Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
insurance
U
ذخیره مطمئن
supersub
U
ذخیره مطمئن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
associative storage
U
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
CDs
U
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD
U
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
safer
U
مطمئن
safes
U
مطمئن
safe
U
مطمئن
surest
U
مطمئن
trustful
U
مطمئن
assured
U
مطمئن
confident
U
مطمئن
in the bag
<idiom>
U
مطمئن
surer
U
مطمئن
sure
U
مطمئن
full hearted
U
مطمئن
safest
U
مطمئن
self-confident
U
مطمئن به خود
to feel secure
U
مطمئن شدن
nail down
<idiom>
U
مطمئن بودن
trusted
U
مطمئن بودن
insurance
U
امتیاز مطمئن
to feel secure
U
مطمئن بودن
safe working load
U
بارکاری مطمئن
certifies
U
مطمئن کردن
secure of victory
U
مطمئن به پیروزی
certify
U
مطمئن کردن
self confident
U
مطمئن بخود
insures
U
مطمئن ساختن
ensures
U
مطمئن ساختن
ensured
U
مطمئن ساختن
ensure
U
مطمئن ساختن
certifying
U
مطمئن کردن
insuring
U
مطمئن ساختن
insecure
U
غیر مطمئن
over confident
U
زیاد مطمئن
safe life
U
عمر مطمئن
secures
U
مطمئن استوار
trust
U
مطمئن بودن
I am sure that ...
U
من مطمئن هستم که ...
ensuring
U
مطمئن ساختن
assuror
U
مطمئن سازنده
assurer
U
مطمئن سازنده
secure
U
مطمئن استوار
trusts
U
مطمئن بودن
interior label
U
برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
volume
U
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volumes
U
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
secure
U
مطمئن تامین کردن
but don't hold me to it
[idiom]
U
ولی مطمئن نیستم
surefire
U
مطمئن نتیجه بخش
I am certain of it.
U
من درباره اش مطمئن هستم.
to ensure something
U
مطمئن ساختن
[چیزی]
to make no doubt
U
مطمئن بودن شک نداشتن
secures
U
مطمئن تامین کردن
you may rest assured
U
میتوانید مطمئن باشید
in for
<idiom>
U
مطمئن بدست آوردن
self-assured
U
مطمئن بنفس خود
just in case
U
برای مطمئن بودن
self assured
U
مطمئن بنفس خود
storage
U
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
mass storage
U
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
high
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highest
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
permanent
U
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
highs
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
mail box
U
فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailboxes
U
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
volatile memory
U
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
mailbox
U
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
secures
U
بی خطر خاطر جمع مطمئن
secure
U
بی خطر خاطر جمع مطمئن
reservoir
U
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reservoirs
U
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
You can be sure of that!
U
در این مورد تو می توانی مطمئن باشی!
read
U
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
softer
U
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softest
U
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
soft
U
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
reads
U
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
bubble memory
U
روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
i give you my world for it
U
قول میدهم اینطور باشد مطمئن باشید
Slow but sure wins the race.
<proverb>
U
پیروزى از آن کسى است که آهسته و مطمئن مى رود .
He seems to have a lot of confidence.
U
خیلی خاطر جمع ( مطمئن ) بنظر می رسد
bravura
U
افهار شجاعت و دلاوری روحیه مطمئن وامرانه
prudent limit of endurance
U
حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
prudent limit of patrol
U
حداکثر زمان گشت مطمئن هواپیما از نظر سوخت
macbinary
U
سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
RLL encoding
U
روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
fifo
U
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
downloadable
U
نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت
prodos
U
سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
databank
U
1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
registers
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registering
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
swopping
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swap
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
stacks
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
circulating
U
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
balanced mobilization
U
بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
document
U
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
documented
U
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
documenting
U
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
right of search
U
حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
dim
U
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dims
U
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dimmed
U
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
mail server
U
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
run length limited encoding
U
روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts.
U
مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
storage
U
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
fail-safe
U
ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
fail safe
U
ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
to prove my vow i give my hand
برای اینکه شما را از درستی قول خود مطمئن سازم به شما دست میدهم
stocked
U
ذخیره ذخیره کردن
stock
U
ذخیره ذخیره کردن
stockage
U
ذخیره کردن ذخیره
storage
U
ذخیره کردن ذخیره
proxy server
U
کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
fattest
U
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fatter
U
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fats
U
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fat
U
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
whole hearted
U
خاطرجمع مطمئن صمیمانه قلبی صمیمانه
companding
U
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
extends
U
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending
U
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extend
U
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
stored program concept
U
ایده برنامه ذخیره شده مفهوم برنامه ذخیره شده
to secure
U
تامین کردن
[مطمئن کردن ]
[حفظ کردن]
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
inventory fraction
U
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
addressing
U
در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
stock
U
ذخیره
hoard
U
ذخیره
storing
U
ذخیره
reserved
U
ذخیره
hoarded
U
ذخیره
water system
U
ذخیره اب
hoards
U
ذخیره
stockpile
U
ذخیره
supplied
U
ذخیره
appropriated surplus
U
ذخیره
stockpiled
U
ذخیره
stockpiles
U
ذخیره
fallback
U
ذخیره
substitutes
U
ذخیره ها
water supplies
U
ذخیره اب
water supply
U
ذخیره اب
reservation
U
ذخیره
hoardings
U
ذخیره
hoarding
U
ذخیره
stockpiling
U
ذخیره
relayed
U
ذخیره
stocked
U
ذخیره
spared
U
ذخیره
store
U
ذخیره
reserve
U
ذخیره
spare
U
ذخیره
supplying
U
ذخیره
relay
U
ذخیره
relays
U
ذخیره
reservedness
U
ذخیره
funded
U
ذخیره
fund
U
ذخیره
alternates
U
ذخیره
alternated
U
ذخیره
alternate
U
ذخیره
supply
U
ذخیره
reserving
U
ذخیره
reservations
U
ذخیره
reserves
U
ذخیره
appropriation
U
ذخیره اختصاصی
scrub
U
ذخیره نامطمئن
condensing
U
ذخیره کردن
stashes
U
ذخیره کردن
stashed
U
ذخیره کردن
stash
U
ذخیره کردن
stashing
U
ذخیره کردن
benches
U
نیمکت ذخیره ها
scrubs
U
ذخیره نامطمئن
caches
U
ذخیره گاه
buffer stock
U
موجودی ذخیره
stored
U
ذخیره شده
scrubbed
U
ذخیره نامطمئن
appropriated surplus
U
ذخیره اختصاصی
storing
U
ذخیره کردن
alternate captain
U
کاپیتان ذخیره
condense
U
ذخیره کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com