Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Type cable
U
دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
point of presence
U
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
advanced
U
بسیار پیچیده و مشکل برای یادگیری
complex
U
بسیار پیچیده یا مشکل برای فهمیدن
complexes
U
بسیار پیچیده یا مشکل برای فهمیدن
advanced
U
برنامهای با الگوهای پیچیده برای کاربر با تجربه
primitive
U
برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
DSP
U
مدار پیچیده مخصوص برای تغییر سیگنالهای دیجیتال
roller bandage
U
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
buff stick
U
بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
primitive
U
تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2-
swob
U
چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
Viewdata
U
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
dips
U
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
dip
U
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
phones
U
مجموعه اعداد برای تلفن خاص
phone
U
مجموعه اعداد برای تلفن خاص
scheduled circuits
U
خط وط تلفن فقط برای ارتباط دادهای
phoning
U
مجموعه اعداد برای تلفن خاص
phoned
U
مجموعه اعداد برای تلفن خاص
DIL
U
مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
phoning
U
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phone
U
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phoned
U
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phones
U
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
downward
U
توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده
phoned
U
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phoning
U
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phone
U
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phones
U
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
auto
U
توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
autos
U
توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
leases
U
کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است
lease
U
کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است
automatic
U
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatics
U
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
public
U
سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
telephoning
U
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephoned
U
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephones
U
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephone
U
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
ani
U
سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
howlers
U
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler
U
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
cisc
U
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
languages
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
acoustic coupler
وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
magneto exchange
U
مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
ATD
U
دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
dial up
U
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
telephony
U
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
private automatic branch exchange
U
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
Thanks for calling back.
U
با تشکر برای تماس.
[به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
telephone booth
U
کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booths
U
کیوسک تلفن کابین تلفن
coupler
U
وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
DNS
U
پایگاه داده توزیع شده در سیستم اینترنت که نام ها را با آدرس مط ابق میکند مثلاگ می توانید از نام www.PCP.CO.UK برای رسیدن وب سایت Peter Collin Publishing استفاده کنید و نیاز به به آدرس پیچیده شبکهای
xmodem
U
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
modem
U
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
phoning
U
تلفن تلفن زدن
phone
U
تلفن تلفن زدن
phones
U
تلفن تلفن زدن
phoned
U
تلفن تلفن زدن
calling dial
U
صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
intricate
U
پیچیده
wrapped
U
پیچیده
complex
U
:پیچیده
crabby
U
پیچیده
tangled
U
پیچیده
tortile
U
پیچیده
perplexing
U
پیچیده
crimpy
U
پیچیده
sophisticate
U
پیچیده
crackly
U
پیچیده
involved
U
پیچیده
in a tangle
U
پیچیده
implex
U
پیچیده
obscurant
U
پیچیده
complexes
U
پیچیده
complexes
U
:پیچیده
jigsaw
U
پیچیده
jigsaws
U
پیچیده
complex
U
پیچیده
complicated
U
پیچیده
gordian
U
پیچیده
metaphsical
U
پیچیده
revolute
U
پیچیده
intorted
U
در هم پیچیده
muffled
U
پیچیده
abstruse
U
پیچیده
indirect
U
پیچیده
deep
<adj.>
U
پیچیده
verticillate
U
پیچیده
restiform
U
پیچیده
sigmoid
U
پیچیده
wreathy
U
پیچیده
telephone operation
U
طرز کار تلفن کار تلفن
complicate
U
پیچیده کردن
interlaced
U
بهم پیچیده
ravel
U
چیز در هم پیچیده
reels
U
نخ پیچیده بدورقرقره
roll
U
چیز پیچیده
perplexingly
U
بطور پیچیده
complicates
U
پیچیده کردن
complicating
U
پیچیده کردن
complexities
U
پیچیده شدن
complexity
U
پیچیده شدن
reeling
U
نخ پیچیده بدورقرقره
reel
U
نخ پیچیده بدورقرقره
involute
U
پیچیده شدن
rolls
U
چیز پیچیده
reeled
U
نخ پیچیده بدورقرقره
curly chip
U
براده پیچیده
recondite
U
عمیق پیچیده
ballast
U
فرمولهای پیچیده
intricately
U
بطور پیچیده
perplexed
U
مبهوت پیچیده
convoluted
U
بهم پیچیده
wounds
U
پیچیده شدن
convolute
U
بهم پیچیده
wounding
U
پیچیده شدن
wound
U
پیچیده شدن
complex multiplet
U
چندتایی پیچیده
complex system
U
سیستم پیچیده
twisted strata
U
لایههای پیچیده
complex system
U
سازگان پیچیده
writhen
U
درهم پیچیده
complicacy
U
کار پیچیده
rolled
U
چیز پیچیده
unintelligible
U
پیچیده غیر صریح
microcircuit
U
مدار مجتمع پیچیده
volute
U
طومار پیچیده طوماری
the matter is perplexed
U
مطلب پیچیده است
entangle
U
گیرانداختن پیچیده کردن
can of worms
<idiom>
U
مشکل پیچیده وسردرگم
convolve
U
بهم پیچیده شدن
complexly
U
بطور پیچیده یا مخلوط
sinistrorsal
U
چپ پیچ پیچیده از چپ براست
crump
U
پیچیده چین دار
sinistrorse
U
چپ پیچ پیچیده از چپ براست
twisted pair
U
جفت پیچیده شده
twisted pair cable
U
کابل زوج بهم پیچیده
simplest
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
plexiform
U
شبیه خزههای درهم پیچیده
plexus
U
چیزهای درهم پیچیده پیچیدگی
hassock
U
کلاله علف درهم پیچیده
cisc
U
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
It is an extremely complicated problem.
U
مسأله بسیار پیچیده ایست
complex instruction set computer
U
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
daedal
U
دارای هوش اختراع پیچیده
intricate design
U
نقش پیچیده، درهم و مشکل
hassocks
U
کلاله علف درهم پیچیده
simpler
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simple
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
diffusion
U
روش انتقال به سط وح زیرین مدار پیچیده
cmos
U
طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت
quad
U
سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quads
U
سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
complementary metal oxide semiconductor
U
طرح مدار پیچیده و روش ساخت
The human brain is a complex organ .
U
مغز انسان عضو پیچیده یی است
baluster-side
U
[شکلی شبیه بالشتک پیچیده شده]
quadrangles
U
سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
stop hit
U
ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
quadrangle
U
سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
coordination
U
سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند
coordinate
U
سازماندهی کارهای پیچیده تا به طور کارا مناسب شوند
angle-volute
U
[طومار پیچیده شده در گوشه سرستون یونی و کرنتی]
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
tessellate
U
کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث
shields
U
کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shield
U
کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shields
U
کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shield
U
کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
ate
U
که میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را در مورد خطاها یا اشتباهها بررسی کند
mysticism
U
در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
rollpin
U
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
VBA
U
زبان ماکرو پیچیده ساخت ماکروسافت با کمک ابزار برنامه سازی Visual Basic
Shockwave
U
سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد
Agricultural Order
U
سرستون
[سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
cybernation
U
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
gate
U
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gates
U
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
phoning
U
تلفن
operator
U
تلفن چی
service man
U
تلفن چی
telephone circuit
U
خط تلفن
telephone operator
U
تلفن چی
phone
U
تلفن
telephone line
U
خط تلفن
phoned
U
تلفن
operators
U
تلفن چی
telephone jack
U
جک تلفن
phones
U
تلفن
telephone code
U
کد تلفن
telephone
U
تلفن
telephoning
U
تلفن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com