Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
metabolize
U
دگرگون کردن از طریق متابولیزم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alters
U
دگرگون کردن دگرگون شدن
alter
U
دگرگون کردن دگرگون شدن
altering
U
دگرگون کردن دگرگون شدن
altered
U
دگرگون کردن دگرگون شدن
metabolical
U
مربوط به متابولیزم
metabolisms
U
دگرگونی متابولیزم
metabolism
U
دگرگونی متابولیزم
metamorphose
U
دگرگون کردن
to alter
[to]
U
دگرگون کردن
transform
U
دگرگون کردن
restructured
U
دگرگون کردن
restructure
U
دگرگون کردن
transformed
U
دگرگون کردن
metamorphosing
U
دگرگون کردن
to transform
[into]
U
دگرگون کردن
[به]
transforms
U
دگرگون کردن
restructures
U
دگرگون کردن
transforming
U
دگرگون کردن
metamorphoses
U
دگرگون کردن
metamorphosed
U
دگرگون کردن
change
U
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changing
U
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changed
U
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changes
U
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
vary
U
عوض کردن دگرگون کردن
varies
U
عوض کردن دگرگون کردن
to direct traffic through
U
ترافیک را از طریق...هدایت کردن
interfaces
U
وصل کردن از طریق رابط
administrative storage
U
انبار کردن به طریق اداری
interface
U
وصل کردن از طریق رابط
phoning
U
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phone
U
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phoned
U
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phones
U
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
keyboarding
U
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
typed
U
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
types
U
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
type
U
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
illumination by reflection
U
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
key
وارد کردن متن یا دستورات از طریق صفحه کلید
trans-
U
دگرگون
otherguise
U
دگرگون
vicissitudinous
U
دگرگون
turns
U
دگرگون ساختن
turn
U
دگرگون ساختن
dissimilar
U
دگرگون ناهمسان
transmogrification
U
دگرگون سازی
metabolic
U
دگرگون شونده
changful
U
دگرگون شونده
metamorphic
U
دگرگون شده
catabolize
U
دگرگون شدن
metamorphic rocks
U
سنگهای دگرگون
technical
U
دگرگون شونده
changeable
U
دگرگون شدنی
endomorph
U
درون دگرگون
to alter
[to]
U
دگرگون شدن
alterative
U
دگرگون سازنده
intensive cultivation
U
اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
ireversible
U
دگرگون نشدنی بر نگشتنی
it is quite another story now
U
اوضاع اکنون دگرگون
changeable
U
دگرگون پذیر متلون
illumination by diffusion
U
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
transformative
U
قابل تبدیل دگرگون شونده
gneiss
U
نوعی سنگ دگرگون شده
irreversibly
U
چنانکه نتوان دگرگون یا واژگون ساخت یا لغو نمود
metameric
U
در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
HyperTerminal
U
برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
heteronym
U
کلمهای که املای ان باکلمه دیگریکسان ولی معنی وتلفظ ان دگرگون
homonym
U
کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
graphics
U
پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
tao
U
طریق
vi'a prep
U
از طریق
way
U
طریق
to what extent
<adv.>
U
به چه طریق
how far
<adv.>
U
به چه طریق
how
U
از چه طریق
via
U
از طریق
in what way
<adv.>
U
به چه طریق
officially
U
از طریق اداری
dy drawing lots
U
به طریق قرعه
hereditarily
U
به طریق ارث
just as well
<adv.>
U
به همان طریق
road
U
طریق خیابان
roads
U
طریق خیابان
similite
U
بهمان طریق
available by
U
در دسترس از طریق .....
by payment
U
از طریق پرداخت
noway
U
به هیچ طریق
in no wise
U
بهیچ طریق
equally
<adv.>
U
به همان طریق
request mast
U
از طریق سلسله مراتب
volatility separation
U
جداسازی از طریق فراریت
road haulage
U
حمل از طریق جاده
query by example
U
سئوال از طریق مثال
keyed in
<past-p.>
وارده از طریق کلید
illegaly
U
از طریق غیر قانونی
not even by
[not even through]
[not even by means of ]
U
نه حتی به وسیله
[به طریق]
prescriptive right
U
حق مالکیت از طریق مرورزمان
c
U
آموزش از طریق کامپیوتر
by tender
U
از طریق مزایده یا مناقصه
in or after this manner
بدینسان
[بدین طریق]
by acceptance
U
از طریق قبولی نویسی
in what manner
U
چطور بچه طریق
modem
U
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
unearned
U
از طریق کار به دست نیامده
inch
U
پیمودن مسیر
[به طریق آهسته]
gradationally
U
به ترتیب درجه به طریق تصاعد
trunk connection
U
اتصال مشترکین از طریق ترانک
door step selling
U
فروش از طریق مراجعه به خانوارها
cdc
U
جهت دهی خودکارپیام از طریق کد
noise
U
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
administrative shippings
U
ارسال اماد به طریق اداری
trunk calls
U
مکالمه مشترکین از طریق ترانک
request mast
U
گزارش از طریق سلسله مراتب
noises
U
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
trunk call
U
مکالمه مشترکین از طریق ترانک
air movement of patients
U
ترابری بیماران از طریق هوا
unix
U
از طریق اتصال سری به کامپیوتر دیگر
continuous strip camera
U
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
monetization
U
پرداخت بدهی دولت از طریق انتشارپول
acoustic minehunting
U
روش اکتشاف مین به طریق صوتی
By hook or by crook. somehow.
U
هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
mail order
U
سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
road haulier
U
حمل کننده کالا از طریق خشکی
haulage
U
حمل و نقل کالااز طریق جاده
crossfertilize
U
پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
distribution
U
عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
inland waterway consignment note
U
صورت ارسال بار از طریق ابراه داخلی
PGP
U
یات پرداخت از طریق اینترنت انجام میشود
distributions
U
عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
active mine
U
مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
pulse dialling
U
شماره گیری تلفن از طریق ارسال پالسهایی روی خط
continuous strip photography
U
عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
extensive cultivation
U
بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
speculum
U
اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
indict
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicts
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicting
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
DDE
U
دستیابی مستقیم از طریق کلید به داده دیسک یا نوار مغناطیسی
circulating
U
ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
indicted
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
stakhnovism
U
افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
property in action
U
مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
protect home judustry
U
حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
modem
U
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
daisy chain interrupt
U
یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
ends
U
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
end
U
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended
U
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
null
U
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
hackers
U
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
hacker
U
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
polarized
U
ورودی ای که خصوصیتی دارد که باعث میشود فقط به یک طریق وارد سوکت شود
irrationlism
U
اصول عقایدکسانی که رسیدن به مرحله یقین را از طریق اشراق والهام ممکن می دانستند
acupressure
U
روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
burn in
U
فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
budding
U
تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
handing
U
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
airborne alert
U
اماده باش به طریق هوابرد وسایل اعلام خطر نصب شده روی هواپیما
debt finance
U
افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
menu display
U
روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
trade restrictions
U
جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
hand
U
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
false
U
فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
DLL
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامههای کاربردی که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی اند
expandsionism
U
اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
modem
U
کابل یا وسیلهای که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال بدون استفاده از مودم میدهد
wide area network
U
شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
scientific socialism
U
بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
Apple filing protocol
U
روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
Eudora
U
برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
internal modem
U
مودم روی کارت اضافی که به اتصال وصل میشود و اطلاعات را به پردازنده منتقل میکند از طریق باس و نه پورت سریال
things in action
U
اموالی که بالفعل در تصرف شخصی نیستند ولی نسبت به ان ها حقی دارد ومیتواند از طریق طرح دعوی ان ها را مطالبه کند
S HTTP
U
سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
dower
U
درCL این مقدار معادل ثلث کل دارایی مرد اعم از اعیان وعرصه است که به طریق عمری به زوجه اش واگذار میشود
dynamic link library
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
serials
U
eruoM متصل به پورت سری PC که داده محل را از طریق پورت سریال منتقل میکند
serial
U
eruoM متصل به پورت سری PC که داده محل را از طریق پورت سریال منتقل میکند
open market operation
U
عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
damage feasant
U
درCL حالتی را گویند که رمه یاگله کسی وارد ملک دیگری شده از طریق چریدن یاشکستن اشجار ایجاد خسارت نماید
parallels
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
mouses
U
esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
parallel
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
mouse
U
esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
parallelling
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleled
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
meter power supply
U
امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
estate by curtesy
U
در CLقسمتی از اموال زوجه است که پس از فوتش به طریق عمری به زوج به زوج منتقل میشود لیکن به وارث وی نمیرسد
point of presence
U
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
piggybacks
U
دستیابی غیر مجاز به سیستم کامپیوتری که باید از طریق کلمه رمز یا ترمینال کاربر مجاز انجام شود
local
U
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
locals
U
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
piggyback
U
دستیابی غیر مجاز به سیستم کامپیوتری که باید از طریق کلمه رمز یا ترمینال کاربر مجاز انجام شود
cattage key people
U
افرادی که در خانه کار می کنند و کار را از طریق سیستمهای مخابراتی فلاپی دیسک یاسایر وسایل به شرکت ارسال می دارند
photocomposition
U
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
remote data concentrator
U
وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
SEPP
U
سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com