English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Downing Street U دولت انگلیس
Whitehall U دولت انگلیس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
potsdom agreement U موافقتنامه پوتسدام موافقتنامه منعقده بین امریکاو شوروی و انگلیس پس ازپایان جنگ جهانی دوم به سال 5491 که در ان سه دولت خط مشی خود را نبست به المان اشغال شده
subject to the british rule U تحت تسلط دولت انگلیس
Other Matches
identic notes U منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
retorsion U عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
open market operation U عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
unfriendly act هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dependent state U دولت تابع و وابسته به دولت یا قدرت دیگر
federal state U دولت متحده یا دولت اتحادی
real will U مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
pay as you go principle U اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
exchange control U نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
Britain U انگلیس
the english U انگلیس ها
albion U انگلیس
Briton U خاک انگلیس
Great Britain U کشور انگلیس
Britishers U تبعه انگلیس
british possessions U متصرفات انگلیس
British U اهل انگلیس
englishism U انگلیس مابی
Britisher U تبعه انگلیس
englander U اهل انگلیس
Britons U خاک انگلیس
the british legation U سفارت انگلیس
tunic U کت کوتاه سربازان انگلیس
regiment U گردان در ارتش انگلیس
House of Commons U مجلس عوام انگلیس
regiments U گردان در ارتش انگلیس
Anglican U وابسته بکلیسای انگلیس
hundredweight U وزنهای که در انگلیس با 211رطل
hundredweights U وزنهای که در انگلیس با 211رطل
farthings U پول خرد انگلیس
C. of E U مخفف کلیسای انگلیس
House of Lords U مجلس لردهای انگلیس
white hall U هیئت حاکمه انگلیس
terry U سربازمدافع مرزی انگلیس
farthing U پول خرد انگلیس
tunics U کت کوتاه سربازان انگلیس
Anglicans U وابسته بکلیسای انگلیس
subject to the british rule U تابع حکومت انگلیس
he was sent to england U به انگلیس اعزام کردند
john bull U لقب ملت انگلیس
briticism U اصطلاحات خاص انگلیس
half sovereign U سکه زر ده شیلینکی انگلیس
excalibur U شمشیرارتورپادشاه افسانهای انگلیس
Union Jacks U پرچم ملی انگلیس
Union Jack U پرچم ملی انگلیس
shilling U شیلینگ واحد پول انگلیس
anglicanism U اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
pict U مردمان غیر سلتی انگلیس
plantagenet U خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
fusileer U هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
shillings U شیلینگ واحد پول انگلیس
duke U لقب موروثی اعیان انگلیس
dukes U لقب موروثی اعیان انگلیس
fusilier U هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
prince royal U پسر ارشد پادشاه انگلیس
HMS U مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
princessroyal U بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
Whigs U عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
Whig U عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
penny U کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
shovel hat U کلاه لبه پهن کشیشان انگلیس
Test match U مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
florins U پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
Test matches U مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Free Classicism U [سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
pennies U کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
florin U پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
crown glass U شیشه پنجره [در قرن نوزدهم انگلیس]
shaken U وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
derby U نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
the peninsular war U جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
derbies U نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
jacobite U طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
primate of all england U سراسقف که بزرکترین مقام روحانی انگلیس را داراست
pax britannica U اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
knight bachelor U پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
lancastrian U در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
nautical miles U میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
nautical mile U میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
yeoman of the guard U گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
Community architecture U [جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
to set out for England U به سوی انگلیس رهسپار شدن [با وسیله نقلیه]
Prince of Wales U ولیعهد ذکور وارث تاج وتخت انگلیس
Jacobean U مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
ell U نام اندازهای که در انگلیس نزدیک 511 سانتیمتر است
bow-pew U [نوعی نیمکت معمول در قرن هجدهم انگلیس و آمریکا]
BSI U سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
reunionist U کسیکه که هواخواه پیوندکلیسای کاتولیک باکلیسای انگلیس میباشد
British Standards Institute U سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
king's english U اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
E-plan U [طرح خانه های ویلایی انگلیس به شکل حرف ای انگلیسی]
justiciar U قاضی عالیرتبهء دادگاههای عالی قرون وسطایی انگلیس دادرس عالیرتبه
roundheal U عضو پارلمان انگلیس درزمان شارل یکم که سرش را ازته میزد
curtana U شمشیر رحمت :شمشیربی نوکی که درتاج گذاری پادشاهان انگلیس پیشاپ
roundhead U نماینده پارلمان انگلیس دردوره شارل اول و عضو فرقه مسیحیان کویکر
koh i noor U کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
crown colony U بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
state U دولت
government U دولت
powers U دولت
powering U دولت
powered U دولت
state- U دولت
power U دولت
stating U دولت
states U دولت
stated U دولت
mammon U دولت
respublica U دولت
governments U دولت
war state U دولت جنگی
head of the state U رئیس دولت
the body politic U ملت و دولت
civil servant [British E] U کارمند دولت
independent state U دولت مستقل
Warsaw U دولت لهستان
territory of state U قلمرو دولت
mafia U دولت ستیزی
office-holder U کارمند دولت
vassal atate U دولت پوشالی
forfeit to the state U ضبط دولت
the policy of the government U سیاست دولت
official U کارمند دولت
government budget U بودجه دولت
government expenditures U هزینههای دولت
officer U کارمند دولت
public officer [American E] U کارمند دولت
government stock U سهام دولت
government treasury U خزانه دولت
mafias U دولت ستیزی
office-holders U کارمند دولت
state property U دارائی دولت
govt U government دولت
quirinal U دولت ایتالیا
puppet government U دولت پوشالی
pillars of the state U ارکان دولت
public servant U مستخدم دولت
public debt U بدهی دولت
Ottawa U دولت کانادا
state budget U بودجه دولت
national state U دولت ملی
state government U دولت مرکزی
lese majestyodhkj &odhkj fvqn U پادشاه یا دولت
mandatary U دولت قیم
military government U دولت نظامی
the policy of the government U رویه دولت
totaliarian state U دولت توتالیتر
money bag U دارایی دولت
government department U وزارتخانه دولت
loyalists U دولت دوست
nation-states U دولت ملی
ambassador U ماموررسمی یک دولت
chief of state U رئیس دولت
nation state U دولت ملی
stateless U بی دولت بی وطن
enemy state U دولت دشمن
loyalist U دولت دوست
cabinets U هیات دولت
buffer state U دولت حایل
nation-state U دولت ملی
ambassadors U ماموررسمی یک دولت
Kremlin U دولت شوروی
state U دولت استان
state- U دولت استان
cabinet U هیات دولت
stating U دولت استان
stated U دولت استان
states U دولت استان
lord chancellor U بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
He rose against the regime. U بر ضد دولت قیام کرد
office-holder U صاحب منصب دولت
office-holders U صاحب منصب دولت
vassal atate U دولت دست نشانده
mandatory powers U اختیارات دولت قیم
secret services U دستگاه محرمانه دولت
welfare state U دولت بهبود بخش
stratocracy U حکومت یا دولت نظامی
federalist U طرفدار دولت فدرال
protected state U دولت تحت الحمایه
federalism U اصل دولت ائتلافی
plateform U اعلامیه سیاست دولت
peculation U دستبرد در مال دولت
secret service money U اعتبار سری دولت
non serverign acts U اعمال تصدی دولت
bounties U کمک اقتصادی دولت
most favoured nation U دولت کامله الوداد
secret service U دستگاه محرمانه دولت
land grant U زمین اعطایی دولت
cabinets U کابینه هیئت دولت
federal authorities U قدرت دولت متحده
family allowances U کمک دولت به خانوارها
interpellate U استیضاح کردن دولت
cabinet U کابینه هیئت دولت
government transfer payments U پرداختهای انتقالی دولت
civil servants U مستخدم یا کارمند دولت
subsidy U کمک بلاعوض دولت
dependent state U دولت غیر مستقل
federal council U مجلس دولت متحده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com