Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
camera tube
U
دوربین تلویزیونی
pickup tube
U
دوربین تلویزیونی
television camera tube
U
دوربین تلویزیونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
telegenic
U
دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
sniper scope
U
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method
U
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view
U
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line
U
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance
U
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
synchroscope
U
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
civision
U
رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
televisual
U
تلویزیونی
videos
U
تلویزیونی تلویزیون
videoing
U
تلویزیونی تلویزیون
videoed
U
تلویزیونی تلویزیون
video
U
تلویزیونی تلویزیون
tv terminal
U
ترمینال تلویزیونی
television set
U
مجموعه تلویزیونی
television receiver
U
گیرنده تلویزیونی
teleplay
U
نمایش تلویزیونی
teleran
U
رادار تلویزیونی
telefilm
U
فیلم تلویزیونی
telecast
U
برنامه تلویزیونی
televiewer
U
بیننده برنامه تلویزیونی
composite television signal
U
پیام مرکب تلویزیونی
kinescope
U
ازبرنامه تلویزیونی فیلمبرداری کردن
telecourse
U
دوره برنامههای اموزشی تلویزیونی
newscasts
U
اخباررادیویی یا تلویزیونی خبر پراکندن
newscast
U
اخباررادیویی یا تلویزیونی خبر پراکندن
teleview
U
به برنامههای تلویزیونی نگاه کردن
lens distortion
U
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
tvt
U
Writer Type Television ماشین تحریر تلویزیونی
soap opera
U
نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
soap operas
U
نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
head
U
وسیله ارتباطی بین آنتن و شبکه کابل تلویزیونی
interlace
U
روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
action replay
U
پخش مجدد و با دور کند بخشیاز برنامه تلویزیونی
closed circuits
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuit
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
qube
U
تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
burn in
U
علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
grabber
U
مدار دیجیتالی سریع که یک تصویر تلویزیونی را در حافظه نگه می دارد تا بعدا توسط کامپیوتر پردازش شود
inversions
U
تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
inversion
U
تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
televising
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televises
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televised
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televise
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
binocular
U
دوربین
long sighted
U
دوربین
longsighted
U
دوربین
night glass
U
دوربین شب
presbyopic
U
دوربین
far seeing
U
دوربین
the penetration of a telescope
U
دوربین
cameras
U
دوربین
far-sighted
U
دوربین
telescopes
U
دوربین
far sighted
U
دوربین
telescope
U
دوربین
camera
دوربین
opera glasses
U
دوربین
audio mixer
U
میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
security camera
U
دوربین امنیتی
CCTV camera
U
دوربین نظارت
observation camera
U
دوربین نظارت
security camera
U
دوربین نظارت
closed-circuit camera
U
دوربین امنیتی
miniature camera
U
دوربین مینیاتوری
metascope
U
دوربین تک چشمی
field glass
U
دوربین صحرایی
surveillance camera
U
دوربین نظارت
hypermetrope
U
ادم دوربین
closed-circuit camera
U
دوربین نظارت
kodak
U
دوربین عکاسی
observation camera
U
دوربین امنیتی
gun sight
U
دوربین توپ
CCTV camera
U
دوربین امنیتی
surveillance camera
U
دوربین امنیتی
reflex sight
U
دوربین منشوری
vial
U
حباب دوربین
box camera
U
دوربین قوطی
box cameras
U
دوربین قوطی
camera-shy
U
بیزار از دوربین
telescopy
U
فن استعمال دوربین
the penetration of a telescope
U
قوه دوربین
spyglass
U
دوربین کوچک
reticle
U
عدسی دوربین
theodo;ite
U
دوربین مهندسی
binocular
U
دوربین دوچشمی
opticians
U
دوربین فروش
director sight
U
دوربین هادی
optician
U
دوربین فروش
computing sight
U
دوربین محاسب
sight
U
دوربین دیدن
color camera
U
دوربین رنگی
coarse sight
U
دوربین یدکی
lens
U
عدسی دوربین
sights
U
دوربین دیدن
camera nadir
U
خط لولای دوربین
binocular
U
دوربین دو چشم
drawtube
U
لوله دوربین
telescopes
U
دوربین نجومی
elbow telescope
U
دوربین بازویی
eye piece
U
عدسی سر دوربین
telescope
U
دوربین نجومی
cross hair
U
خط داخل دوربین
electron camera
U
دوربین الکترونی
teleran system
U
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
spotting scope
U
دوربین روی سه پایه
sight
U
دوربین نشانه روی
snooper scope
U
دوربین تعقیب و دیدبانی
fixed reticle
U
عدسی ثابت دوربین
camera window
U
دریچه دیافراگم دوربین
computing gunsight
U
دوربین محاسب توپ
air survey camera
U
دوربین عکسبرداری هوایی
riflescope
U
دوربین روی تفنگ
reticle
U
تار موی دوربین
sights
U
دوربین نشانه روی
sighting
U
دیدن از داخل دوربین
camera nadir
U
محورلولایی دوربین عکاسی
telescopic alidade
U
عضاده دوربین دار
camera axis
U
محور دوربین عکاسی
vidicon
U
لوله دوربین عکاسی
camera magazine
U
کاست فیلم دوربین
cameras
U
دوربین یا جعبه عکاسی
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
sightings
U
دیدن از داخل دوربین
tachymeter
U
دوربین مسافت یاب
tachometric sight
U
دوربین مسافت سنج
tachometric sight
U
دوربین مسافت یاب
tacheometer
U
دوربین نقشه برداری
glass
U
ایینه شیشه دوربین
reticle
U
شبکه دوربین نجومی
surveillance camera
U
دوربین مدار بسته
minicamera
U
دوربین خیلی کوچک
minicam
U
دوربین خیلی کوچک
miniature camera
U
دوربین تصاویر کوچک
closed-circuit camera
U
دوربین مدار بسته
macrometer
U
دوربین مسافت سنج
line of collimation
U
خط تنظیم عدسی دوربین
isocentre
U
خط المرکزین دوربین عکاسی
dumpy level
U
تراز دوربین دار
infrared viewer
U
دوربین دیدبانی شبانه
infrared viewer
U
دوربین مادون قرمز
drawtube
U
دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
opera glass
U
دوربین مخصوص اپرا
security camera
U
دوربین مدار بسته
colminator
U
دوربین شاخص توپ
iris
U
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
(iris) diaphragm
U
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
flash bulb
U
فلاش دوربین عکاسی
CCTV camera
U
دوربین مدار بسته
observation camera
U
دوربین مدار بسته
camcorder
U
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
tricked
U
درجه بندی عدسی دوربین
power
U
درشت نمایی قدرت دوربین
tricking
U
درجه بندی عدسی دوربین
powered
U
درشت نمایی قدرت دوربین
powers
U
درشت نمایی قدرت دوربین
camcorders
U
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
optician
U
عینک فروش دوربین ساز
air cartographic camera
U
دوربین عکس برداری هوایی
instrument
U
وسیله دوربین یا زاویه یاب
opticians
U
عینک فروش دوربین ساز
glass
U
دستگاه ارتفاع سنج دوربین
powering
U
درشت نمایی قدرت دوربین
trick
U
درجه بندی عدسی دوربین
telescopic alidade
U
سمت گیر دوربین دار
photoheliograph
U
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
image camera tube
U
لامپ تصویر میانی دوربین
reticle
U
میدان دید داخل دوربین
computing gunsight
U
دوربین محاسب عناصر تیر
cross hair
U
تار موی وسط دوربین
tachymeter
U
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
dynameter
U
اسباب سنجش قوه دوربین
sighting device
U
دوربین دستگاه نشانه روی
helioscope
U
دوربین افتاب بینی خورشیدبین
focal length
U
فاصله کانونی دوربین یاعدسی
eyeglass
U
شیشهء دوربین یاذره بین
race glass
U
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
synchronous sight
U
دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
telecamera
U
دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
snooperscope
U
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
sniperscope
U
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
sound camera
U
دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
phototelescope
U
دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
time exposure
U
مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
angular velocity bombsight
U
دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
continuous strip camera
U
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
tribrach
U
گهواره نصب دوربین نقشه برداری
field glass
U
عدسی درونی دوربین یاذره بین
hyperope
U
مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
floating reticle
U
تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
zoom lenses
U
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lens
U
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
field of view
U
حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
starlight scope
U
دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
panoramic
U
دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
theodolite
U
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
theodolites
U
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
object glass
U
عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com