English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gamma transition temperature U دمای تبدیل شیشهای
glass transition temperature U دمای تبدیل شیشهای
glasy trainsition temperature U دمای تبدیل شیشهای
t.g U دمای تبدیل شیشهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
galss transition U تبدیل شیشهای
gamma transition U تبدیل شیشهای
glassy transition U تبدیل شیشهای
transition temperature U دمای تبدیل
rubbery transition temperature U دمای تبدیل لاستیکی
vitrescence U امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
vitrescent U اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
celsius temperature scale U مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
centigrade temperature scale U مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
novatio non presumiter U تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
glass rule U خط کش شیشهای
vitriform U شیشهای
hyaloid U شیشهای
vitric U شیشهای
galssy U شیشهای
glassy U شیشهای
amorphous U شیشهای
vitreous U شیشهای
glazing U شیشهای
glass tube U لوله شیشهای
louvred U دریاپنجرهچوبی-شیشهای
blindworm U مار شیشهای
solar house U گلخانه شیشهای
glassiness U خاصیت شیشهای
glazing coat U روکش شیشهای
glass electrode U الکترود شیشهای
the vitreoud humour U ابگونه شیشهای
glassy state U حالت شیشهای
vitreosity U خاصیت شیشهای
glass U الت شیشهای
glass bulb U حباب شیشهای
vitreus state U حالت شیشهای
semivitrified U نیمه شیشهای
semivitrified U نیم شیشهای
glass rod U میله شیشهای
glass vessels U فروف شیشهای
glass jaw U ارواره شیشهای
marbles U گلوله شیشهای
hyaloid membrane U شامهء شیشهای
shellac U لاک شیشهای
glass eye U چشم شیشهای
marble U گلوله شیشهای
slow worm U مار شیشهای
total temperature U دمای کل
neel temperature U دمای نل
conversion scale U مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration U تبدیل صورت تبدیل هیئت
glass type tube U لامپ الکترونی شیشهای
vitreous enamel coating U روکش لعاب شیشهای
hyalitis U اماس رطوبت شیشهای
room temperature U دمای اتاق
absolute temperature U دمای مطلق
optimum temperature U دمای بهینه
reduced temprature U دمای کاهیده
cryogenic temperature U دمای سرمازایی
curie temperature U دمای کوری
specific heat U دمای ویژه
effective temperature U دمای موثر
equiviscous temperature U دمای همدوسندگی
critical temperature U دمای بحرانی
transition temperature U دمای فراگذری
white heat U دمای سفید
high temperature U دمای بالا
boyle's temperature U دمای بویل
internal temperature U دمای درونی
barrel temperature U دمای پاتیل
annealing temperature U دمای تابکاری
annealing point U دمای تابکاری
aniline point U دمای انیلینی
ambient temperature U دمای محیط
maximum temperature U دمای ماکزیمم
wet bulb temperature U دمای تر مخزن
brittle temperature U دمای شکنندگی
mixture temperature U دمای اختلاط
inversion temperature U دمای وارونگی
kelvin temperature U دمای کلوین
brightness temperature U دمای درخشایی
brittleness temperature U دمای شکنندگی
transition temperature U دمای تحول
critical isotherm U هم دمای بحرانی
operating temperature U دمای عملیاتی
vitrify U شیشهای کردن یا شدن زینترن
salvers U سینی پایه دار شیشهای
salver U سینی پایه دار شیشهای
glass separator U میان گیر شیشهای باتری
pseudoscope U شیشهای که کاو را کوژکوژراکاو نماید
intravitreous U واقع در درون رطوبت شیشهای
rankine temperature scale U مقیاس دمای رانکین
exhaust gas temperature U دمای گاز خروجی
isothermal process U تحول در دمای ثابت
rankin temperature scale U مقیاس دمای رانکین
geothermal gradient U شیب دمای زمین
absolute boiling point U دمای جوش مطلق
absolute scale U مقیاس دمای مطلق
geothermal gradient U گرادیان دمای زمین
thershold temperature U استانه دمای ذرات
thermodynamic temperature scale U مقیاس دمای ترمودینامیکی
heat deflection temperature U دمای انحراف گرمایی
dry bulb temperature U دمای خشک مخزن
softening temperature U دمای نرم شدن
blackbody temperature U دمای جسم سیاه
critical isotherm U منحنی هم دمای بحرانی
approximate absolute temperature U دمای مطلق تقریبی
absolute temperature scale U مقیاس دمای مطلق
condensed mercurytemperature U دمای جیوه متراکم
restitution U تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
eye glass U شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
fogging U مات کردن سطوح شیشهای یاعدسیها
yield point at elevated temperatures U نقطه تسلیم در دمای بالا
yield point at normal temperature U نقطه تسلیم در دمای بالا
compressor inlet temperature U دمای گازهای ورودی کمپرسور
creep strength at elevated temperatures U مقاومت خزشی در دمای بالا
belljar U نوعی فرف شیشهای مثل کاسه زنگ
ice point U دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
air hardening U سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
ambient U متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
liquid crystal display U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
cullet U خرده شیشهای که برای خمیرشیشه گری بکار می رود
meniscus U شیشهای که از یکسو گوژ وازسوی دیگر کاو باشد
liquid crystal displays U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
astrodome U گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
binary to octal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
bayonet thermocouple probe U قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
glass wool U تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
LCD U Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
reference junction U اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
fibres U رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fiber U رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibre U رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
burn in U فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
austempering U تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
icebox rivet U میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
fibre optics U لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
conversion U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
bubble turn and slip U الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
wein law U طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
glares U صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glared U صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glare U صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
curie point U دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
helical wave guide U لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
constant temperature pressure U welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
decarburizing U گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
glass U عینک دار کردن شیشهای کردن
fibre optics U لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
stp U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard condition U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
ntp U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
normal temperature and pressure U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard temperature and pressure U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
scanner U وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners U وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
adapter U تبدیل
change U تبدیل
changed U تبدیل
changing U تبدیل
changes U تبدیل
transmutation U تبدیل
commutation U تبدیل
reforming U تبدیل
connector U تبدیل
reduction U تبدیل
cinversion U تبدیل
reductions U تبدیل
toggle U تبدیل
transformation U تبدیل
converter U تبدیل گر
transforms U تبدیل
transforming U تبدیل
toggles U تبدیل
transformed U تبدیل
transform U تبدیل
code conversion U تبدیل کد
reduces U تبدیل
permutations U تبدیل
converting U تبدیل
reduce U تبدیل
shift U تبدیل
convert U تبدیل
move U تبدیل
translation U تبدیل
conversions U تبدیل
converted U تبدیل
reducing U تبدیل
conversion U تبدیل
panification U تبدیل
converts U تبدیل
reducer U تبدیل
modification U تبدیل
permutation U تبدیل
interconversion U تبدیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com