Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
recapitulate
U
رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulated
U
رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulates
U
رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulating
U
رئوس مطالب را دوره کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recapitulates
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulating
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulated
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulate
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
epitome
U
خلاصه رئوس مطالب
outline
U
خلاصه رئوس مطالب
recapitulation
U
تکرار رئوس مطالب
recapitulations
U
تکرار رئوس مطالب
outlined
U
خلاصه رئوس مطالب
syllabuses
U
رئوس مطالب برنامه
outlines
U
خلاصه رئوس مطالب
outlining
U
خلاصه رئوس مطالب
syllabus
U
رئوس مطالب برنامه
precis
U
خلاصه رئوس مطالب تلخیص
refersher course
U
دوره یاداوری مطالب
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
demodulate
U
از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
vertices
U
رئوس
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
acroterium
U
یکی از زوایای رئوس مثلثی شکل سردر عمارت
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
outdegree
U
تعداد رئوس جهت داری که ازیک گره خارج می شوند
petitioning creditor
U
مطالب
discussions
U
تشریح مطالب
discussion
U
تشریح مطالب
antilogy
U
تناقض مطالب
varia
U
مطالب گوناگون
miscellanies
U
مجموعهای از مطالب گوناگون
miscellany
U
مجموعهای از مطالب گوناگون
front-page
U
مطالب سرصفحه یا سرمقاله
front page
U
مطالب سرصفحه یا سرمقاله
miscellanist
U
نویسنده مطالب مختلف
encompassed
U
دوره کردن
encompass
U
دوره کردن
reviewing
U
دوره کردن
reviews
U
دوره کردن
reviewed
U
دوره کردن
review
U
دوره کردن
to run over
U
دوره کردن
encompasses
U
دوره کردن
encompassing
U
دوره کردن
concordance
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
concordances
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
shocker
U
مطالب مهیج تحریک کننده
for the rest
U
اما در باره باقی مطالب
anagogy
U
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
anagoge
U
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
shockers
U
مطالب مهیج تحریک کننده
hobos
U
دوره گردی کردن
hoboes
U
دوره گردی کردن
packman
U
دوره گردی کردن
rims
U
دوره دار کردن
hawked
U
دوره گردی کردن
hawk
U
دوره گردی کردن
hobo
U
دوره گردی کردن
peddle
U
دوره گردی کردن
peddled
U
دوره گردی کردن
hawks
U
دوره گردی کردن
rim
U
دوره دار کردن
peddles
U
دوره گردی کردن
cadging
U
اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadges
U
اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadged
U
اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadge
U
اخاذی کردن دوره گردی کردن
pornographer
U
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
copywriters
U
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
copywriter
U
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
glasnost
U
سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
reviewing
U
تجدید نظر دوره کردن
reviewed
U
تجدید نظر دوره کردن
review
U
تجدید نظر دوره کردن
to serve one's term
U
دوره خدمت خود را طی کردن
reviews
U
تجدید نظر دوره کردن
to undergo training
U
در یک دوره آموزشی شرکت کردن
serve one's term
U
دوره خدمت خود را طی کردن
documentarian
U
کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
bathos
U
تنزل از مطالب عالی به چیزهای پیش پا افتاده
differentiation
U
فرق گذاری تفکیک و تمیز مطالب از یکدیگر
journalese
U
بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
galley
U
نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
context sensitive help key
U
کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
to enrol
[oneself]
for a course
U
خود را برای دوره ای نام نویسی کردن
galley proof
U
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
tragi comedy
U
نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
serve a sentence
U
به حکم دادگاه زندانی شدن دوره حبس خود را طی کردن
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
Autocue
U
دستگاهی که مطالب را برای گوینده تلویزیون در حین اجرای برنامه نمایش میدهد
study for bar
U
دوره تعلیماتی و کاراموزی کانون وکلا را طی کردن درس حقوق خواندن
His presentation was actually just a recital of names, places, and dates.
U
مطالب ارایه شده او
[مرد]
در واقع فقط شمارشی از نام، مکان، و تاریخ بود.
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
covering letter
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
screamer
U
اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
Tendentious articles and remarks .
U
مطالب واظهارات غرض آمیز ( غرض آلود )
exchange of notes
U
نوعی ازموافقتهای سیاسی است که به وسیله مبادله اسنادی بامضمون واحد و حاوی مواردو مطالب مورد توافق طرفین متبادلین انجام میشود
high lights
U
موضوعات مهم مطالب مهم
take in
<idiom>
U
زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
rim
U
دوره
rims
U
دوره
one's d.
U
دوره
epochs
U
دوره
stadiums
U
دوره
terming
U
دوره
cycled
U
دوره
termed
U
دوره
stadium
U
دوره
compass
U
دوره
outlines
U
دوره
reviewal
U
دوره
outlined
U
دوره
periods
U
دوره
set
U
دوره
circuit
U
دوره
circuits
U
دوره
sessions
U
دوره
cycles
U
دوره
session
U
دوره
sets
U
دوره
setting up
U
دوره
outline
U
دوره
stadia
U
دوره
periodicity
U
دوره
peripheries
U
دوره
periphery
U
دوره
period
U
دوره
term
U
دوره
rimless
U
بی دوره
outlining
U
دوره
to have ones fling
U
دوره
he has run his race
U
دوره
bordered
U
دوره
careering
U
دوره
border
U
دوره
careers
U
دوره
era
U
دوره
eras
U
دوره
contemporaries
U
هم دوره
contemporary
U
هم دوره
careered
U
دوره
felloe
U
دوره
Ice Age
U
دوره یخ
pool
U
دوره
course
U
: دوره
pooled
U
دوره
bordering
U
دوره
pools
U
دوره
coursed
U
: دوره
felly
U
دوره
courses
U
: دوره
phase
U
دوره
phased
U
دوره
cycle
U
دوره
instar
U
دوره
phases
U
دوره
rhythms
U
دوره
edge
U
دوره
rhythm
U
دوره
career
U
دوره
epoch
U
دوره
edges
U
دوره
perimeter
U
دوره
perimeters
U
دوره
ages
U
دوره عصر.
time span
U
دوره زمان
return perion
U
دوره تناوب
idle period
U
دوره استراحت
refersher course
U
دوره توجیهی
tempering cycle
U
دوره بازپخت
tyres
U
دوره چرخ
tyros
U
دوره چرخ
refersher course
U
دوره استثنایی
sexennium
U
دوره شش ساله
periods
U
دوره تناوبی
idle time
U
دوره عطالت
meeting
U
یک دوره مسابقه
periods
U
دوره تناوب
processes
U
دوره عمل
estrous cycle
U
دوره فحلی
revolutions
U
یک دوره کامل
time period
U
دوره زمان
revolution
U
یک دوره کامل
process
U
دوره عمل
period/stretch/lapse of time
U
دوره زمان
schooltime
U
دوره تحصیلی
caird
U
دوره گرد
period
U
دوره زمان
fiscal years
U
دوره مالی
quadrennium
U
دوره چهارساله
recurrence interval
U
دوره تناوب
heat
U
دوره فحل
inning
U
یک دوره بازی
hucksterer
U
دوره گرد
quadrentnium
U
دوره چهارساله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com