English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
behavioral U رفتاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deviancy U کج رفتاری
ill use U بد رفتاری
illtreatment U بد رفتاری
bad conduct U بد رفتاری
deviance U کج رفتاری
ill-treatment U بد رفتاری
ill treatment U بد رفتاری
misbehaciour U بد رفتاری
misusing U بد رفتاری
misuses U بد رفتاری
misused U بد رفتاری
misuse U بد رفتاری
propriety of behaviour U درست رفتاری
to behave ill U بد رفتاری کردن
machismo U نرینه رفتاری
echopathy U پژواک رفتاری
good conduct U خوش رفتاری
conduct disorder U اختلال رفتاری
ill-treat U بد رفتاری کردن به
ill-treated U بد رفتاری کردن به
ill-treating U بد رفتاری کردن به
ill-treats U بد رفتاری کردن به
behavioral equation U معادله رفتاری
behavioral sciences U علوم رفتاری
illtreat U باکسی بد رفتاری کردن
good conduct U خوش رفتاری کردن
It isn't anything like her. U او [زن] اصلا همچنین رفتاری ندارد.
strike out <idiom> U رفتاری ازبین اشتباهات خود پذیرفتن
Guilt for poorly behaved children usually lies with the parents. U بد رفتاری کودکان معمولا اشتباه از پدر و مادر است.
Hypergraphia U [حالتی رفتاری مشخص شده با اشتیاق شدید برای نوشتن]
cruelty U عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
to speak [things indicating something] U بیان کردن [رفتاری یا چیزهایی که منظوری را بیان کنند]
retorsion U عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com