English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (41 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
detachment parry U دفاع با دور کردن شمشیرحریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
counter disengagement U حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
samisch variation U واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence U دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence U دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
tae U پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
fend U دفاع کردن
defends U دفاع کردن از
defending U دفاع کردن
answered U دفاع کردن
defending U دفاع کردن از
defended U دفاع کردن
defended U دفاع کردن از
defend U دفاع کردن
to make a d. U دفاع کردن
asserting U دفاع کردن از
asserts U دفاع کردن از
ward off U دفاع کردن
defend U دفاع کردن از
answering U دفاع کردن
answers U دفاع کردن
implead U دفاع کردن
answer U دفاع کردن
pleads U دفاع کردن
pleaded U دفاع کردن
plead U دفاع کردن
advocates U دفاع کردن
advocating U دفاع کردن
advocate U دفاع کردن
say a good word for U دفاع کردن
defends U دفاع کردن
to defend [from] U دفاع کردن [از]
makki U دفاع کردن
advocated U دفاع کردن
buckler U دفاع کردن
asserted U دفاع کردن از
assert U دفاع کردن از
propugn U دفاع کردن از
to stick up for U دفاع کردن از
deraign U دفاع کردن
baying U دفاع کردن درمقابل
bayed U دفاع کردن درمقابل
bay U دفاع کردن درمقابل
to keep at bay U دفاع کردن درمقابل
speak out <idiom> U دفاع کردن از چیزی
breasts U باسینه دفاع کردن
parrying U سد کردن دفاع مستقیم
bays U دفاع کردن درمقابل
championing U مبارزه دفاع کردن از
championed U مبارزه دفاع کردن از
champion U مبارزه دفاع کردن از
champions U مبارزه دفاع کردن از
defense U دفاع کردن استحکامات
defence U دفاع کردن استحکامات
defenses U دفاع کردن استحکامات
breast U باسینه دفاع کردن
assert oneself U از حق خود دفاع کردن
parry U سد کردن دفاع مستقیم
parries U سد کردن دفاع مستقیم
parried U سد کردن دفاع مستقیم
bield U شجاع شدن دفاع کردن
mayhen U ازوسیله دفاع محروم کردن
eot geo reo U باز کردن دفاع ضربدری
to defend oneself [against] U از خود دفاع کردن [درمقابل]
to act in self-defence U دفاع از خود اقدام [حرکت] کردن
redundancy U در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
redundancies U در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
to vindicate a religion U دیانتی را بثبوت رساندن یاازان دفاع کردن
defense U دفاع وزارت دفاع
one on one U دفاع یارگری دفاع تک به تک
vindicates U دفاع کردن از محقق کردن
vindicated U دفاع کردن از محقق کردن
vindicate U دفاع کردن از محقق کردن
vindicating U دفاع کردن از محقق کردن
blocking U سدکردن جاده دفاع غیر عامل مسدود کردن راه دشمن
self defense U دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
briefed U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
brief U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
tae U دفاع با پا
defenses U دفاع
defense U دفاع
munition U دفاع
defended U دفاع
defend U دفاع
vindication U دفاع
defending U دفاع
defends U دفاع
block U دفاع
blocked U دفاع
fencing U دفاع
blocks U دفاع
defence U دفاع
uncovered U بی دفاع
one man block U تک دفاع
answers U دفاع
pleading U دفاع
answering U دفاع
apologia U دفاع
parrying U دفاع
advocacy U دفاع
apologias U دفاع
parry U دفاع
advocation U دفاع
parries U دفاع
answered U دفاع
parried U دفاع
answer U دفاع
czech defence U دفاع چک
indefensibility U دفاع ناپذیری
indefensible U غیرقابل دفاع
dogging U دفاع بسته
dogs U دفاع بسته
defense in place U دفاع در محل
perceptual defense U دفاع ادراکی
anti menchanized defense U دفاع ضدمکانیزه
philidor's defence U دفاع فیلیدور
pillsbury defence U دفاع پیلزبری
zones U دفاع منطقهای
ego defence U دفاع خود
opens U بی دفاع واریز نش
pirc defence U دفاع پیرک
opens U خط بازبی دفاع
opened U بی دفاع واریز نش
opened U خط بازبی دفاع
open U بی دفاع واریز نش
open U خط بازبی دفاع
plea of accused U دفاع متهم
legitimate defence U دفاع مشروع
pierce the block U شکافتن دفاع
dog U دفاع بسته
dutch attack U دفاع برد
opening U شکافتن دفاع
scandinavian defence U دفاع اسکاندیناویایی
composite defense U دفاع مرکب
sham plea U دفاع پوچ
juji uke U دفاع ضربدری
russian defence U دفاع روسی
morote uke U دفاع دوتایی
simple parry U دفاع ساده
robatsch defence U دفاع روباتش
right of self preservation U حق دفاع از خود
right of self defence U حق دفاع مشروع
defensible U قابل دفاع
openings U شکافتن دفاع
sham plea U دفاع ناموجه
self defence U دفاع مشروع
secretary of defense U وزیر دفاع
secretary of state for defence U وزیر دفاع
secretary of defence U وزیر دفاع
semi circular parry U دفاع نیمدایره
classical variation U دفاع ارتدوکس
janisch defence U دفاع یانیش
janisch defence U دفاع شلیمان
closed variation U دفاع تاراش
catenaccio U دفاع بتونی
defensible U دفاع پذیر
the right of self-defence U حق دفاع از خود
special plea U دفاع خاص
internal defense U دفاع داخلی
dory defence U دفاع دوری
double guard U دفاع با دو دست
ball hawking U دفاع خوب
backfield U دفاع نفوذی
kwon U دفاع با دست
position defense U دفاع یا پدافندثابت
position defense U دفاع موضعی
penetrate U نفوذ در دفاع
penetrated U نفوذ در دفاع
penetrates U نفوذ در دفاع
daylight U نفوذ در دفاع
benoni defence U دفاع بنونی
soto uke U دفاع از خارج
d. armour U اسلحه دفاع
damiano's defence U دفاع دامیانو
defensible U دفاع کردنی
defense in depth U دفاع در عمق
defensive board U دفاع سبد
deliberate defense U دفاع بافرصت
department of defense U وزارت دفاع
self-defence U دفاع از خود
replication U رونوشت دفاع
kake uke U دفاع قلابی
defendants U دفاع کننده
defendant U دفاع کننده
polish defence U دفاع لهستانی
alekhine's defence U دفاع الخین
two man block U دفاع دونفره
in self defence U برای دفاع
morote uke U دفاع با دست
stand U دفاع مداوم
untenable U غیرقابل دفاع
fullback U دفاع پوششی
zone U دفاع منطقهای
coverage U دفاع پوششی
nagashi uke U دفاع پرسی
national defence U دفاع ملی
fencible U قابل دفاع
self protection U دفاع از نفس
active defense U دفاع عامل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com