English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
eye U دهانه سوراخ سوزن
eyeing U دهانه سوراخ سوزن
eyes U دهانه سوراخ سوزن
eying U دهانه سوراخ سوزن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acupunctuate U با سوزن سوراخ کردن سوزن فروکردن
the eye of the needle U سوراخ سوزن
eye U گوشوارهای سوراخ سوزن
eyeing U گوشوارهای سوراخ سوزن
eying U گوشوارهای سوراخ سوزن
eyes U گوشوارهای سوراخ سوزن
apertures U دهانه یا سوراخ
aperture U دهانه یا سوراخ
reeve U ازتنگنا یا جای باریکی گذشتن نخ را از سوراخ سوزن گذراندن
ostiole U سوراخ یا دهانه کوچک
to prick at something U بچیزی سوزن یا تیغ زدن چیزیرا کمی سوراخ کردن
muzzle energy U انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
needle point U سر سوزن سوزن دوزی
bays U دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed U دهانه خلیج دهانه گشاد
bay U دهانه خلیج دهانه گشاد
baying U دهانه خلیج دهانه گشاد
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
tompion U دهانه بند لوله توپ دهانه بند
flash defilade U پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
riddles U سوراخ سوراخ کردن
riddle U سوراخ سوراخ کردن
grids U دریچه سوراخ سوراخ
grid U دریچه سوراخ سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
swage block U قالب سوراخ سوراخ
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
needled U سوزن
needle U سوزن
needleful U یک سوزن نخ
needles U سوزن
switch point U سوزن
styli U سوزن
stylus U سوزن
bards U سوزن
stilus U سوزن
bard U سوزن
styluses U سوزن
needling U سوزن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
packing needle U سوزن جوالدوزی
pricks U خراش سوزن
injects U سوزن زدن
injecting U سوزن زدن
touch needle U سوزن محک
injected U سوزن زدن
belonephebia U سوزن هراسی
inject U سوزن زدن
needling U سوزن پیکاپ
pointsman U سوزن بان
aciform U بشکل سوزن
aciculate U سوزن وار
acicular U سوزن وار
switches U سوزن دوراهی
needle U سوزن پیکاپ
switched U سوزن دوراهی
switch U سوزن دوراهی
needled U سوزن پیکاپ
vga U - سوزن یا پورت
pinned U ورودی با سه سوزن
housewives U سوزن دان
sew U سوزن کاری
prick U خراش سوزن
drilling pipe U سوزن حفاری
test point U سوزن ازمایشی
catwhisker U سوزن بلور
firing pin U سوزن اتش
pinning U ورودی با سه سوزن
darning needle U سوزن رفوگری
core nail U سوزن هسته
firing pin U سوزن ماشه
staple U سوزن منگنه
pin U ورودی با سه سوزن
sailmaker's needle U سوزن چادردوزی
whisker U سوزن بلور
housewife U سوزن دان
needles U سوزن پیکاپ
darning neddle U سوزن رفوگری
pricked U خراش سوزن
work baskets U سبد سوزن و نخ
work basket U سبد سوزن و نخ
needle point U نوک سوزن
pricking U خراش سوزن
A sharp knife (pin , needle) U چاقو (سوزن ) تیر
needles U سوزن دوزی کردن
dog spike U سوزن نوک گیر
needling U سوزن دوزی کردن
needling U با سوزن تزریق کردن
gate U سوزن اتصال به یک FET
needle test of vicat U ازمایش با سوزن ویکا
vaccine point U سوزن ابله کوبی
needlework U کار سوزن دوزی
needle book U سوزن دان کتابی
needled U با سوزن تزریق کردن
gates U سوزن اتصال به یک FET
needle lace U کار سوزن دوزی
drop on U سوزن دوراهی خط اهن
gas inlet valve needle U سوزن شیرورودی بنزین
needle U سوزن دوزی کردن
needle U با سوزن تزریق کردن
firing pin U سوزن قفل اتش
needled U سوزن دوزی کردن
needles U با سوزن تزریق کردن
hypo U سوزن تزریق زیر جلدی
tone arm U الت سوزن نگهدار گرامافون
switchman U سوزن بان راه اهن
palm and needle U کفه چرمی ملوانی و سوزن
needle U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needles U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needled U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
firing pin U سوزن گلنگدن اسلحه اتشی
There is no room to throw a needle . <proverb> U جاى سوزن انداختن نیست .
needling U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
hypodermics U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
hyodermic needle U سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
etui U جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
prickling U احساس سوزن سوزنی یا تیغ تیغی
hypodermic U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
jack U ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
jacks U ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
acupuncture U روش چینی بی حس سازی بوسیلهء فروکردن سوزن در بدن
center fire U اتش درنتیجه ضربه سوزن یاچخماق به مرکز فشنگ
needle work U سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
staple U سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]
firth U دهانه
mouthpieces U دهانه
nozzle U دهانه
baying U دهانه
nozzles U دهانه
bays U دهانه
embouchure U دهانه
drowned river mouth U دهانه
throats U دهانه
branching bay U دهانه
head U دهانه
outfall U دهانه
mouthless U بی دهانه
mouthpiece U دهانه
throat U دهانه
drift loading U دهانه
orifice of the stomack U دهانه
estuaries U دهانه
orifice U دهانه
muzzling U دهانه
muzzle U دهانه
orifices U دهانه
waterway U دهانه
waterways U دهانه
opening U دهانه
openings U دهانه
muzzles U دهانه
spans U دهانه
mouths U دهانه
estuary U دهانه
mouth U دهانه
jet U دهانه
jets U دهانه
jetted U دهانه
jetting U دهانه
mouthed U دهانه
inlets U دهانه
inlet U دهانه
mouthing U دهانه
yoke U دهانه
triforium U سه دهانه
muzzled U دهانه
port U دهانه
noses U دهانه
spouts U دهانه
spout U دهانه
spouted U دهانه
spouting U دهانه
span U دهانه
spanned U دهانه
bay U دهانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com