English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gate U راه تغذیه لشعلث
gates U راه تغذیه لشعلث
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dystrohpy U تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
recharge U تغذیه
line feed U تغذیه خط
nutriments U تغذیه
nutriment U تغذیه
feeder U خط تغذیه
feeders U خط تغذیه
nourishment U تغذیه
nourish U تغذیه
alimentation U تغذیه
recharged U تغذیه
recharges U تغذیه
recharging U تغذیه
nourishes U تغذیه
nourished U تغذیه
nutrition U تغذیه
feeding U تغذیه
diet U تغذیه
sustenance U تغذیه
nurturing U تغذیه
nurtures U تغذیه
nurtured U تغذیه
nurture U تغذیه
feedings U تغذیه
downfeed U تغذیه رو به پایین
feedway U تغذیه کننده
cutler feed U تغذیه کاتلر
pasturage U تغذیه کردن
artificial recharge U تغذیه مصنوعی
feeding problem U مشکل تغذیه
feed mechanism U مکانیزم تغذیه
feed pump U پمپ تغذیه
feeder canal U کانال تغذیه
feeder panel U تابلوی تغذیه
feeding center U مرکز تغذیه
dystrophy U سوء تغذیه
dystrophic nutrition U تغذیه دش بار
fed U تغذیه شده
cross feed U تغذیه عرضی
food program U رژیم تغذیه
feed pipe U لوله تغذیه
anthophagous U تغذیه شده با گل
pastures U تغذیه کردن
plate supply U تغذیه صفحه
malnourished U دچارسوء تغذیه
ab power pack U جعبه تغذیه ا.ب
injection well U چاه تغذیه
ad lib feeding U تغذیه ازاد
anode supply U تغذیه صفحه
anti parallel feeding U تغذیه مخالف
form feed U تغذیه کاغذ
pasture U تغذیه کردن
malnourished U بد تغذیه شده
innutrition U عدم تغذیه
feeder U سیم تغذیه
feeders U سیم تغذیه
bacteriophagy U تغذیه ازباکتری
breast feeding U تغذیه پستانی
breast-feeding U تغذیه پستانی
recharge well U چاه تغذیه
alimentiveness U قوه تغذیه
reverse bias U تغذیه معکوس
feeds U تغذیه گردن
support [nourish, feed] U تغذیه کردن
recharge basin U حوضچه تغذیه
ff U تغذیه کاغذ
power supply U منبع تغذیه
power supplay U منبع تغذیه
power pack U جعبه تغذیه
pouring gate U تغذیه قالب
feed U تغذیه گردن
feed U تغذیه کردن
nourish U تغذیه کردن
aliment U تغذیه کردن
undernourishment U گرفتارسوء تغذیه
undernourishment U سوء تغذیه
power transformer U مبدل تغذیه
supply cable U کابل تغذیه
serial feeding U تغذیه نوبتی
feeds U تغذیه کردن
noise U منبع تغذیه
noises U منبع تغذیه
nutritionists U ویژه گر تغذیه
natural recharge U تغذیه طبیعی
mulnutrition U سوء تغذیه
bottle-feeding U تغذیه با بطری
main supply line U خط تغذیه اصلی
malnutrition U سوء تغذیه
main feed U تغذیه اصلی
unhealthy diet U تغذیه ناسالم
magazine feed U تغذیه مخزن
bottle feeding U تغذیه با بطری
nutritionist U ویژه گر تغذیه
undernourished U گرفتارسوء تغذیه
undernourished U سوء تغذیه
paper feer U تغذیه کاغذ
to eat an unhealthy diet U خوردن تغذیه ناسالم
long distance supply U تغذیه مسافت دور
switches U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
feeding group U گروه تغذیه کننده
tractor feed mechanism U مکانیسم تغذیه تراکتوری
positive feeder U سیم تغذیه مثبت
vermivorous U تغذیه کننده از کرم
loop feeder U سیم تغذیه حلقوی
form feed character U کاراکتر تغذیه فرم
power feed cable U کابل تغذیه برق
petrol feed pump U پمپ تغذیه بنزین
input of current U تغذیه و هدایت جریان
internal power supply U منبع تغذیه داخلی
power supply cable U کابل منبع تغذیه
negative feeder U سیم تغذیه منفی
power supply switch U کلید منبع تغذیه
tractor feed U تغذیه کاغذ پیوسته
predatorial U تغذیه کننده از شکار
ration method U روش تغذیه پرسنل
myrmecophagous U تغذیه کننده ازمورچه
ichthyophagous U تغذیه کننده ازماهی
hematophagous U تغذیه کننده از خون
gallivorous U تغذیه کننده از مازو
magazine feeding attachment U تجهیزات تغذیه مخزن
pin feed U تغذیه ممتد کاغذ
grazes U تغذیه کردن از چریدن
feed U خوراندن تغذیه کردن
predators U تغذیه کننده از شکار
turn off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
switched U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switch U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
grazed U تغذیه کردن از چریدن
turn-offs U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
graze U تغذیه کردن از چریدن
predatory U تغذیه کننده از شکار
feeds U خوراندن تغذیه کردن
dozzle U مخزن کمکی تغذیه
autotroph U قابل تغذیه خودبخود
anthophagous U تغذیه کننده از شهد گل
axial feed method U روش تغذیه محوری
energizing in field o phase rotation U تغذیه میدان دوار
predator U تغذیه کننده از شکار
electronic power supply U منبع تغذیه الکترونیکی
endophagous U تغذیه کننده ازروی
mains supply unit U واحد تغذیه جریان شبکه
mains power supply unit U واحد منبع تغذیه شبکه
cut sheet feeder U تغذیه کننده کاغذ مجزا
downfeed milling machine U دستگاه فرز با تغذیه از زیر
tractor feed printer U چاپگر تغذیه شده تراکتوری
sheet feeder U تغذیه کننده ورق کاغذ
powers U توقف منبع تغذیه الکتریکی
predacious U شکاری تغذیه کننده از شکار
endophagous U تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
uninterruptable power supply U منبع تغذیه وقفه ناپذیر
well field U حوزه تغذیه کننده چاه
supplied U تحویل دادن تغذیه کردن
power U توقف منبع تغذیه الکتریکی
sitology U علم تغذیه ورژیم غذایی
powered U توقف منبع تغذیه الکتریکی
ingot feeder head U مخزن کمکی تغذیه شمش
powering U توقف منبع تغذیه الکتریکی
lf U تعویض سطر تغذیه کاغذ
supply U تحویل دادن تغذیه کردن
supplying U تحویل دادن تغذیه کردن
anthropophagous U تغذیه کننده از گوشت انسان
low voltage supply system U سیستم تغذیه فشار ضعیف
predaceous U شکاری تغذیه کننده از شکار
active zone of well U حوزهای که چاه را تغذیه میکند
turn on U وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
stenophagous U تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
saprophagous U تغذیه کننده از مواد پوسیده والی
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
polyphagous U تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
apivorous U زنبورخوار تغذیه کننده از زنبور عسل
malnutrition U تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
switches U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switched U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switch U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
oligophagous U تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
updraft U کاربوراتوری که هوااز زیربدان تغذیه شود
flight sister U افسر مسئول بهداشت و تغذیه هواپیما
powering U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powered U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
power U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powers U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
holophytic U تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
ray U ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
sags U کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sagged U کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sag U کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
tusser or sur orsore U یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
jacamar U پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
flexed U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flex U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexes U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
over voltage protection U وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
flexing U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
sangraal U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
powering U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powered U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powers U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com