English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bulk stock U ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bulk stock U ذخایر قوال
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
bulk supply U اماد به طور قوال
resources U منابع اماد ذخایر
naval stores U ذخایر و اماد دریایی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
block shipment U ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
classified items U اماد طبقه بندی شده
package U بسته بندی
packages U بسته بندی
packaged U بسته بندی
covers U بسته بندی
coverings U بسته بندی
packaging U بسته بندی
dunnage U بسته بندی
cover U بسته بندی
packing U بسته بندی
case numbers U شماره بسته بندی
packed U بسته بندی شده
packs U بسته بندی کردن
pack U بسته بندی کردن
pre packing U بسته بندی از قبل
put-up U بسته بندی کردن
trade pack U بسته بندی تجاری
straw U پوشال بسته بندی
stripping U بسته بندی کردن
wraps U بسته بندی کردن
wrap U بسته بندی کردن
packet U بسته بندی کردن
packets U بسته بندی کردن
package tour U مسافرت بسته بندی
package holiday U مسافرت بسته بندی
wisps U بسته بقچه بندی
wisp U بسته بقچه بندی
parcel U بسته بندی کردن
parcels U بسته بندی کردن
put up U بسته بندی کردن
packing U بسته بندی کردن
all-expense tour U مسافرت بسته بندی
export packing U بسته بندی صادراتی
parceling U بسته بندی کردن
straws U پوشال بسته بندی
packing density U تراکم بسته بندی
packing note U گواهی بسته بندی
packing note U فهرست بسته بندی
packaging cost U هزینه بسته بندی
packing list U فهرست بسته بندی
packing list U صورت بسته بندی
palletized U بسته بندی شده
shipping marks U علامتهای روی بسته بندی
locker paper U کاغذ بسته بندی اغذیه
packages U قوطی بسته بندی کردن
packaged U قوطی بسته بندی کردن
impaction U بهم فشردگی بسته بندی
expendable packing U بسته بندی یکبار مصرف
break bulk cargo U محموله بسته بندی شده
food packet U جیره بسته بندی شده
packingplant U محل بسته بندی اجناس
pre-packed ازقبل بسته بندی شده
contents note U فهرست محتوای بسته بندی
wrappers U بسته بندی کاغذ روپوش
packinghouse U محل بسته بندی اجناس
wrapper U بسته بندی کاغذ روپوش
bulk cargo U کالای بسته بندی نشده
package U قوطی بسته بندی کردن
loose issue U تدارکات خارج شده از بسته بندی
packing list U صورت کالاهای بسته بندی شده
docket U لیست محتوای بسته بندی برچسب
wrappers U لفاف بسته بندی جلد کتاب
wrapper U لفاف بسته بندی جلد کتاب
dockets U لیست محتوای بسته بندی برچسب
docketing U لیست محتوای بسته بندی برچسب
docketed U لیست محتوای بسته بندی برچسب
case marks U علامتهای روی جعبه یا بسته بندی
unpacks U غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacking U غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpack U غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
corrugated cardboard U مقوای محکمی که در بسته بندی بکار می رود
tagboard U مقوای محکم بسته بندی وبرچسب زنی وغیره
kraft U کاغذ محکم قهوهای رنگ مخصوص بسته بندی
case U جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
form utility U کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
cases U جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
routine U برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routinely U برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routines U برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
civilian supply U امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
assembly lines U دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
crates U صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
crate U صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
assembly line U دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
unpack U حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpacking U حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpacks U حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
rigged U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rig U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigs U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
tare U وزن بسته بندی وزن وسیله حمل
overpacking U دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
stripped U علامت گذاری شده بسته بندی شده
massive U قوال
massively U قوال
blockload U بار قوال
bulk cargo U بار قوال
coordinated procurement U عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
balanced mobilization U بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
bulk petroleum products U فراوردههای نفتی قوال
block storing U انبار کردن بارهای قوال
bulk load method U روش استفاده از بارگیری قوال
net storage U انبار بار قوال انبارهای موجود در یک شبکه
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
bulk petroleum U سوخت قوال مخازنی که بیش از 55 گالن فرفیت دارند
dangerous goods by road agreement U موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
ordnance U ذخایر
stores U ذخایر
initial reserves U ذخایر اولیه
supply reserves U ذخایر امادی
bank reserves U ذخایر بانکی
keeping U ذخایر یکانها
beach reserves U ذخایر ساحلی
war reserves U ذخایر جنگی
unit reserves U ذخایر یکانی
legal reserves U ذخایر قانونی
financial inventory U ذخایر مالی
financial inventory U ذخایر پولی
claimant stock U ذخایر امانی
field stockade U ذخایر صحرایی
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
replenishing U تجدیدو ذخایر و انبارها
replenish U تجدیدو ذخایر و انبارها
replenishes U تجدیدو ذخایر و انبارها
build-up U جمع کردن ذخایر
filler point U نقطه تکمیل ذخایر
build-ups U جمع کردن ذخایر
replenished U تجدیدو ذخایر و انبارها
build up U جمع کردن ذخایر
beach reserves U ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
excess stock U ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
central purchase U خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
catches U ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
procurement rate U نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
water supply U اماد اب
bulk material U اماد یک جا
water supplies U اماد اب
bulk supply U اماد با کانتینر
class v supplies U اماد طبقه 5
reserve stock U اماد ذخیره
development order U دستوربهبود اماد
unit supply U اماد یکانی
assault supplies U اماد هجومی
class i supplies U اماد طبقه 1
resupply U اماد مجدد
bulk material U اماد حجیم
care of supplies U مراقبت اماد
bulk supply U اماد عمده
consigned inventory U اماد امانی
category U اقلام اماد
condition code U کدوضعیت اماد
commodity command U فرماندهی اماد
procurement U تامین اماد
class iv supplies U اماد طبقه 4
class ii supplies U اماد طبقه 2
care of supplies U نگهداری اماد
depot supply U اماد دپویی
depot supply U اماد امادگاهی
essential supply U اماد حیاتی
air material U اماد هوایی
air landed supply U اماد هوانشستی
follow up U اماد بعدی
follow up supply U اماد متعاقب
one day's supply U یک روز اماد
follow up supply U اماد بعدی
stock U اماد ذخیره
stocked U اماد ذخیره
general supplies U اماد عمومی
materiel management U مدیریت اماد
gratuitous issue U اماد پیشکشی
critical item U اماد حساس
requisition line U خط درخواست اماد
essential supply U اماد ضروری
trained U بنه اماد
armed U جنگ اماد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com