Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
slate
U
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slated
U
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slates
U
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
colliery
U
تجارت ذغال ذغال فروشی
collieries
U
تجارت ذغال ذغال فروشی
historify
U
وقایع نگار
record of events
U
ثبت وقایع
happenstance
U
وقایع اتفاقی
chronicler
U
وقایع نویس
chronology
U
وقایع نگاری
minute
U
یادداشت وقایع
minute
U
گزارش وقایع
annalist
U
وقایع نگار
minute book
U
دفتر وقایع
logs
U
ثبت وقایع
log
U
ثبت وقایع
flight log
U
دفتر وقایع پرواز
record of events
U
دفتر ثبت وقایع
rough log
U
دفترچه وقایع ناو
logs
U
ثبت کردن وقایع
sportswriter
U
وقایع نگار ورزشی
deck log
U
دفتر وقایع ناو
annals
U
وقایع سالیانه سالنامه
deck log
U
دفتر وقایع دریانوردی
the occurrences of the day
U
رویداهای یا وقایع روز
log
U
ثبت کردن وقایع
pro-active
U
گرایش به ایجاد وقایع
parish register
U
دفتر ثبت وقایع سه گانه
muster book
U
دفتر ثبت وقایع روزانه
refit book
U
دفتر یادداشت وقایع دریایی
Trifling ( small) happenings of life .
U
اتفاقات ( وقایع )کوچک زندگی
flight log
U
دفتر ثبت وقایع پرواز
horizontal event numbering
U
شماره گذاری افقی وقایع
vertical events numbering
U
شماره گذاری عمودی وقایع
daybook
U
دفتر ثبت وقایع روزانه
station log
U
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
carbon brush
U
ذغال
carbon
U
ذغال
coke
U
ذغال کک
peat
U
ذغال کک
cokes
U
ذغال کک
chronicling
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicle
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicles
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
diary
U
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
station log
U
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
trains
U
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
diaries
U
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
trained
U
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trend
U
مسیر انجام کار سیر وقایع
train
U
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trends
U
مسیر انجام کار سیر وقایع
log engineering
U
دفتر ثبت وقایع موتور ناو
fatidic
U
وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
chronicled
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
anachronisms
U
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
Give me a full account of the events.
U
جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
anachronism
U
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
lignite
U
ذغال قهوهای
carbon free
U
ذغال ازاد
carbon fixed
U
ذغال ثابت
carboniferous
U
ذغال دار
collector brush
U
ذغال کلکتور
gas carbon
U
ذغال قرع
collier
U
ذغال گیری
collier
U
ذغال سنگ
dust coal
U
خاک ذغال
coke breeze
U
پس مانده ذغال کک
powdered coal
U
خاک ذغال
coke per charge
U
ذغال کک شارژ
carbonize
U
ذغال ساختن
carboniferous
U
ذغال خیز
caking coal
U
ذغال کوره
scuttle
U
سطل ذغال
scuttles
U
سطل ذغال
coke
U
ذغال کک ساختن
coal
U
ذغال سنگ
carbon
U
ذغال خالص
breezing
U
پس مانده ذغال
breezes
U
پس مانده ذغال
breezed
U
پس مانده ذغال
scuttling
U
سطل ذغال
charcoal
U
ذغال چوب
mine coal
U
ذغال معدن
mineral coal
U
ذغال معدنی
animal black
U
ذغال حیوانی
pit coal
U
ذغال سنگ
scuttled
U
سطل ذغال
cokes
U
ذغال کک ساختن
breeze
U
پس مانده ذغال
chronology
U
شرح وقایع بترتیب زمانی علم ترتیب تاریخ
collieries
U
کان ذغال سنگ
soft coal
U
ذغال سنگ چاق
soft coal
U
ذغال سنگ قیردار
lignite
U
نوعی ذغال سنگ
hard coal
U
ذغال سنگ سخت
puddle steel
U
فولاد ذغال گیری
powdered coal firing
U
سوخت خاک ذغال
pitch coal
U
ذغال سنگ قیری
gas coal
U
ذغال سنگ گازی
coal mine
U
معدن ذغال سنگ
carbonate
U
بصورت ذغال دراوردن
bunkers
U
انبار ذغال سنگ
bituminous coal
U
ذغال سنگ چاق
activated charcoal
U
ذغال فعال شده
activated carbon
U
ذغال فعال شده
coal tar
U
قطران ذغال سنگ
colliery
U
کان ذغال سنگ
pounce
U
خاکه ذغال ضربت
pounced
U
خاکه ذغال ضربت
bunker
U
انبار ذغال سنگ
coal tar pitch
U
قیر ذغال سنگ
pouncing
U
خاکه ذغال ضربت
pounces
U
خاکه ذغال ضربت
coal gas
U
گاز ذغال سنگ
peat
U
ذغال سنگ نارس
coalfields
U
ناحیه ذغال خیز
coalfield
U
ناحیه ذغال خیز
decolorizing carbon
U
ذغال رنگ زدا
coking plant
U
کارخانه ذغال سازی
chronology
U
تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
geochronology
U
شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
coke watering car
U
واگن ویژه ذغال شویی
coke pusher
U
دستگاه متراکم کننده ذغال کک
coke fork
U
چنگال یا انبر مخصوص ذغال کک
lignite
U
ذغال سنگ چوب نما
coke charging car
U
واگن بار گیری ذغال کک
coal tar pitch
U
قیر قطران ذغال سنگ
coal tar dye
U
رنگ قطران ذغال سنگ
supervening impossibility of performance
U
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
dialectic materialism
U
دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
frustration
U
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustrations
U
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
coal mining
U
معدن ذغال سنگ
[کان کنی]
pit
[British E]
U
معدن ذغال سنگ
[کان کنی]
safety lamp
U
چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
slice bar
U
میله یا سیخ ذغال بهم زنی
anthracite
U
ذغال سنگ خشک و خالص انتراسیت
turf
U
ذغال سنگ نارس باچمن پوشاندن
dynamic analisis
U
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
pedocal
U
خاک دارای لایههای سخت ومتراکم ذغال
You name it , weve got it.
U
از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال را داریم ( همه چیز )
briquette
U
خاکه ذغال مخلوط با خاک رست بریکت خشت
marsh gas
U
گاز متان که در معادن ذغال سنگ وباتلاقهایافت میشود
forward chaining
U
روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
You name it . Everything under the sun .
U
از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال ( از شیر مرغ تا جان آدمیزاد )
baltic exchange
U
اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
electronic journal
U
فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
wrought
U
اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
dead weight
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weights
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
frustrated contract
U
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
diarists
U
روزنامه نگار وقایع نگار
diarist
U
روزنامه نگار وقایع نگار
black wash
U
نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
coal mining
U
کان ذغال سنگ
[کان کنی]
pit
[British E]
U
کان ذغال سنگ
[کان کنی]
duty roster
U
دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
post attack
U
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com