English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
capital liability U دیون طویل المدت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
long dated U طویل المدت
long term U طویل المدت
investment credit U اعتبار طویل المدت
sustained load U بار طویل المدت
long term interest rate U نرخ بهره طویل المدت
deflection under long term loading U خیز ریز بار طویل المدت
long range U طول المدت
dues U دیون
dione U دیون
liabilities U دیون پرداخت
liability U دیون پرداخت
consolidated annuities U دیون عمومی
mutual debts U دیون مشترک
arrears of debt U دیون معوقه
preferential debts U دیون ممتازه
arrears U دیون معوقه
assumpsit U تقبل دیون دیگری
consols U دیون عمومی درانگلیس
deferred liability U دیون دراز مدت
deferred liability U دیون بلند مدت
insolvency U عجز در پرداخت دیون
solvents U قادر به پرداخت دیون
solvent U قادر به پرداخت دیون
insolvency U وقفه در پرداخت دیون
insolvence U عجز از پرداخت دیون
insolvency U عجز از پرداخت دیون
lengthy U طویل
long-drawn-out U طویل
insolvent U فاقد توانایی پرداختن دیون
wiredrawn U طویل و فریف
long gallery U اتاق طویل
long gallery U راهرو طویل
longed U طولانی طویل
slot U سوراخ طویل
longs U طولانی طویل
longest U طولانی طویل
slotting U سوراخ طویل
longer U طولانی طویل
lengthen U طویل شدن
lengthened U طویل شدن
long- U طولانی طویل
lengthening U طویل شدن
lengthens U طویل شدن
long U طولانی طویل
majoring U طویل ارشد
majored U طویل ارشد
major U طویل ارشد
slots U سوراخ طویل
long term project U پروژه طویل مدت
draws U طویل کردن کشش
draw U طویل کردن کشش
elongation U قابلیت طویل شدن
statement of affairs U وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
sinking fund U ذخیره مخصوص پرداخت دیون ملی و مملکتی
asset U جمع دارایی شخص که بایستی بابت دیون او پرداخت گردد
half long U حد فاصل بین جمله طویل وجمله کوتاه
capital assets U دارایی طویل المده اعم ازمالی واعتباری
chunking along U عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
flight arrow U تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
reserving U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserves U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserve U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
debt finance U افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
epididymis U زائده طویل و باریک عقب بیضه که شامل مجاری خروجی منی است
black list U فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com