English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
radiotelegraph U رادیو تلگراف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
relay U دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relayed U دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relays U دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
Other Matches
radio wave U امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
wires U تلگراف کردن تلگراف زدن
wire U تلگراف کردن تلگراف زدن
radio-telephones U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephone U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio telephone U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
telegraphy U فن تلگراف
telegraphically U با تلگراف
telegraphy U تلگراف
telegraphing U تلگراف
telegraphed U تلگراف
telegraph U تلگراف
telegraphs U تلگراف
telegrams U تلگراف
cabled U تلگراف
cable U تلگراف
telegram U تلگراف
cablegram U تلگراف
wirelesses U رادیو
broadcasting U رادیو
radio U رادیو
radioing U رادیو
radioed U رادیو
wireless U رادیو
receiving set U رادیو
neutralizing tool U رادیو
aligning tool U رادیو
a radio U رادیو
radios U رادیو
telegraph U تلگراف کردن
telegram U تلگراف کردن
duplex telegraphy U تلگراف دو جهتی
central office U تلکس و تلگراف
phonoplex telegraphy U تلگراف فونوپلکس
multiple telegraphy U تلگراف چندگانه
by wire U بوسیله تلگراف
radio telegraphy U تلگراف بیسیم
duplex telegraphy U تلگراف دوگانه
telegrams U تلگراف کردن
telegraphed U تلگراف کردن
telegraphing U دستگاه تلگراف
telegraphing U تلگراف کردن
impluse telegraphy U تلگراف ایمپولزی
telegraphs U دستگاه تلگراف
telegraph U دستگاه تلگراف
telegraphs U تلگراف کردن
line telegraphy U تلگراف خطی
telegraphed U دستگاه تلگراف
cable U سیم تلگراف
telegraph relay U رله تلگراف
telegraph engineering U تکنیک تلگراف
telegraph cable U کابل تلگراف
dispenser U نافرهزینه تلگراف
dispensers U نافرهزینه تلگراف
telegraph apparatus U دستگاه تلگراف
telegraph alphabet U الفبای تلگراف
synchronous telegraphy U تلگراف همزمان
spark sending U تلگراف جرقهای
telegrapher U تلگراف کننده
telegraphic alphabet U الفبای تلگراف
cable U تلگراف کردن
cabled U سیم تلگراف
cabled U تلگراف کردن
wireless telegraphy U تلگراف بیسیم
telegraphic key شستی تلگراف
relay magnet U رله تلگراف
wireless U تلگراف بی سیم
radiotelegraph U تلگراف بی سیم
radiotelegraphic U تلگراف بی سیم
radiotelegraphy U تلگراف بی سیم
telegraph key تکمه تلگراف
radioteletype U تلگراف بی سیم
wirelesses U تلگراف بی سیم
radio engineering U تکنیک رادیو
radioisotope U رادیو ایزوتوپ
radio set U دستگاه رادیو
radio star U اختر رادیو
radioisotope U رادیو اکتیو
schematic diagram U نقشه رادیو
radiometer U رادیو متر
radiotrician U تکنیسین رادیو
radio engineering U مهندسی رادیو
radio tube U لامپ رادیو
radio button U دکمه رادیو
radio relay U رادیو رله
radio frequency choke U چوک رادیو
skiagraphy U رادیو گرافی
broadcasting station U ایستگاه رادیو
receptacles U ژاک رادیو
radioactivity U رادیو اکتیویته
radioactive U رادیو اکتیو
air cell a battery U باتری رادیو
radiography U عکسبرداری رادیو
receptacle U ژاک رادیو
radio telescopes U رادیو تلسکوپ
radio telescope U رادیو تلسکوپ
banana pin U دو شاخه رادیو
battery receiver U رادیو باتری
polar duplex telegraphy U تلگراف دو جهتی قطبی
quadruplex telegraphy U تلگراف تمام جهتی
quadruplex telephony U تلگراف تمام جهتی
quadruplex circuit U تلگراف تمام جهتی
surface line U خط تلفن و تلگراف تعجیلی
central telegraph office U مرکز تلگراف اصلی
radiotelegram U مخابره تلگراف بیسیم
radiotelegraphic U تلگراف رادیویی کردن
trunk U تلگراف یا تلفن بدنه
trunks U تلگراف یا تلفن بدنه
radiotelegraph U تلگراف رادیویی کردن
wireway U سیم تلگراف و تلفن
multiplex telegraphy U تلگراف چند جهتی
rewire U دوباره تلگراف زدن
fire alarm telegraph U تلگراف اتش سوزی
aerogram U مخابره با تلگراف بی سیم
ink writer U در تلگراف مرکب نویس
interband telegraphy U تلگراف باند میانی
keyboard printing telegraph U تلگراف ثبات تکمهای
rewiring U دوباره تلگراف زدن
rewires U دوباره تلگراف زدن
rewired U دوباره تلگراف زدن
buzzing U هوم کردن رادیو
tune in <idiom> U پخش از رادیو وتلوزیون
wave band U دسته امواج رادیو
pick up <idiom> U دریافت صدای رادیو و...
radiotelephony U مکالمه رادیو تلفنی
buzzed U هوم کردن رادیو
universal receiver U رادیو برق و باتری
buzz U هوم کردن رادیو
buzzes U هوم کردن رادیو
on the air <idiom> U بخشاز رادیو وتلوزیون
radon U ماده رادیو اکتیو
radioluminescence U رادیو لومینه سانس
aerials U انتن هوایی رادیو
radial U محوری مربوط به رادیو
radio prospecting U کشف معادن با رادیو
blooper U صدای نامطبوع رادیو
airwave U امواج رادیو و تلویزیون
radiocast U توسط رادیو گستردن
l antenna U انتن معمولی رادیو
radials U محوری مربوط به رادیو
inverted l antenna U انتن معمولی رادیو
aerial آنتن هوایی رادیو
surface line U خط تلگراف یا تلفن روی زمینی
cable U پیغام تلگرافی تلگراف زدن
heliographic U مربوط به مخابره تلگراف افتابی
cabled U پیغام تلگرافی تلگراف زدن
phantoplex telegraphy U تلگراف چهار سیمی مرکب
airborne radio relay U سیستم رادیو رله هوابرد
low tension battery U باتری فشار ضعیف رادیو
radiosonde U دستگاه رادیو سوند هواسنجی
banana jack U مادگی در رادیو برای دوشاخه
radiophotograph U انتقال عکس بوسیله رادیو
tuned radio frequency receiver U رادیو با بسامد میزان شده
radiostrontium U استرونتیوم رادیو اکتیو استرونیتوم 09
wirelesses U بابی سیم تلگراف مخابره کردن
wireless U بابی سیم تلگراف مخابره کردن
decays U کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
radiobroadcast U پخش و سخن پراکنی بوسیله رادیو
decaying U کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decayed U کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decay U کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
ccitt U کمیته مشاوره بین المللی تلگراف وتلفن
To turn on the light(radio, T. V). U چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
transmission U وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
transmissions U وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
To turn off the lights. (T. V. ,radio). U چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
radiotherapy U رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
air time U زمانپخش برنامههای رادیو یا تلویزیون روی آنتن
radiobiology U مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
communication U رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
to tune in TV [radio] U روی کانال مشخصی تلویزیون [رادیو] را تنظیم کردن
phonopore U اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
disc jockey U کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
disc jockeys U کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
tuners U پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
tuner U پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
morse alphabet or code U الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد
facsimiles U روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
sound effects U عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
facsimile U روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
DC U روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
fax U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
spacing impulse U نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
faxing U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxes U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxed U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
common carrier U شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
wide area network U شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
teleprinter U وسیلهای که قادر به ارسال و دریافت داده از نقط ه دور توسط مدارهای تلگراف و چاپ پیام روی چاپگر است
teleprinters U وسیلهای که قادر به ارسال و دریافت داده از نقط ه دور توسط مدارهای تلگراف و چاپ پیام روی چاپگر است
sportscasters U برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasts U برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscast U برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscaster U برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
cable U سیم کشی کردن تلگراف کردن
wires U سیم تلگراف سیم کشی کردن
cabled U سیم کشی کردن تلگراف کردن
wire U سیم تلگراف سیم کشی کردن
ticker U دارای صدای تیک تیک تلگراف
radiogram U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com