English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rhapsode U دوره گردی که اشعار رزمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
epos U اشعار رزمی پیشینیان
pedlary U دوره گردی
colportage U دوره گردی
hoboes U دوره گردی کردن
hobo U دوره گردی کردن
cadging U گدایی دوره گردی
peddles U دوره گردی کردن
cadged U گدایی دوره گردی
cadge U گدایی دوره گردی
packman U دوره گردی کردن
cadges U گدایی دوره گردی
hobos U دوره گردی کردن
hawk U دوره گردی کردن
peddled U دوره گردی کردن
peddle U دوره گردی کردن
hawked U دوره گردی کردن
hawks U دوره گردی کردن
door to door selling U فروش کالا بصورت دوره گردی
cadged U اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadges U اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadging U اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadge U اخاذی کردن دوره گردی کردن
duty with troops U در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat developer U وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
combat team U گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
field services U قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
combatcommand U فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
combat orders U دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combat power U نیروی رزمی استعداد رزمی
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
rhapsodiz U اشعار
indication U اشعار نشانه
poetry U اشعار نظم
lyrics U اشعار غنائی
libretto U اشعار اپرا
epopee U اشعار حماسی
librettos U اشعار اپرا
lyries U اشعار غنائی
libretti U اشعار اپرا
combat air patrol U هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
lyricist U نویسندهی اشعار غنایی
librettist U نویسنده اشعار اپرا
lyricists U نویسندهی اشعار غنایی
nursery rhymes U اشعار مخصوص کودکان
librettos U کتاب اشعار اپرا
libretto U کتاب اشعار اپرا
librettists U نویسنده اشعار اپرا
libretti U کتاب اشعار اپرا
nursery rhyme U اشعار مخصوص کودکان
acknowledging U وصول نامهای را اشعار داشتن
acknowledges U وصول نامهای را اشعار داشتن
lyrism U پیروی از سبک اشعار بزمی
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
combat cargo officer U افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
epos U مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
bardolater U شیفته اشعار وسبک شعری شکسپیر
vers de societe U اشعار سبک و نغز وطعنه امیز
iambize U اشعار هجایی بسبک وتدمجموع ساختن
winged horse U شعر نظم اشعار لطف شاعرانه
goliard U دانجشوی اواره قرون 21 و31 که اشعار هجایی میخوانده
rhapsodies U اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsody U اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
rotundily U گردی
cylinderisity U گردی
rondure U گردی
levorotation U چپ گردی
farinose U گردی
roundness U گردی
round U گردی
roundest U گردی
globularity U گردی
knobbiness U گردی
heroism U گردی
cavetto U ربع گردی
hole circle U گردی سوراخ
somnambulation U خواب گردی
sleep walking U خوابیده گردی
somnambulism U خواب گردی
powderiness U خاصیت گردی
gas lubrication U روغنکاری گردی
mountaineering U کوه گردی
to poke a bout U ول گردی کردن
roundness U نسبت گردی
powder metallurgy U متالورژی گردی
top radius U گردی سر دنده
coal dust firing U اشتعال گردی
pub crawls U میخانه گردی
What are you looking for ? U دنبال چی؟ می گردی ؟
pub crawl U میخانه گردی
cylinderisity U دقت گردی
peregrination U جهان گردی دربدری
pulverulent U ازهم پاشنده گردی
peregrinations U جهان گردی دربدری
traipses U هرزه گردی کردن
traipsed U هرزه گردی کردن
traipse U هرزه گردی کردن
traipsing U هرزه گردی کردن
pub crawls U میخانه گردی کردن
pub crawl U میخانه گردی کردن
dry galvanizing U اب روی دادن گردی
to i. aroom with a powder U گردی درخانه پاشیدن
bezant U پولک گردی که معمولا از طلااست
shops U مغازه گردی کردن دکه
shopped U مغازه گردی کردن دکه
shop U مغازه گردی کردن دکه
walkabouts U بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
walkabout U بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
console U کنسول [نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
hock spanner U اچار نیم گردی در یک دسته درانتها و یک قلاب با چنگک درسر دیگر
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
combated U رزمی
epic U رزمی
combat U رزمی
epics U رزمی
combating U رزمی
combats U رزمی
epical U رزمی
combat vehicle U خودروی رزمی
service ammunition U مهمات رزمی
combat engineer U مهندسی رزمی
combat troops U عدههای رزمی
combat efficiency U کارایی رزمی
combat duty U امور رزمی
groups U گروه رزمی
group U گروه رزمی
combatcommand U یکان رزمی
combat duty U ماموریت رزمی
combatdrill U تمرین رزمی
combat exercise U تمرین رزمی
combat trains U بنه رزمی
operational route U جاده رزمی
nonbattle U غیر رزمی
combat proficiency U شایستگی رزمی
combat readiness U امادگی رزمی
combatintelligence U اطلاعات رزمی
combat power U قدرت رزمی
combat patrol U گشتی رزمی
combat outpost U پاسدار رزمی
combat jump U پرش رزمی
combat intelligence U اطلاعات رزمی
strengths U استعداد رزمی
combat proficiency U مهارت رزمی
strength U استعداد رزمی
combat surveillance U مراقبت رزمی
combat team U تیم رزمی
combat formation U ارایش رزمی
combat forces U نیروهای رزمی
combat support U پشتیبانی رزمی
damage U ضایعات رزمی
field officer U افسر رزمی
field ration U جیره رزمی
field service U خدمات رزمی
combat , echelon U رده رزمی
field order U دستورالعمل رزمی
martial arts U ورزشهای رزمی
field glasses U عینک رزمی
non-combatants U غیر رزمی
non-combatant U غیر رزمی
non combatant U غیر رزمی
field type U نوع رزمی
field manual U دستور رزمی
field gun U توپ رزمی
c ration U جیره رزمی
battle station U پایگاه رزمی
battle problems U مشکلات رزمی
battle casualty U ضایعات رزمی
field army U ارتش رزمی
field commands U یکانهای رزمی
field commands U قسمتهای رزمی
field duty U خدمات رزمی
field duty U ماموریت رزمی
field exercise U تمرین رزمی
field grade U رده رزمی
fighting load U بار رزمی
readiness U امادگی رزمی
combat development U توسعه رزمی
tactical support U پشتیبانی رزمی
tactical missile U موشک رزمی
combat crew U خدمه رزمی
fighting patrol U گشتی رزمی
heroic verse U شعر رزمی
combat arms U رسته رزمی
combat , elements U یکانهای رزمی
herioic verse U شعر رزمی
combat ration U جیره رزمی
task organization U سازمان رزمی
combat , echelon U یکان رزمی
combat , elements U عناصر رزمی
level of readiness U سطح امادگی رزمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com