English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mass media U رسانههای همگانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
public U آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
mass media U رسانههای گروهی
media U رسانههای گروهی
removable storage media U رسانههای ذخیره سازی قابل انتقال
directories U لیست نام ها و اطلاعات درباره فایل ها در رسانههای ذخیره سازی
fcc U شبکههای تلفنی و رسانههای ارتباط جمعی میان ایالتی میباشد
shared U استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
shares U استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
share U استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
bsc U استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
directory U لیست نام ها و اطلاعات درباره فایل ها در رسانههای ذخیره سازی
nonquota U همگانی
generable U همگانی
plenums U همگانی
communal U همگانی
communally U همگانی
generals U همگانی
universal U همگانی
wall-to-wall U همگانی
public U همگانی
plenum U همگانی
general U همگانی
panels U تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
panel U تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
universalization U همگانی سازی
cross examination U بازجویی همگانی
universal trait U صفت همگانی
universal symbol U نماد همگانی
universal complex U عقده همگانی
semipublic U نیمه همگانی
public health U بهداشت همگانی
pissoir U شاشگاه همگانی
mass education U اموزش همگانی
long house U ماوای همگانی
pissoir U ابریزگاه همگانی
public instractions U تعلیمات همگانی
hecatomb U قربانی همگانی
public building U بنای همگانی
agora U همایشگاه همگانی
holocaust U کشتار همگانی
generals U جامع همگانی
family check U کیش همگانی
latrine U ابریز همگانی
general U جامع همگانی
holocausts U کشتار همگانی
public U همگانی ملی
utility U صنایع همگانی
time U انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
times U انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
timed U انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
public traffic U رفت و امد همگانی
holocaust U اتش سوزی همگانی
socialized medicine U بیمه پزشکی همگانی
public domain software U نرم افزار همگانی
public domain software U نرم افزارعمومی یا همگانی
pogroms U ازار وکشتار همگانی
holocausts U اتش سوزی همگانی
public works U کارهای ساختمانی همگانی
cafeteria messing U ناهار خوری همگانی
pogrom U ازار وکشتار همگانی
land sturm U نام نویسی همگانی
pre- U اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
pre U اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
common good U خیر عمومی یا صلاح همگانی
sanitarian U کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
indignation meeting U مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
social security U بیمه وبازنشستگی همگانی تامین اجتماعی
interrupting U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupt U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupts U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
supervisor U ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند
supervisors U ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند
gymnopaedic U درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
telpak U سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
community property U اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی
visiting correspondent U نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com