Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
line backing
U
دفاع پشت خط تجمع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
samisch variation
U
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
schleman defence
U
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
russian defence
U
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
one on one
U
دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense
U
دفاع وزارت دفاع
self defense
U
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
forming up
U
تجمع
public meeting
U
تجمع
accumulations
U
تجمع
accumulation
U
تجمع
association
U
تجمع
congestion
U
تجمع
associations
U
تجمع
assembly
U
تجمع
aggregation
U
تجمع
hive
U
مرکز تجمع
trafficking
U
تجمع مدافعان
swarmer
U
تجمع کننده
accumulation point
U
نقطه تجمع
collecting point
U
منطقه تجمع
turout
U
تجمع پرسنل
traffic
U
تجمع مدافعان
trafficked
U
تجمع مدافعان
traffics
U
تجمع مدافعان
rendezvous area
U
منطقه تجمع
assembling area
U
منطقه تجمع
assembly area
U
منطقه تجمع
capital agglomeration
U
تجمع سرمایه
furunculosis
U
تجمع چندکورک
line official
U
داور خط تجمع
coagulation
U
تجمع مواد در یک ناحیه
pipe the side
U
تجمع گارد احترام
rallying point
U
محل تجمع مجدد
line backer
U
مدافع پشتیبان خط تجمع
rallying points
U
محل تجمع مجدد
concentration camps
U
منطقه تجمع اسرا
concentration camp
U
منطقه تجمع اسرا
dust laden
U
تجمع گرد وغبار
unlawful assembly
U
تجمع غیر قانونی
loose forward
U
مهاجم تک رو پشت خط تجمع
pigmentation
U
تجمع رنگدانه ها در بافتها
boat rendezvous area
U
منطقه تجمع قایقها
association
U
تداعی معانی تجمع
associations
U
تداعی معانی تجمع
rendezvous area
U
منطقه تجمع موقت
number forward
U
مهاجمان تک رو پشت خط تجمع
hiking
U
گرفتن توپ درشروع تجمع
sick call
U
تجمع برای رفتن به بهداری
recalls
U
دستور تجمع قوا دادن
hydrothorax
U
تجمع مایع در حفره جنب
sacking
U
حمله به مهاجم پشت خط تجمع
broken field
U
محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
bomb cemetery
U
محل تجمع بمبهای فاسد
dummy
U
گول زدن حریف در تجمع
recall
U
دستور تجمع قوا دادن
coil up
U
تجمع ستون در راحت باش
dummies
U
گول زدن حریف در تجمع
recalled
U
دستور تجمع قوا دادن
pipe the side
U
فرمان تجمع گارد احترام
hike
U
گرفتن توپ درشروع تجمع
hiked
U
گرفتن توپ درشروع تجمع
hikes
U
گرفتن توپ درشروع تجمع
casual water
U
تجمع موقتی اب روی زمین
riot
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
snap
U
روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
huddled
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddles
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
riots
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
huddling
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
rioting
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
rioted
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
huddle
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
snapped
U
روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
flares
U
پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
convoy assembly port
U
بندر محل تجمع ستون موتوری
prisoner of war cage
U
محل تجمع اولیه اسرای جنگی
flare
U
پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
convoy assembly port
U
بندر محل تجمع کاروان دریایی
to recall the troops from Mali
U
دستور تجمع قوا را از کشورمالی دادن
hookup
U
تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی
snaps
U
روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
snapping
U
روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
encroaching
U
قرار دادن غیرمجاز بدن جلوتراز خط تجمع
forming up
U
تجمع و سازمان دادن یکان جمع شدن
gabfest
U
تجمع غیر رسمی جهت گفتگوهای عمومی
nails
U
حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
spermatheca
U
کیسه محل تجمع منی درحشرات ماده
assembly order
U
دستورتعمیر دستور جمع شدن درنقطه تجمع
nailed
U
حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
nail
U
حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
spermathecal
U
کیسه محل تجمع منی درحشرات ماده
wing forward
U
هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
cosmopolis
U
شهر بین المللی مرکز تجمع نژادهای مختلف
standoff half
U
بازیگر میانی پشت خط تجمع برای دریافت توپ
ashless dispersant oil
U
نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
backfield line
U
خطی که یک یارد پشت خط تجمع مهاجمان قرار دارد
blind side
U
سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
accretion
هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
ball back
U
ضربه تصادفی با پا به توپ که از مرز بیرون برود ومنتج به تجمع شود
sacks
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sack
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
glaciology
U
علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
coalition
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalitions
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
square in
U
پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
scramble
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
vlsi
U
مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
marshalling
U
تجمع جمع شدن دور هم مجتمع شدن یکانها در عملیات اب خاکی
find touch
U
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
rallying point
U
محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
rallying points
U
محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
medical assemblage
U
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
apologias
U
دفاع
apologia
U
دفاع
answers
U
دفاع
answering
U
دفاع
advocation
U
دفاع
answered
U
دفاع
vindication
U
دفاع
pleading
U
دفاع
answer
U
دفاع
fencing
U
دفاع
munition
U
دفاع
one man block
U
تک دفاع
advocacy
U
دفاع
parry
U
دفاع
defense
U
دفاع
defended
U
دفاع
defence
U
دفاع
czech defence
U
دفاع چک
defending
U
دفاع
blocked
U
دفاع
block
U
دفاع
uncovered
U
بی دفاع
tae
U
دفاع با پا
defend
U
دفاع
parries
U
دفاع
defenses
U
دفاع
blocks
U
دفاع
parrying
U
دفاع
defends
U
دفاع
parried
U
دفاع
quick count
U
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
rallies
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallied
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rally
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
collective fire
U
تجمع اتش جنگ افزارها اتش جمع
damiano's defence
U
دفاع دامیانو
fencible
U
قابل دفاع
defense in depth
U
دفاع در عمق
dory defence
U
دفاع دوری
buckler
U
دفاع کردن
fullback
U
دفاع پوششی
hasty defense
U
دفاع تعجیلی
defense in place
U
دفاع در محل
defensive board
U
دفاع سبد
composite defense
U
دفاع مرکب
dutch attack
U
دفاع برد
ego defence
U
دفاع خود
closed variation
U
دفاع تاراش
double guard
U
دفاع با دو دست
extended defense
U
دفاع گسترده
deraign
U
دفاع کردن
d. armour
U
اسلحه دفاع
classical variation
U
دفاع ارتدوکس
catenaccio
U
دفاع بتونی
department of defense
U
وزارت دفاع
deliberate defense
U
دفاع بافرصت
tenability
U
دفاع پذیری
to defend
[from]
U
دفاع کردن
[از]
uchi uke
U
دفاع از داخل
two man block
U
دفاع دونفره
two knights' defence
U
دفاع دو اسب
to stick up for
U
دفاع کردن از
to make a d.
U
دفاع کردن
three man block
U
دفاع سه نفره
summetrical defence
U
دفاع متقارن
special plea
U
دفاع خاص
soto uke
U
دفاع از خارج
simple parry
U
دفاع ساده
sham plea
U
دفاع پوچ
sham plea
U
دفاع ناموجه
semi circular parry
U
دفاع نیمدایره
self defence
U
دفاع مشروع
secretary of defense
U
وزیر دفاع
secretary of state for defence
U
وزیر دفاع
position defense
U
دفاع موضعی
vindicative
U
دفاع کننده
the right of self-defence
U
حق دفاع از خود
zone defence
U
دفاع منطقهای
yogoslav defence
U
دفاع پیرک
yogoslav defence
U
دفاع یوگوسلاو
war department
U
وزارت دفاع
ward off
U
دفاع کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com