-white U رنگ سفید-خاکستری
grizzle U خرس خاکستری امریکا
image contrast U درجه خاکستری تصویر
grey iron foundry U ریخته گری خاکستری
hoary U سفید مایل به خاکستری
high test grey iron U چدن خاکستری پرارزش
murine U از تیره موش جانوری از تیره موش
lyart U دارای رگه ها یا باریکههای خاکستری
slate <adj.> <noun> U رنگی میان آبی و خاکستری
lyard U دارای رگه ها یا باریکههای خاکستری
slate blue U رنگ ابی مایل به خاکستری
Euro- U کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
euro U کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
teal blue U رنگ ابی مایل به خاکستری
iron grey U رنگ خاکستری وسیاه اهن
podzolization U تشکیل خاک خاکستری یا سفید
taupe U رنگ خاکستری مایل به قهوهای
hoar U سفید مایل به خاکستری موسفید
thalamic U ماده خاکستری مغز میانی
iron gray U رنگ خاکستری وسیاه اهن
iron-grey U رنگ خاکستری وسیاه اهن
sallow U رنگ خاکستری مایل به زرد وسبز
grizzled U خاکستری رنگ دارای موهای سفید
monochrome U در یک رنگ با سایههای خاکستری و سیاه و سفید
thalamus U تالاموس ماده خاکستری مغز میانی
gray matter U ماده خاکستری بافت عصبی مغز
olive gray U رنگ سبز مایل بزرد خاکستری
grisaille U نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
towhead U کسیکه موهای مایل به سفیدیا خاکستری دارد
gulls U مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
gull U مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
beryllium U فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
beige U رنگ قهوهای روشن مایل بزرد و خاکستری
grivet U نوعی میمون خاکستری مایل به ابی افریقای جنوبی
grey scale U سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
karakul U کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
grey matter U بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
anti- U روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
aliasing U روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
cirro status U ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
composite video U واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند
opaque U تیره
enigmatical U تیره
fuzziest U تیره
ilk U تیره
duskish U تیره
faintest U تیره
demomination U تیره
darkness U تیره گی
caliginous U تیره
nebulous U تیره
strained U تیره
subfuscous U تیره
fuzzy U تیره
cloudy U تیره
fuzzier U تیره
murky U تیره
gloomy U تیره
murk U تیره
gloomiest U تیره
gloomier U تیره
faints U تیره
overcast U تیره
gens U تیره
fainter U تیره
fainted U تیره
faint U تیره
funereal U تیره
fuscous U تیره
hazier U تیره
heavy U تیره
owl light U تیره گی
muddiest U تیره
nubilous U تیره
nebulose U تیره
dulled U تیره
muddies U تیره
duller U تیره
blacks U تیره
dullest U تیره
muddier U تیره
dulling U تیره
dulls U تیره
families U تیره
family U تیره
muddied U تیره
heaviest U تیره
heavies U تیره
haziest U تیره
sombrous U تیره
hazy U تیره
dashed U خط تیره
dash U خط تیره
dashes U خط تیره
turbid U تیره
muddying U تیره
muddy U تیره
owl light U تیره
black U تیره
blacked U تیره
blacker U تیره
blackest U تیره
heavier U تیره
obscure U تیره
obscurest U تیره
typed U تیره
obscuring U تیره
type U تیره
types U تیره
indistinct U تیره
dark <adj.> U تیره
darkest U تیره
dull U تیره
obscured U تیره
obscurer U تیره
darker U تیره
obscures U تیره
dark hued U تیره رنگ
terneplate U تیره رنگ
encloud U تیره کردن
to go to the shades U تیره کردن
gen U تیره یا سرده
vertebral column U تیره پشت
terne U تیره رنگ
yin yang U تیره و روشن
darksome U اندک ی تیره
darkle U تیره تاریک
darkener U تیره کننده
dingily U بطور تیره
fulvous U سبزه تیره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com