English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electron donor U دهنده الکترون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
electron accelerator U شتاب دهنده الکترون
electron releasing substituent U گروه استخلافی الکترون دهنده
Other Matches
trimmer U زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
exhibitors U نمایش دهنده ارائه دهنده
bailer U امانت دهنده کفیل دهنده
catalyst U تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalysts U تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitor U نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative U التیام دهنده جوش دهنده
extender U توسعه دهنده ادامه دهنده
exhibiter U نمایش دهنده ارائه دهنده
bailor U امانت دهنده کفیل دهنده
electrons U الکترون
negatron U الکترون
electron donor U الکترون ده
trace U رد الکترون
traced U رد الکترون
isoelectronic U هم الکترون
traces U رد الکترون
coelectron U هم الکترون
electron U الکترون
electron energy U کارمایه ی الکترون
electron emmission U انتشار الکترون
electron energy U انرژی الکترون
electron emitter U منبع الکترون
electron emission U صدور الکترون
electron drift U رانش الکترون
isoelectronic ions U یونهای هم الکترون
electron deceleration U دیرکرد الکترون
electron decay U اضمحلال الکترون
electron exchange U تبادل الکترون
electron flow U فلوی الکترون
electron orbit U مسیرگردش الکترون
electron distribution U پخش الکترون
electron multiplier U افزاینده الکترون
electron mass U جرم الکترون
initiating electron U الکترون اغازگر
electron diffraction U خمیدگی الکترون
electron jump U پرش الکترون
electron injector U الکترون افکن
inner shell electron U الکترون درونی
electron focusing U تمرکز الکترون
electron beam U پرتو الکترون
emission U صدور الکترون
emissions U صدور الکترون
electron decay U تجزیه الکترون
valence electron U الکترون فرفیت
electron beam U اشعه الکترون
density of electron U چگالی الکترون
electron beam U شعاع الکترون
electron avalanche U بهمن الکترون
concentration of electron U چگالی الکترون
electron affinity U الکترون خواهی
electron acceptor U الکترون پذیر
charge of the electron U بار الکترون
electron acceleration U شتاب الکترون
conduction electron U الکترون رسانایی
conduction electron U الکترون رسانش
electron conduction U هدایت الکترون
electronic concentration U غلظت الکترون
electron concentration U غلظت الکترون
electron charge U بار الکترون
valence electron U الکترون والانس
electron acceptor U پذیرنده الکترون
valence electron U الکترون رسانایی
electron capture U الکترون گیراندازی
electron beam U باریکه الکترون
lone electron U الکترون تنها
electron pair U زوج الکترون
bound electron U الکترون بسته
electron transition U عبور الکترون
electron tube U لوله الکترون
nonbonding electron U الکترون ناپیوندی
photo electron U فوتو الکترون
photo electron U الکترون نوری
electrophile U الکترون دوست
outer shell electron U الکترون رسانایی
outer shell electron U الکترون بیرونی
antibonding electron U الکترون ضد پیوندی
secondary electron U الکترون ثانوی
odd electron U الکترون منفرد
nuclear electron U الکترون هسته
high energy electron U الکترون پر انرژی
electron flow U سیلان الکترون ها
mass of the electron U جرم الکترون
electron transition U انتقال الکترون
electroneutrality U الکترون خنثایی
primary electron U الکترون اولیه
electron recoil U بازگشت الکترون
free electron U الکترون غیرپیوندی
electron shell U پوسته الکترون
electron spin U تنیدگی الکترون
electron volt U الکترون ولت
electron trajectory U مسیر الکترون
free electron U الکترون ازاد
electron spin U اسپین الکترون
secondary electron emission U پیل ثانویه الکترون
transmission electron micrograph U ریزنگار انتقال الکترون
unpaired electron U الکترون جفت نشده
elementary charge U بار الکترون [فیزیک]
supressor grid U شبکه الکترون بند
lone pair electron U زوج الکترون تنها
lone pair electron U زوج الکترون ناپیوندی
linear accelerator U شتابده خطی الکترون
outer shell electron U الکترون لایه بیرونی
delocalized electron U الکترون غیر مستقر
rest mass of the electron U جرم ساکن الکترون
free electron model U الگوی الکترون ازاد
electron attachment U پیوستگی یا وابستگی الکترون
electron pair bond U پیوند زوج الکترون
electron deficient molecules U مولکولهای با کمبود الکترون
electron orbit U مدار گردش الکترون
electron pair U زوج الکترون حفره
electron transit time U زمان عبور الکترون
electron transfer mechanism U مکانیسم انتقال الکترون
electron spin resonance U رزونانس اسپین الکترون
electron gun U لوله پرتاب الکترون
electron paramagnetic resonance U رزونانس پارامغناطیسی الکترون
electron multiplier U فزون ساز الکترون
electron pairing U زوج شدن الکترون
electron deceleration U کندی حرکت الکترون
electrophilic reagent U واکنشگر الکترون دوست
electron charge mass ratio U چگالی بار الکترون
free electron gas U گاز الکترون ازاد
electrophilic attack U حمله الکترون دوستی
bonding electron pair U زوج الکترون پیوندی
electrophilic addition U افزایش الکترون دوستی
electroosmotic effect U اثر الکترون اسمزی
electron capture detector U اشکارساز الکترون گیراندازی
pictured U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
picture U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
pictures U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
picturing U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electron withdrawing substituent U گروه استخلافی الکترون کشنده
Electron paramagnetic resonance [EPR] U تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
quasi free electron theory U نظریه الکترون شبه ازاد
photon U تنها یک الکترون تابش شود
electron spin resonance [ESR] U تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
electrophilic aromatic substitution U استخلاف الکترون دوستی اروماتیکی
electrosensitive U چاپ با کاغذ حساس به الکترون
beams U مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
left hand rule for electron flow U قاعده چپگرد برای جریان الکترون
beam U مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
right hand rule for electron flow U قاعده راست گرد برای جریان الکترون
electron beam U رشته باریک الکترون با سرعت بالا در یک جهت
electrostatic unit of charge [esu] U استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
statcoulomb [statC] U استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
franklin [Fr] U استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
line flyback U اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
photoemission U خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
klystron U لوله الکترون نوسان ساز باسرعت مدوله شده
hall effect U شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
charge U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charges U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
beams U حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
beam U حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
photoemissive U مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
flyback U اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود
inelastic U spectroscopy electrontunneling طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
EBR U ضبط خروجی از کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترون
i.e.t.s U tunneling inelasticelectron spectroscopy طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
phosphor U اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
phototude U لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
antimatter U جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
indicator U نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
electronics U شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
electronics U دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
electroluminescence U نور ارسال شده از نقط ه فسفری وقتی توسط الکترون یا قطعه شارژ شده پرشود
donar U دهنده
shover U هل دهنده
donors U دهنده
donor U دهنده
giver U دهنده
joggers U هل دهنده
pusher U هل دهنده
pushers U هل دهنده
transferor U دهنده
irriguous U اب دهنده
jogger U هل دهنده
trimestr U رخ دهنده
extenuating U تخفیف دهنده
healers U شفا دهنده
extender U بسط دهنده
healer U التیام دهنده
pestiferous U ازار دهنده
adjurer U سوگند دهنده
lender U وام دهنده
extenuative U تخفیف دهنده
fumigator U بخور دهنده
adapter U وفق دهنده
adapter U تطبیق دهنده
altertive U تغییر دهنده
lender U قرض دهنده
functor U انجام دهنده
healers U التیام دهنده
adjurer U قسم دهنده
pervious U راه دهنده
peaker U اوج دهنده
alimentative U غذا دهنده
explicator U توضیح دهنده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com