English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (42 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rebuild U دوباره ساختمان کردن
rebuilds U دوباره ساختمان کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reopened U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
revived U دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revive U دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revives U دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate U دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
reship U دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
regained U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regaining U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regain U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
redintegrate U دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
unregenerate U دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
unregenerated U دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
tempering (metallurgy) U بازپخت [سخت گردانی] [دوباره گرم کردن پس ازسرد کردن] [فلز کاری]
revamp U دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamps U دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamped U دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamping U دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
relays U دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
overpacking U دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
relay U دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
relayed U دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
replenishing U دوباره پر کردن
refills U دوباره پر کردن
double-check <idiom> U دوباره چک کردن
replenished U دوباره پر کردن
refilling U دوباره پر کردن
refreshed U دوباره پر کردن
replenishes U دوباره پر کردن
refresh U دوباره پر کردن
replenish U دوباره پر کردن
refill U دوباره پر کردن
refreshes U دوباره پر کردن
refilled U دوباره پر کردن
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
loop U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
looped U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
structuralize U ساختمان کردن
redirect U دوباره راهنمایی کردن
reorganizes U دوباره متشکل کردن
reschedule U دوباره برنامهریزی کردن
reopens U دوباره باز کردن
back fill U عمل دوباره پر کردن
rescheduled U دوباره برنامهریزی کردن
redirects U دوباره راهنمایی کردن
resorb U دوباره جذب کردن
reorganizing U دوباره متشکل کردن
redirected U دوباره راهنمایی کردن
rescheduling U دوباره برنامهریزی کردن
redirecting U دوباره راهنمایی کردن
reimport U دوباره وارد کردن
rephrasing U دوباره عبارتبندی کردن
relive U دوباره تجربه کردن
rephrased U دوباره عبارتبندی کردن
redistributing U دوباره پخش کردن
redistributes U دوباره پخش کردن
redistributed U دوباره پخش کردن
retry U دوباره ازمایش کردن
reforge U دوباره جعل کردن
redistribute U دوباره پخش کردن
rejuveoize U دوباره جوان کردن
relived U دوباره تجربه کردن
relives U دوباره تجربه کردن
revisits U دوباره ملاقات کردن
rephrases U دوباره عبارتبندی کردن
reexamine U دوباره امتحان کردن
redeliver U دوباره مستخلص کردن
restart U روشن کردن دوباره
rephrase U دوباره عبارتبندی کردن
reuse U دوباره استفاده کردن
retry U دوباره محاکمه کردن
reliving U دوباره تجربه کردن
cold start U دوباره روشن کردن
reinstating U دوباره برقرار کردن
reemploy U دوباره استخدام کردن
rewire U دوباره سیمکشی کردن
reopened U دوباره باز کردن
rewired U دوباره سیمکشی کردن
reinstall U دوباره برقرار کردن
redefine U دوباره تعریف کردن
redefined U دوباره تعریف کردن
retakes U دوباره تسخیر کردن
redefines U دوباره تعریف کردن
reinsure U دوباره بیمه کردن
reinstate U دوباره برقرار کردن
reinstates U دوباره برقرار کردن
reinterpret U دوباره تفسیر کردن
remonetize U دوباره رایج کردن
renegotiate U دوباره مذاکره کردن
reoccupy U دوباره اغاز کردن
reorder U دوباره مرتب کردن
retrocede U دوباره واگذار کردن
reinstated U دوباره برقرار کردن
retaking U دوباره تسخیر کردن
redefining U دوباره تعریف کردن
retaken U دوباره تسخیر کردن
retake U دوباره تسخیر کردن
reorganised U دوباره متشکل کردن
reorganises U دوباره متشکل کردن
resurface U دوباره روکاری کردن
reorganising U دوباره متشکل کردن
reorganize U دوباره متشکل کردن
reengage U دوباره استخدام کردن
reopening U دوباره باز کردن
remarries U دوباره عروسی کردن
reorganized U دوباره متشکل کردن
regains U دوباره تصرف کردن
resurfaced U دوباره روکاری کردن
rewires U دوباره سیمکشی کردن
rewiring U دوباره سیمکشی کردن
resurfaces U دوباره روکاری کردن
regain U دوباره تصرف کردن
republish U دوباره چاپ کردن
regained U دوباره تصرف کردن
republish U دوباره منتشر کردن
regaining U دوباره تصرف کردن
remarry U دوباره عروسی کردن
remarried U دوباره عروسی کردن
revises U دوباره چاپ کردن
revalue U دوباره ارزیابی کردن
reasure U دوباره بیمه کردن
reassociate U دوباره معاشرت کردن
reactivate U دوباره فعال کردن
reactivated U دوباره فعال کردن
rejuvenating U دوباره جوان کردن
reactivates U دوباره فعال کردن
reactivating U دوباره فعال کردن
revalued U دوباره ارزیابی کردن
revalues U دوباره ارزیابی کردن
revaluing U دوباره ارزیابی کردن
reappraises U دوباره ارزیابی کردن
reopen U دوباره باز کردن
reappraised U دوباره ارزیابی کردن
reappraise U دوباره ارزیابی کردن
revising U دوباره چاپ کردن
recalculate U دوباره حساب کردن
rebind U دوباره صحافی کردن
rewake U دوباره بیدار کردن
regarding U دوباره تسطیح کردن
reconditions U دوباره درست کردن
re-examining U دوباره بازپرسی کردن
re-examine U دوباره بازپرسی کردن
re export U دوباره صادر کردن
re form U دوباره درست کردن
recollect U دوباره جمع کردن
recollected U دوباره جمع کردن
recollecting U دوباره جمع کردن
recollects U دوباره جمع کردن
re sort U دوباره جور کردن
re paving U دوباره فرش کردن
re-examined U دوباره بازپرسی کردن
re strain U دوباره صاف کردن
re establish U دوباره تاسیس کردن
re-examines U دوباره بازپرسی کردن
reconditioned U دوباره درست کردن
recondition U دوباره درست کردن
rejuvenates U دوباره جوان کردن
rejuvenated U دوباره جوان کردن
rejuvenate U دوباره جوان کردن
reassociate U دوباره متحد کردن
re establish U دوباره برپا کردن
oversrike U دوباره چاپ کردن
reproduce U دوباره چاپ کردن
retranslate U دوباره ترجمه کردن
reappraising U دوباره ارزیابی کردن
recompose U دوباره انشاء کردن
revisit U دوباره ملاقات کردن
reproduces U دوباره چاپ کردن
revise U دوباره چاپ کردن
revalidate U دوباره پادار کردن
recommit U دوباره زندان کردن
retransmit U دوباره مخابره کردن
redevelops U دوباره پیشرفته کردن
reproducing U دوباره چاپ کردن
redeveloping U دوباره پیشرفته کردن
reschedules U دوباره برنامهریزی کردن
redeveloped U دوباره پیشرفته کردن
revisiting U دوباره ملاقات کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com