English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
simple content debt U دین ناشی از قرارداد شفاهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
gentlemen's agreement U قرارداد شفاهی
parol promise U قرارداد شفاهی
simple contract U قرارداد شفاهی
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
negotiated contract U قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
escalation U مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
rapallo treaty U قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
contra preferentum rule U درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
tortious liability U ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
low cycle fatigue U خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
look ahead U جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
cost contract U قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
orals U شفاهی
verbal U شفاهی
oral U شفاهی
nuncupatory U شفاهی
by word of mouth U شفاهی
parol U شفاهی
vivas voce U شفاهی
viva voce U شفاهی
nuncupative U شفاهی
parol arrest U جلب شفاهی
vivas voce U امتحان شفاهی
voice U شفاهی صوتی
nonverbal U غیر شفاهی
nuncupative will U وصیت شفاهی
verbal agreement U موافقت شفاهی
verbalization U بیان شفاهی
viva report U گزارش شفاهی
parol arrest U توقیف شفاهی
oral evidence U دلیل شفاهی
oral evidence U شهادت شفاهی
viva voting U گزارش شفاهی
viva voting U رای شفاهی
vocabular U زبانی شفاهی
oral test U ازمون شفاهی
parol evidence U شهادت شفاهی
voices U شفاهی صوتی
voicing U شفاهی صوتی
unwritten U غیرکتبی شفاهی
interpreter U مترجم شفاهی
interpreters U مترجم شفاهی
unwritten U بطور شفاهی
interlocutory decree U حکم شفاهی
replying U جواب شفاهی دفاعیه
catechesis U تعالیم مذهبی شفاهی
reply U جواب شفاهی دفاعیه
replies U جواب شفاهی دفاعیه
viva voce U شفاها امتحان شفاهی
word of mouth U صدای کلمه شفاهی
replied U جواب شفاهی دفاعیه
oral information U اطلاعات گفتاری [شفاهی]
verbalize U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalizes U بصورت شفاهی بیان کردن
cabbala U حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
cabbalah U حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
verbalised U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalizing U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalises U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalising U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalized U بصورت شفاهی بیان کردن
cabala U حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
oral trade test U ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
talk out U بوسیله بحث شفاهی موضوعی را روشن کردن
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to interpret [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
barristers U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barrister U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
slandered U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slanders U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slander U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandering U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
contract U قرارداد
treaty U قرارداد
convenant U قرارداد
contract U :قرارداد
protocol U قرارداد
protocols U قرارداد
deeds U قرارداد
deed U قرارداد
treaties U قرارداد
defaults U قرارداد
mise U قرارداد
pacts U قرارداد
act U قرارداد
agreement U قرارداد
pact U قرارداد
acted U قرارداد
conventions U قرارداد
agreements U قرارداد
deed of covenant U قرارداد
defaulting U قرارداد
defaulted U قرارداد
default U قرارداد
defoult U قرارداد
convention U قرارداد
verbal note U شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
composition contract U قرارداد ارفاقی
operation of contract U نفوذ قرارداد
bond U قرارداد کفیل
open end contract U قرارداد باز
open end contract U قرارداد نامحدود
open contract U قرارداد باز
arrangement U ضمیمه قرارداد
prime contract U قرارداد اصلی
commodity agreements U قرارداد کالاها
conventions U قرارداد عهدنامه
completion of contract U امضای قرارداد
completion of a contract U انجام یک قرارداد
validity of a contract U اعتبار قرارداد
validity of contract U صحت قرارداد
contracting parties U طرفین قرارداد
contracting party U طرف قرارداد
contract of sale U قرارداد فروش
performance of a contract U اجرای قرارداد
parties to a contract U طرفین قرارداد
wage agreement U قرارداد دستمزد
The party to the contract (agreement). U طرف قرارداد
convention U قرارداد عهدنامه
insurance policies U قرارداد بیمه
insurance policy U قرارداد بیمه
obstriction U قرارداد وفیفه
lease agreement U قرارداد اجاره
law of contract U قانون قرارداد
labor contract U قرارداد کار
labor agreement U قرارداد کار
agreement of arbitration U قرارداد داوری
affreightment U قرارداد حمل
geneva convention U قرارداد ژنو
breach of contract U تخلف از قرارداد
compositions U قرارداد ارفاقی
composition U قرارداد ارفاقی
futures contract U قرارداد اینده
assignment of contract U واگذاری قرارداد
arrangements U ضمیمه قرارداد
deed of partnership U قرارداد مشارکت
breach of contract U نقض قرارداد
bilateral contract U قرارداد دو جانبه
futures contract U قرارداد سلف
escape convention U قرارداد گریز
avoidance of a contract U لغو یک قرارداد
assignment of contract U انتقال قرارداد
in contract U طبق قرارداد
service contract U قرارداد خدماتی
tort U خارج از قرارداد
torts U خارج از قرارداد
unilateral contract U قرارداد یک جانبه
contract of farmletting U قرارداد مزارعه
unilateral agreement U قرارداد یک جانبه
subcontracted U قرارداد فرعی
special agreement U قرارداد ویژه
subcontracting U قرارداد فرعی
acceptances U قبول قرارداد
acceptance U قبول قرارداد
contract guarantee U ضمانت قرارداد
service contract U قرارداد خدمت
contract guarantee U ضمانتنامه قرارداد
sales contract U قرارداد فروش
contract U قرارداد بستن
contract note U سند قرارداد
contract curve U منحنی قرارداد
social contract U قرارداد اجتماعی
reciprocal agreement U قرارداد دو جانبه
contract of sales U قرارداد فروش
stipulation of a contract U مفاد قرارداد
subcontract U قرارداد فرعی
conditions of contract U شرایط قرارداد
contract in set form U قرارداد تیپ
contract period U مدت قرارداد
contract quantity U حجم قرارداد
contract specification U مشخصات قرارداد
quasi contract U شبه قرارداد
the life of a contract U مدت یک قرارداد
private agreement U قرارداد خصوصی
subcontracts U قرارداد فرعی
contract period U دوره قرارداد
according to the contract no. ... U طبق قرارداد شماره ...
contract of affreightment U قرارداد اجاره کشتی
frustration of contract U بی نتیجه ماندن قرارداد
extension of the agreement U تمدید مدت قرارداد
indenture U دوبل کردن قرارداد
illegal contract U قرارداد غیر قانونی
option U حق باشگاه در تمدید قرارداد
honour a contract U قرارداد را محترم شمردن
fulfill a contract U قرارداد را اجرا کردن
general specification U مشخصات عمومی قرارداد
multilateral contract U قرارداد چند جانبه
haulage contract U قرارداد حمل و نقل
treaty U قرارداد پیمان نظامی
agreement area U سطح مورد قرارداد
sole distributor contract U قرارداد توزیع انحصاری
treaties U قرارداد پیمان نظامی
license contract U قرارداد اجازه استفاده
condition U شرط مهم در قرارداد
perform a contract U قرارداد را اجرا کردن
to come within the scope of a contract U در حیطه یک قرارداد بودن
non aggression pact U قرارداد عدم تعرض
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com