Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
jar
U
دعوا و نزاع طنین انداختن
jarred
U
دعوا و نزاع طنین انداختن
jars
U
دعوا و نزاع طنین انداختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
discord
U
دعوا نزاع
squeals
U
دعوا نزاع
squealed
U
دعوا نزاع
squeal
U
دعوا نزاع
ting
U
طنین طنین انداختن
reverberated
U
طنین انداختن
reverberates
U
طنین انداختن
reverberating
U
طنین انداختن
reverberate
U
طنین انداختن
resonating
U
طنین انداختن
resonated
U
طنین انداختن
resonate
U
طنین انداختن
resonates
U
طنین انداختن
kick up a row
U
دعوا راه انداختن
to instigate an argument
U
دعوا راه انداختن
ring
U
طنین انداختن صدای زنگ
to stir
[things]
up
U
دعوا راه انداختن
[اصطلاح روزمره]
embroils
U
به نزاع انداختن
embroil
U
به نزاع انداختن
embroiling
U
به نزاع انداختن
embroiled
U
به نزاع انداختن
din
U
طنین بلند طنین افکندن
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dustup
U
دعوا
strife
U
دعوا
night brawler
U
شب دعوا کن
reverberations
U
طنین
reverberation
U
طنین
echo
U
طنین
echoing
U
طنین
timbre
U
طنین
tingle
U
طنین
echoes
U
طنین
echoed
U
طنین
tingling
U
طنین
sonance
U
طنین
tingles
U
طنین
noises
U
طنین
tingled
U
طنین
noise
U
طنین
sound
U
طنین
sounded
U
طنین
sounds
U
طنین
soundest
U
طنین
To be itching fo r a fight . To be on the war path.
U
سر دعوا داشتن
quarreling
U
دعوا ستیزه
bust-up
U
دعوا-مشاجره
quarrel
U
دعوا ستیزه
actions
U
اقامهء دعوا
dust-ups
U
جنگ و دعوا
wrangler
U
دعوا کننده
he has nostomach for the fight
U
سر دعوا ندارد
dust-up
U
جنگ و دعوا
champerty
U
شرکت در دعوا
imparlance
U
تعویق دعوا
quarreled
U
دعوا ستیزه
quiteclaim
U
ترک دعوا
quarrels
U
دعوا ستیزه
action
U
اقامهء دعوا
cat-and-dog
<adj.>
U
پر جنگ و دعوا
contested
U
رقابت دعوا
contesting
U
رقابت دعوا
contests
U
رقابت دعوا
disclamation
U
ترک دعوا
quarrelling
U
دعوا ستیزه
quarrelled
U
دعوا ستیزه
callet
U
دعوا و غوغا
contest
U
رقابت دعوا
sonorous
U
طنین انداز
echoes
U
طنین صدا
echoed
U
طنین صدا
ringers
U
طنین انداز
ringer
U
طنین انداز
echoing
U
طنین صدا
jingles
U
طنین زنگ
jingling
U
طنین زنگ
echo
U
طنین صدا
peal
U
طنین متناوب
sonant
U
طنین دار
reverberative
U
طنین انداز
peals
U
طنین متناوب
jingled
U
طنین زنگ
bong
U
طنین صدا
to smell a rat
U
طنین شدن
jingle
U
طنین زنگ
resonance
U
ایجاد طنین
echo suppressor
U
طنین زدا
resonant
U
طنین دار
pealing
U
طنین متناوب
tintinnabulation
U
طنین ناقوس
tintinnabulation
U
طنین زنگ
tintinnabulary
U
دارای طنین
tinkly
U
طنین دار
thirl
U
لرزش طنین
echo check
U
بکمک طنین
resonances
U
ایجاد طنین
pealed
U
طنین متناوب
rivaling
U
طرف مقابل دعوا
rival
U
طرف مقابل دعوا
brabble
U
مشاجره کردن دعوا
rivaled
U
طرف مقابل دعوا
debatable ground
U
زمین یامرزمورد دعوا
to quarrel with somebody
<idiom>
U
با کسی دعوا کردن
to instigate an argument
U
تحریک به دعوا کردن
rivals
U
طرف مقابل دعوا
nonjoinder
U
عدم ورود در دعوا
rivalled
U
طرف مقابل دعوا
rivalling
U
طرف مقابل دعوا
resonance
U
پیچش صدا طنین
tinkling
U
دارای طنین کردن
resonantly
U
بطور طنین انداز
tinkles
U
دارای طنین کردن
tinkled
U
دارای طنین کردن
resonances
U
پیچش صدا طنین
tinkle
U
دارای طنین کردن
To settle upon a price during a dispute.
<proverb>
U
میان دعوا نرخ طى کردن .
disclaims
U
ترک دعوا کردن نسبت به
disclaiming
U
ترک دعوا کردن نسبت به
disclaimed
U
ترک دعوا کردن نسبت به
cut both ways
<idiom>
U
به هردوطرف دعوا رسیدگی کردن
disclaim
U
ترک دعوا کردن نسبت به
bring down
U
به زمین انداختن حریف انداختن شکار
echo depth sounder
U
دستگاهی که عمق طنین را می سنجد
toll
U
صدای طنین زنگ یاناقوس
tolls
U
صدای طنین زنگ یاناقوس
ring
U
صدای زنگ تلفن طنین
tolling
U
صدای طنین زنگ یاناقوس
dingdong
U
طنین صدای ساعت شماطه
to live like cat and dog
U
دائما با هم جنگ و دعوا داشتن
[زن و شوهر]
They fight like cat and dog .
U
باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند
the nature of the case
U
ماهیت دعوا یا موضوع خوش خویی
have a bone to pick
U
بهانه برای دعوا یا شکایت پیداکردن
timber
U
طنین دار شبیه صدای زنگ
voiceful
U
صدا پیچ شونده طنین انداز
tong
U
طنین اندازشدن انبر قند گیر
In a quarrel they do not distribute sweetmeat.
<proverb>
U
توى دعوا یلوا پخش نمى کنند.
horrifies
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrified
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifying
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
jeopard
U
بخطر انداختن بمخاطره انداختن
horrify
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
tolls
U
طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
toll
U
طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolling
U
طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
steer roping
U
کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
dispute
U
نزاع
fighting
U
نزاع
tussling
U
نزاع
fusses
U
نزاع
battling
U
نزاع
hotwar
U
نزاع
tussles
U
نزاع
spars
U
نزاع
sparred
U
نزاع
affray
U
نزاع
strife
U
نزاع
factions
U
نزاع
faction
U
نزاع
brangle
U
نزاع
rows
U
نزاع
quarrelled
U
نزاع
quarrel
U
نزاع
disputes
U
نزاع
falling out
U
نزاع
quarreling
U
نزاع
falling-out
U
نزاع
strifeless
U
بی نزاع
quarrelling
U
نزاع
disputing
U
نزاع
quarrels
U
نزاع
quarreled
U
نزاع
disputed
U
نزاع
war
U
نزاع
wars
U
نزاع
contretemps
U
نزاع
dissension
U
نزاع
spar
U
نزاع
rowed
U
نزاع
embroilment
U
نزاع
wrangling
U
نزاع
battled
U
نزاع
battles
U
نزاع
tussled
U
نزاع
tussle
U
نزاع
fuss
U
نزاع
jarring
U
نزاع
battle
U
نزاع
fussing
U
نزاع
scuffling
U
نزاع
fussed
U
نزاع
dustup
U
نزاع
scuffles
U
نزاع
scuffled
U
نزاع
scuffle
U
نزاع
wrangles
U
نزاع
row
U
نزاع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com