Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
alterative
U
دگرگون سازنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alter
U
دگرگون کردن دگرگون شدن
altered
U
دگرگون کردن دگرگون شدن
altering
U
دگرگون کردن دگرگون شدن
alters
U
دگرگون کردن دگرگون شدن
pertubative
U
اشفته سازنده مضطرب سازنده
vicissitudinous
U
دگرگون
otherguise
U
دگرگون
trans-
U
دگرگون
technical
U
دگرگون شونده
restructured
U
دگرگون کردن
restructures
U
دگرگون کردن
transforms
U
دگرگون کردن
transforming
U
دگرگون کردن
transformed
U
دگرگون کردن
transform
U
دگرگون کردن
metamorphose
U
دگرگون کردن
metamorphosed
U
دگرگون کردن
metamorphoses
U
دگرگون کردن
metabolic
U
دگرگون شونده
restructure
U
دگرگون کردن
transmogrification
U
دگرگون سازی
metamorphic
U
دگرگون شده
endomorph
U
درون دگرگون
changful
U
دگرگون شونده
catabolize
U
دگرگون شدن
metamorphosing
U
دگرگون کردن
metamorphic rocks
U
سنگهای دگرگون
changeable
U
دگرگون شدنی
turns
U
دگرگون ساختن
turn
U
دگرگون ساختن
to transform
[into]
U
دگرگون کردن
[به]
to alter
[to]
U
دگرگون شدن
dissimilar
U
دگرگون ناهمسان
to alter
[to]
U
دگرگون کردن
it is quite another story now
U
اوضاع اکنون دگرگون
ireversible
U
دگرگون نشدنی بر نگشتنی
changeable
U
دگرگون پذیر متلون
changed
U
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changes
U
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changing
U
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
gneiss
U
نوعی سنگ دگرگون شده
change
U
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
transformative
U
قابل تبدیل دگرگون شونده
metabolize
U
دگرگون کردن از طریق متابولیزم
irreversibly
U
چنانکه نتوان دگرگون یا واژگون ساخت یا لغو نمود
metameric
U
در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
heteronym
U
کلمهای که املای ان باکلمه دیگریکسان ولی معنی وتلفظ ان دگرگون
homonym
U
کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
fomative
U
سازنده
constituent
U
سازنده
constituents
U
سازنده
wright
U
سازنده
concoctor
U
سازنده
constructor
U
سازنده
fabricant
U
سازنده
fabricator
U
سازنده
producers
U
سازنده
builder
U
سازنده
compositors
U
سازنده
instrumentalists
U
سازنده
instrumentalist
U
سازنده
compositor
U
سازنده
manufacturer
U
سازنده
components
U
سازنده
maker
U
سازنده
builders
U
سازنده
component
U
سازنده
manufacturers
U
سازنده
producer
U
سازنده
makers
U
سازنده
constructive
U
سازنده
inveigler
U
گمراه سازنده
lubricating
U
روان سازنده
interceptive
U
جدا سازنده
subjugator
U
مطیع سازنده
incorporator
U
یکی سازنده
supersessive
U
لغو سازنده
suppressive
U
موقوف سازنده
suppressor
U
موقوف سازنده
lubricant
U
روان سازنده
builder
U
موسس سازنده
film developer
U
سازنده فیلم
manufacturer's agent
U
نماینده سازنده
irradiative
U
روشن سازنده
procreator
U
موجد سازنده
purificative
U
پا سازنده تطهیری
qualificatory
U
محدود سازنده
refrigerative
U
خنک سازنده
spoiler
U
فاسد سازنده
refrigrative
U
خنک سازنده
melodist
U
سازنده ملودی
manufacturers' agent
U
نماینده سازنده
renovator
U
باز نو سازنده
manifestative
U
اشکار سازنده
lutist
U
سازنده عود
separative
U
جدا سازنده
sonneteer
U
سازنده غزل
lubricants
U
روان سازنده
presentive
U
مجسم سازنده
qualifiers
U
ملایم سازنده
coordinative
U
متناسب سازنده
qualifier
U
ملایم سازنده
factors
U
سازنده فاکتور
restrictive
U
محدود سازنده
computer manufacturer
U
سازنده کامپیوتر
factor
U
سازنده فاکتور
components
U
جزء سازنده
component
U
جزء سازنده
assuror
U
مطمئن سازنده
enslaver
U
بنده سازنده
assurer
U
مطمئن سازنده
composer
U
سازنده مصنف
composers
U
سازنده مصنف
deific
U
خدا سازنده
ingredients
U
عنصر سازنده
fabricator
U
سازنده وسایل
vitiator
U
تباه سازنده
lubricates
U
روان سازنده
elucidatory
U
روشن سازنده
lubricated
U
روان سازنده
lubricate
U
روان سازنده
procreation
U
سازنده زایش
distractive
U
پریشان سازنده
dissipative
U
پراکنده سازنده
builders
U
موسس سازنده
dispossessor
U
بی بهره سازنده
depletive
U
تهی سازنده
ingredient
U
عنصر سازنده
producer advertising
U
تبلیغ توسط سازنده
reflectional
U
بازتابنده منعکس سازنده
wright
U
کارگر سازنده نجار
toyer
U
سازنده اسباب بازی
procurer
U
فراهم سازنده جاکش
purificatory
U
پاک سازنده تطهیری
paper stainer
U
سازنده کاغذهای دیواری
original equipment manufacturer
U
سازنده تجهیزات اصلی
formative
U
ترکیب کننده سازنده
compositions
U
نسبت اجزای سازنده
manufacturer's software
U
نرم افزار سازنده
ceramicist
U
سازنده فروف سفالین
loathful
U
دافع بیرغبت سازنده
diallist
U
سازنده ساعت افتابی
indican
U
ماده سازنده نیل
elucidative
U
تفسیری روشن سازنده
ideologue
U
سازنده ایده ئولوژی
compositions
U
نسبت اجزاء سازنده
composition
U
نسبت اجزای سازنده
manufacturer
U
تولید کننده سازنده
ceramist
U
سازنده فروف سفالین
metrist
U
سازنده نظم وشعر
boiler maker
U
سازنده دیگ بخار
boilermaker
U
سازنده دیگ بخار
reflective
U
بازتابنده منعکس سازنده
composition
U
نسبت اجزاء سازنده
mitigatory
U
سبک سازنده مخفف
manufacturers
U
تولید کننده سازنده
producer
U
عمل اورنده سازنده باراورنده
humiliating
U
پست سازنده خفیف کننده
producers
U
عمل اورنده سازنده باراورنده
wet cooper
U
سازنده چلیک برای مایعات
assimilator
U
تحلیل برنده همانند سازنده
detonating
U
محترق شونده منفجر سازنده
humiliatingly
U
پست سازنده خفیف کننده
carver
U
قلم سنگ تراشی سازنده
data general corporation
U
سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
illusory
U
گمراه کننده مشتبه سازنده
mitigative
U
سبک سازنده تخفیف دهنده
self discharging
U
ازاد سازنده نفس خود
spoilsman
U
تباه کننده فاسد سازنده
perversive
U
گمراه کننده منحرف سازنده
pictorial
U
تصویر نما مجسم سازنده
illusive
U
گمراه کننده مشتبه سازنده
honeywell
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
pastoralist
U
سازنده شعرهای روستایی چوپان
unisys
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
control data corporation
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
digital equipment corporation
U
سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
motorola
U
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
Dec
U
یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
flag waver
U
مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
dry cooper
U
سازنده چلیک برای خشکه بار
borland international
U
یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
outriggers
U
اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
horner
U
سازنده شانههای شاخی کرنازن شاخ تراش
smokescreen
U
عمل یا حرف گمراه کننده یا مستتر سازنده
leukosis
U
زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
radio sheck
U
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
metencephalon
U
قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
free issue materials
U
موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
parbasis
U
سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
doa
U
شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
particular lien
U
حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
third party lease
U
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
vary
U
عوض کردن دگرگون کردن
varies
U
عوض کردن دگرگون کردن
cost plus contracts
U
به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
unbundled
U
اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
disruptive pattern
U
اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com