Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
pathfinder
U
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
pathfinders
U
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
sailing directions
U
راهنمای دریایی book pilot : syn
beacon
U
چراغ دریایی
lantern
U
چراغ دریایی
beacons
U
چراغ دریایی
lanterns
U
چراغ دریایی
light house
U
چراغ دریایی
hurricane lamps
U
چراغ دریایی
hurricane lamp
U
چراغ دریایی
occulting light
U
چراغ ناپیوسته دریایی
flare
U
چراغ یانشان دریایی نمایش
speed light
U
چراغ سرعت نمای دریایی
flares
U
چراغ یانشان دریایی نمایش
lighthouses
U
چراغ خانه برج فانوس دریایی
lighthouse
U
چراغ خانه برج فانوس دریایی
daymark
U
علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
blinker
U
چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
position light
U
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
sea pier
U
سد دریایی
dogfish
U
سگ دریایی
nautical
U
دریایی
sea born
U
دریایی
pelagian
U
دریایی
seas
U
دریایی
benthic
U
ته دریایی
naval
U
دریایی
shark
U
سگ دریایی
salty
U
دریایی
saltiest
U
دریایی
maritime
U
دریایی
sharks
U
سگ دریایی
thalaesic
U
دریایی
marines
U
دریایی
thalassic
U
دریایی
marine
U
دریایی
sea
U
دریایی
saltier
U
دریایی
naval forces
U
نیروی دریایی
rips
U
گرداب دریایی
ripped
U
گرداب دریایی
rip
U
گرداب دریایی
naval forces
U
نیروهای دریایی
marine railway
U
ریل دریایی
marine insurance
U
بیمه دریایی
marine forces
U
تفنگداران دریایی
holothurian
U
حلزون دریایی
hydro aeroplane
U
هواپیمای دریایی
porpoise
U
گراز دریایی
hydrographic chart
U
نقشه دریایی
tidal wave
U
سیلاب دریایی
naval war
U
جنگ دریایی
porpoises
U
گراز دریایی
naval support
U
پشتیبانی دریایی
naval stores
U
کالای دریایی
kelp
U
اشنه دریایی
light house
U
فار دریایی
naval port
U
بندر دریایی
marine climate
U
اب و هوای دریایی
holothurian
U
راب دریایی
marine regatta
U
ریل دریایی
naval establishment
U
قسمت دریایی
maritime lien
U
امتیاز دریایی
maritime trade
U
تجارت دریایی
mark sensing
U
نشان دریایی
marooner
U
دزد دریایی
otter
U
سمور دریایی
medusa
U
ستاره دریایی
otters
U
سمور دریایی
naval attache
U
وابسته دریایی
naval activity
U
یکان دریایی
nautical almanac
U
زیج دریایی
nautical chart
U
نقشه دریایی
nautical slide rule
U
خط کش محاسبه دریایی
nautical terms
U
اصطلاحات دریایی
maritime lien
U
برتری دریایی
maritime commerce
U
بازرگانی دریایی
naval establishment
U
تاسیسات دریایی
naval district
U
ناحیه دریایی
naval campaign
U
نبرد دریایی
marine sand
U
ماسه دریایی
naval campaign
U
جنگ دریایی
naval station
U
پایگاه دریایی
mariner's compass
U
قطبنمای دریایی
naval base
U
پایگاه دریایی
siren
U
حوری دریایی
maritime law
U
حقوق دریایی
siren
U
اژیر دریایی
sirens
U
حوری دریایی
maritime law
U
قوانین دریایی
sirens
U
اژیر دریایی
nautical twilight
U
شفق دریایی
sea lanes
U
جاده دریایی
seaplanes
U
هواپیمای دریایی
gunnery
U
توپخانه دریایی
sills
U
برامدگی دریایی
commercial marine
U
ناوگان دریایی
chopline
U
خط حد یکانهای دریایی
naval
U
نیروی دریایی
naval
U
افسرنیروی دریایی
seaplane
U
هواپیمای دریایی
seaweeds
U
سبزال دریایی
sea lanes
U
مسیر دریایی
seaweed
U
جلبک دریایی
seaweed
U
خزه دریایی
seaweed
U
علف دریایی
seaweed
U
سبزال دریایی
seaweeds
U
جلبک دریایی
seaweeds
U
خزه دریایی
seaweeds
U
علف دریایی
navies
U
نیروی دریایی
navies
U
ناوگان دریایی
marines
U
تفنگدار دریایی
marines
U
تکاور دریایی
algerine
U
دزد دریایی
alga
U
خزهء دریایی
admiralty law
U
قوانین دریایی
actinia
U
کیسه تن دریایی
acaleph
U
گزنه دریایی
marine
U
تکاور دریایی
marine
U
تفنگدار دریایی
navy
U
نیروی دریایی
navy
U
ناوگان دریایی
asteroidea
U
ستارههای دریایی
algoid
U
مانندعلف دریایی
jellyfish
عروس دریایی
sill
U
برامدگی دریایی
sea lane
U
مسیر دریایی
hogfish
U
گراز دریایی
sea swallow
U
پرستوک دریایی
scray
U
چلچله دریایی
scray
U
پرستوک دریایی
salangane
U
پرستوک دریایی
fairy bird
U
چلچله دریایی
fairy bird
U
پرستوک دریایی
evening naval twilight
U
غروب دریایی
evening naval twilight
U
شفق دریایی
sea swallow
U
چلچله دریایی
fanal
U
فانوس دریایی
finger fish
U
ستاره دریایی
gribble
U
موریانه دریایی
geographical mile
U
میل دریایی
fucus
U
کتانجک خس دریایی
floatplane
U
هواپیمای دریایی
floating trade
U
تجارت دریایی
flag officer
U
افسر دریایی
fish hawk
U
دال دریایی
sea pad
U
ستاره دریایی
erne
U
عقال دریایی
erne
U
دال دریایی
echinus
U
بلوط دریایی
waterspouts
U
گردباد دریایی
buccaneer
U
دزد دریایی
buccaneers
U
دزد دریایی
dolphin
U
گراز دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com